حکایت آن عاشق که از عسس گریخت و معشوق را در باغ یافت

حکایت آن عاشق که از عسس گریخت و معشوق را در باغ یافت در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

حکایت آن عاشق که از عسس گریخت و معشوق را در باغ یافت

در انتهای دفتر سوم ، حکایتی اغاز شد که نقلِ آن ناتمام ماند و دنبالۀ آن به دفتر چهارم کشیده شد . حکایت از این قرار بود : جوانی عاشقِ زنی شد و شور عشق ، خواب و خور از او در ربود . امّا هر گاه که این عاشق ، نامه ای به معشوق خود می نوشت و ضمن آن اظهار عشق و علاقه می کرد . نامه رسان و یا خدمتکار آن زن از روی حسادت در مفادِ نامه دست می برد و کلماتِ آن را تغییر می داد و خلاصه نمی گذاشت که عریضه عاشق بطور کامل به معشوق رسد . هفت هشت سال بدین منوال گذشت تا اینکه شبی داروغۀ شهر در کوچه ای خلوت و تاریک جوانِ عاشق را می بیند و به خیالِ آنکه دزد و یا مُجرمی یافته ، فرمان ایست می دهد . امّا جوان می گریزد و داروغه به تعقیب او می پردازد . جوان سراسیمه به باغی پناه می برد . غافل از آنکه معشوقِ او در همانجا حضور دارد . زیرا او در آن لحظه ، فانوس به دست در کنار جوی آب ، مشغولِ جُستن انگشتری گمشده خود بود . وقتی جوان ، محبوب خود را بر حسبِ تصادف می بیند از فرطِ خوشحالی و هیجان رو به حضرت مسبب الاسباب می کند و از صمیمِ دل می گوید : « ای خدا تو رحمتی کن بر عَسَس » .

جوان همینکه باغ را خلوت می یابد ، اخگر آتشین میل و شهوت در دلش زبانه می کشد و به طرف معشوق می رود تا او را در آغوشش کشد . امّا معشوق از این گستاخی خشمگین می شود و او را از این عمل باز می دارد . عاشق می گوید : چرا مرا از این کار باز می داری ؟ اینجا که کسی نیست جز نسیمی که می وزد . معشوق می گوید : ای نادان ، چگونه است که نسیم را می بینی امّا خالق نسیم را نمی بینی ؟ عاشق می گوید درست است که من در رعایت ادب کوتاهی کردم امّا در عشقِ خود صادقم . معشوق می گوید : تو عاشق نیستی بلکه کاسبی . یعنی تو مرا نمی خواهی بلکه امیال خود را می خواهی . به همین دلیل من در طیِ این هفت هشت سال با اینکه نامه های تو را می خواندم امّا جوابی به تو نمی دادم . زیرا که هنوز مقامِ والای عشق را درک نکرده ای . عاشق به توجیه تقصیر و کاستی های خود می پردازد . امّا معشوق با سخنانی محکم و بلیغ ، خودبینی و تزویر او را بدو می نماید .

مولانا در این حکایتِ کوتاه و پراکنده ، معانی بس فخیمی در بیان آورده است . از آن جمله اینکه در این دنیا که دارِ تزاحم و کمیّات است . همۀ امور نسبی است و هیچ پدیده ای مطلق نیست . از اینرو جمیع خیرات و شُرور نیز در این جهان ، بر نسبت ها استوار گشته است . در این دنیا هیچ چیز را نمی توان یافت که از جمیع جهات ، خیر و یا شرِّ مطلق باشد . بلکه اعتباراتِ مختلف سبب می شود که یک چیز ، جهات مختلف بیابد ( شرح بیت 3658 دفتر سوم ) . چنانکه آن داروغه سخت گیر و قسیّ القلب با اینکه نسبت به عموم مردم شر بود امّا نسبت به آن جوان ، موجبِ خیر شد . نکتۀ دیگر آنکه این حکایت به نقدِ احوالِ کسانی می پردازد که گوهرِ برین عشق را با مقولات مُبتذلِ نفسانی در آمیخته و به گزاف خود را در صفِ عاشقان و سالکانِ حقیقی جا می زنند . امّا چون محکِ تجربه به میان آید رسوا و سیه روی شوند . نکتۀ دیگر آنکه خدا را باید در خلوت ترین خلوت ها ناظر بر اعمال و احوالِ خود دانست . مولانا از بیت 321 تا انتهای ابیات مربوط به این حکایت ، حال و هوای دیگری به سخن خود می دهد و مرتبۀ کلام را ارتقاء می بخشد . بدین ترتیب که هر چند بظاهر ، جوابِ معشوق به عاشق را نقل می کند . لحن و فضای کلمات به گونه ای است که گویی خداوند با بنده ای عاصی و گنه کار سخن می گوید و یا گویی که عارفی کامل ، مریدی را مخاطب خود ساخته که هنوز از بندِ هوی و کمندِ دغا نرسته است .

***


شرح و تفسیر اشعار ” حکایت آن عاشق که از عسس گریخت و معشوق را در باغ یافت ” در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدار جان مطالعه نمائید .

شرح و تفسیر قصۀ عاشقی دراز هجرانی و بسیار امتحانی

شرح و تفسیر یافتن عاشق ، معشوق را و بیان جوینده یابنده است

شرح و تفسیر گریختن عاشق از عَسَس و یافتن معشوق خود در باغ

شرح و تفسیر واعظی که در آغاز هر تذکیر دعای ظالمان کردی

شرح و تفسیر سوال از عیسی که در وجود از همه صعب تر چیست

شرح و تفسیر خیانت کردن عاشق و بانگ زدن معشوق بر وی

شرح و تفسیر دبّاغی که در بازار عطّاران از بوی مشک بیهوش شد

شرح و تفسیر معالجه کردن برادرِ دبّاغ آن دبّاغ را به بوی سِرگین

شرح و تفسیر عذر خواستن آن عاشق از گناه خویش به تلبیس

شرح و تفسیر رَد کردن معشوقه ، عذر عاشق را

شرح و تفسیر گفتن آن جهود به علی (ع) که اعتماد داری به حافظیِ حق

اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟