بیان سبب فصاحت و بسیار گویی آن فضول

بیان سبب فصاحت و بسیار گویی آن فضول | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

بیان سبب فصاحت و بسیار گویی آن فضول | شرح و تفسیر

شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی

کتاب : مثنوی معنوی

قالب شعر : مثنوی

آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر چهارم ابیات 2154 تا 2158

نام حکایت : حکایت مژده دادن ابویزید از زادن خرقانی پیش از سال ها

بخش : 12 از 14 ( بیان سبب فصاحت و بسیار گویی آن فضول )

مثنوی معنوی مولوی

خلاصه حکایت مژده دادن ابویزید از زادن خرقانی پیش از سال ها

بایزید بسطامی با اینکه سال ها پیش از تولّدِ شیخ ابوالحسنِ خرقانی وفات کرده بود . با اینحال از ولادت و شخصیتِ ظاهری و باطنی ابوالحسن خبر داد . زیرا در یکی از روزها بایزید همراه با عدّه ای از مریدانش در حالِ سفر بود که به حومۀ شهر ری رسیدند و ناگهان بایزید به مریدانش گفت : بوی دلاویزی از ناحیه خرقان به مشامم می رسد . این رایحۀ دلنشین حاکی از آن است که در سالیانِ بعد عارفی کامل به نامِ شیخ ابوالحسن خرقانی ظهور خواهد کرد و با انوارِ روحیِ خود طالبان را اررشاد می کند و مرید من شود و …

متن کامل ” حکایت مژده دادن ابویزید از زادن خرقانی پیش از سال ها ” را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

متن کامل ابیات بیان سبب فصاحت و بسیار گویی آن فضول

ابیات 2154 الی 2158

2154) پرتوِ مسیِّ بی حدِّ نبی / چون بزد ، هم مست و خوش گشت آن غبی

2155) لاجَرم بسیارگو شد از نشاط / مست ادب بگذاشت ، آمد در خُباط

2156) نه همه جا بی خودی شرّ می کند / بی ادب را مَی ، چنان تر می کند

2157) گر بُوَد عاقل ، نِکوفَر می شود / ور بُوَد بَدخوی ، بتّر می شود

2158) لیک اغلب چون بَدند و ناپسند / بر همه مَی را مُحرَّم کرده اند

شرح و تفسیر بیان سبب فصاحت و بسیار گویی آن فضول

پرتوِ مسیِّ بی حدِّ نبی / چون بزد ، هم مست و خوش گشت آن غبی


از آنرو که پرتوی از انوارِ بیکرانِ باطنی حضرت پیامبر (ص) بر آن شخص منعکس شد . آن کودن نیز مست و شادمان گشت . [ غَبی = کودن ، سبک مغز ]

لاجَرم بسیارگو شد از نشاط / مست ادب بگذاشت ، آمد در خُباط


ناچار آن معترضِ سبک مغز بر اثرِ شادی فراوان به پُرگویی افتاد . و ادب را کنار گذاشت و به دیوانگی دچار آمد . [ ادب گذاشتن = ترک کردن ادب / خُباط = مرضی شبیه دیوانگی ]

نه همه جا بی خودی شرّ می کند / بی ادب را مَی ، چنان تر می کند


آدمِ بیخویش در هر جایی شَر به پا نمی کند . امّا شراب ، آدمِ بی ادب را بی ادب تر می کند . [ اگر کسی بی نزاکت باشد و بی نزاکتی خود را مخفی دارد . همینکه باده نوشد خیانتِ درونِ خود را اشکار می سازد . امّا شخصی که با نزاکت باشد در عالم مستی نیز شخصیّتِ خود را نشان می دهد . ]

گر بُوَد عاقل ، نِکوفَر می شود / ور بُوَد بَدخوی ، بتّر می شود


مثلاََ اگر شخصی عاقل و با نزاکت باده نوشد بر متانت و صبرش افزوده می گردد و اگر شخصِ بَد خُلق و بدکردار باده نوشد حالش بدتر می شود و شرّ و فسادش بیشتر .

لیک اغلب چون بَدند و ناپسند / بر همه مَی را مُحرَّم کرده اند


امّا چون بیشترِ مردم ، بَد خُلق و زشت کردارند از اینرو شراب بر جمیعِ مردم حرام شده است . [ مولانا می گوید ممکن است شُربِ خَمر در معدودی از انسان ها اثرِ سوء اخلاقی و جسمانی نداشته باشد . امّا قانون و حکم همواره ناظر بر کُل است و نه جزء . چنانکه در کُتبِ طبی قدیم نظبر خفی اعلایی و ذخیره خوارزمشاهی ، برای شراب ، هم مضار برشمرده اند و هم منافع . امّا فوایدِ آن سبب نمی گردد که مضارِّ آن نادیده گرفته شود . در قرآن کریم حکم تحریم شراب مراحلی چند پیمود . در تفسیر مجمع البیان ، در شأنِ نزول آیه 219 بقره آمده است که عده ای از اصحاب از پیامبر در بابِ شُربِ خمر و قمار استفتاء کردند و آیه مذکور نازل شد . زان پس برخی از اصحاب به خاطرِ اِثم بودن ، آن را ترک کردند و برخی به خاطرِ منافعش می خوردند . در مرحلۀ دوم آیه 43 سورۀ نساء نازل شد و شُربِ خمر را محدودتر کرد . یعنی طبق حکم ، مسلمانان نبایستی به هنگامِ اقامۀ نماز حالتِ مستی داشته باشند تا بدانند چه می گویند . و بالاخره در مرحلۀ نهایی آیه 90 سورۀ مائده نازل شد و حکم قطعی حرمت خمر مقرر گشت . ]

شرح و تفسیر بخش قبل                      شرح و تفسیر بخش بعد

دکلمه بیان سبب فصاحت و بسیار گویی آن فضول

خلاصه زندگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی

سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین  خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …

متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

خلاصه معرفی کتاب مثنوی معنوی مولوی

مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …

متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر چهارم – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟