غزل شماره 81 دیوان سعدی شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 81 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 81 دیوان سعدی شیرازی

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 81 دیوان سعدی شیرازی

غزلیات سعدی
متن کامل ابیات 1 الی 13

1) چه روی است آن که پیش کاروان است / مگر شمعی به دست ساروان است

2) سلیمان است گویی در عَماری / که بر باد صبا تختش روان است

3) جمال ماه پیکر بر بلندی / بدآن مانَد که ماهِ آسمان است

4) بهشتی صورتی در جَوف مَحمل / چو برجی کآفتابش در میان است

5) خداوندان عقل این طُرفه بینند / که خورشیدی به زیر سایبان است

6) چو نیلوفر در آب و ، مِهر در میغ / پری رخ در نقاب پرنیان است

7) ز روی کار من بُرقَع برانداخت / به یکبار ، آن که در بُرقَع نهان است

8) شتر پیشی گرفت از من به رفتار / که بر من بیش از او بار گران است

9) زهی اندک وفای سست پیمان / که آن سنگین دل نامهربان است

10) تو را گر دوستی با من همین بود / وفای ما و عهد ما همان است

11) بدار ای ساربان ، آخر زمانی / که عهد وصل را آخرزمان است

12) وفا کردیم و با ما غَدر کردند / برو سعدی که این پاداش آن است

13) ندانستی که در پایان پیری / نه وقت پنجه کردن با جوان است ؟

شرح و تفسیر غزل شماره 81 دیوان سعدی شیرازی

چه روی است آن که پیش کاروان است / مگر شمعی به دست ساروان است


آن چه چهره ای است که پیشاپیش کاروان حرکت می کند ؟ بی تردید چهره نیست ، بلکه شمعی در دست ساربان است . [ مگر = همانا ، به تحقیق / ساروان = ساربان ، ( «سار» به معنی شتر است و «بان» پسوند محافظت و نگه داری است) ، کاروان سالار ، کسی که پیشاپیش شتران حرکت می کند و آنها را هدایت می کند ]

سلیمان است گویی در عَماری / که بر باد صبا تختش روان است


گویی او حضرت سلیمان است که در کجاوه ای نشسته و باد صبا آن کجاوه را به حرکت درآورده است . [ گویی =گویا ، همانا ، به درستی / عماری = صندوق مانندی که برای نشستن بر پشت شتر و فیل می گذارند و به آن محمل ، هودج و کجاوه نیز گویند / باد صبا = مطلق باد ]

سلیمان = پسر داوود و از پیامبران و پادشاهان بنی اسرائیل است که بر طبق روایات مذهبی هفتصد سال سلطنت کرد و تورات را نشر داد . امّا در متون تاریخی پادشاهی او را 935 تا 973 پیش از میلاد گفته اند . او در سوریه یا شام می زیست . در آیه 30 سورۀ ص آمده است « و بخشیدیم به داوود ، سلیمان را که بندۀ خوب بازگشت کننده ای بود » . باد فرمانبر سلیمان بود و تخت او را که شادُروانی که به مساحت چهل فرسنگ در چهل فرسنگ بود ، حمل و نقل می کرد . علاوه بر این مأمور بود که هر چه را که در مُلک سلیمان می گذرد به گوش او برساند . سلیمان بر تمام جن و دیو و انس و جانوران مختلف مسلّط و حاکم بود و اجنّه جزو لشکر او بودند . در آیه 17 سورۀ نمل آمده است « و جمع گردانیده شدند برای سلیمان لشکرهایش از جن و انس و پرنده و ایشان از تفرّق بازداشته می شدند » . و جن و پری برای سلیمان کارهای ساختمانی می کردند ، در  قسمتی از آیه 12 سورۀ سبا آمده است « و از جن یک گروه آن بودند که پیش سلیمان کار می کردند » . دلیل حکومت سلیمان بر جن و انس ، وجود انگشتری سلیمان بود که نگینی به وزن نیم دانگ داشت و بر آن اسم اعظم نقش شده بود . در قصص انبیای نیشابوری آمده است که داوود آن نگین را که از آدم (ع) میرث مانده بود و باز بدو رسیده … به سلیمان داد و برهان و معجزۀ او گشت . روزی دیوی به نام صخر جنّی که به زشت رویی و بَدبویی مشهور است ، آن انگشتری را به حیله ربود و در نتیجه چهل روز به جای سلیمان سلطنت کرد . عاقبت الامر این مشکل به دست وزیر سلیمان ، آصف بن برخیا ، حل شد . بعد از آنکه سلیمان انگشتری و در نتیجه سلطنت را از دست داد ، گفت : « پروردگارا ، مرا بیامرز و ببخش و مرا سلطنتی عطا فرما که هیچکس تحصیل آن به آسانی نتواند کرد » ( آیه 35 سورۀ ص ) . سلیمان زبان همۀ مرغان جهان را می دانست از این رو ، او را صاحب منطق الطیر گفته اند . در آیه 16 سورۀ نمل آمده است « و وارث شد سلیمان ، داوود را و گفت : ای مردمان ما را منطق پرنده آموختند و ما را از هر چیزی دادند ، این همان فضل و بخشش آشکار است » سلیمان علاوه بر زبان طیور ، زبان جانوران دیگر را نیز می دانست ، چنانکه با مورچه سخن می گفت ( فرهنگ تلمیحات ) .

جمال ماه پیکر بر بلندی / بدآن مانَد که ماهِ آسمان است


جمال آن یار زیبا که بر بلندی ایستاده است به ماهِ در آسمان بلند شباهت دارد . [ مانَد = از مصدر مانستن به معنی شباهت داشتن ]

بهشتی صورتی در جَوف مَحمل / چو برجی کآفتابش در میان است


آن یار با صورت بهشتی اش در میان کجاوه همانند آفتاب است در میان برجی از منطقة البروج . [ جَوف = درون و میان / محمل = کجاوه / برج = در اصطلاح نجوم منزلگاه ستارگان است ، یکی از دوازده بخش فلک ]

خداوندان عقل این طُرفه بینند / که خورشیدی به زیر سایبان است


خردمندان این صحنه را که خورشیدی در زیر سایبانی قرار داشته باشد ، عجیب و شگفت می دانند . [ خداوندان عقل = صاحبان عقل ، عاقلان و فلاسفه / طرفه = هر چیز شگفت و نادر / سایبان = حجاب و پرده ، در اینجا پرده کجاوه و عماری مراد است ]

چو نیلوفر در آب و ، مِهر در میغ / پری رخ در نقاب پرنیان است


آن یار پری چهره که در نقاب پرنیانی خویش پوشیده مانده ، همانند نیلوفری در آب و ماهی در میان ابر است . [ مِهر = خورشید / میغ = ابر / پری رخ = زیبارو / نقاب = حجاب ، برقع و روی بند زنان / پرنیان = حریر ، پارچه حریر منقّش / نیلوفر = از تیرۀ نیلوفریان نزدیک به تیرۀ آلاله هاست . ساقه نیلوفر بلند ، برگ آن مدّور و قلب مانند است و دارای گل های درشت ، سفید و شکوفه ای و معطّر در آب سطح آب است و معمولاََ در حوضچه های پر آب و استخرها می روید ( گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی ) . ]

ز روی کار من بُرقَع برانداخت / به یکبار ، آن که در بُرقَع نهان است


آن یاری که در پشت روی بند خویش پنهان است ، پرده از روی کار من برانداخت و مرا رسوا ساخت . [ برقع = روی بند و نقاب زنان ]

شتر پیشی گرفت از من به رفتار / که بر من بیش از او بار گران است


شتر در رفتن از من سبقت گرفت و پیش افتاد ، زیرا بار عشقی که بر دوش دل من نهاده شده ، سنگین تر از باری است که آن شتر حمل می کند . [ رفتار = سیر و حرکت ]

زهی اندک وفای سست پیمان / که آن سنگین دل نامهربان است


آه که آن یار سنگدل و نامهربان چه وفایی کم و چه میثاقی سست دارد . [ زهی = شبه جمله است به معنی آه و افسوس / وفا = مقابل جفا به معنی وعده به جا آوردن و به سر بردن دوستی و عهد و پیمان ، ثبات در قول و سخن و دوستی ]

تو را گر دوستی با من همین بود / وفای ما و عهد ما همان است


گرچه تو با این بی وفایی و سست پیمانی با ما رفتار می کنی ، باز هم عهد و پیمان ما با تو همان میثاق پیشین خواهد بود .

بدار ای ساربان ، آخر زمانی / که عهد وصل را آخرزمان است


ای ساربان ، سرانجام لحظه ای کاروان را از حرکت بازبدار و مهلتی بده ، زیرا زمان آخر یا لحظه پایانی وصال دوست است . [ بدار = مهلت و فرصتی بده ، درنگی کن / عهد = زمان ، روزگار / آخر زمان (مصراع دوم) = زمان آخر ، آخرین مهلت / ساربان = ( «سار» به معنی شتر است و «بان» پسوند محافظت و نگه داری است) ، کاروان سالار ، کسی که پیشاپیش شتران حرکت می کند و آنها را هدایت می کند ]

وفا کردیم و با ما غَدر کردند / برو سعدی که این پاداش آن است


مهر ورزیدیم ، امّا محبوب با ما بی وفایی کرد و پیمان شکست . ای سعدی ، برو و بگذر که این بی وفایی پاداش آن وفاداری است . [ غَدر = پیمان شکنی ، مکر و حیله ]

ندانستی که در پایان پیری / نه وقت پنجه کردن با جوان است ؟


آیا نمی دانستی که در انتهای عمر و زمان پیری نباید با یاری جوان پنجه درافکنی و عشق بورزی ؟ [ پنجه کردن = کنایه از ستیز و نزاع و زورآزمایی کردن ، درافتادن ]

شرح و تفسیر غزل 80                     شرح و تفسیر غزل 82

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 81 دیوان سعدی شیرازی

زندگینامه سعدی شیرازی

افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …

متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی

در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .

این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟