غزل شماره 109 دیوان سعدی شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 109 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 109 دیوان سعدی شیرازی

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 109 دیوان سعدی شیرازی

غزلیات سعدی
متن کامل ابیات 1 الی 9

1) بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست / بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست

2) روا بُوَد که چنین بی حساب دل ببَری ؟ / مکن که مَظلمۀ خلق را جزایی هست

3) توانگران را عیبی نباشد ، ار وقتی / نظر کنند که در کوی ما گدایی هست

4) به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز / ز دوستان نَشِنیدم که آشنایی هست

5) کسی نماند که بر درد من نبخشاید / کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست

6) هزار نوبت اگر خاطرم بشورانی / از این طرف که منم همچنان صفایی هست

7) به دود آتش ماخولیا دِماغ سوخت / هنوز جهل مُصوَّر که کیمیایی هست

8) به کام دل نرسیدیم و ، جان به حلق رسید / وگر به کام رسد ، همچنان رجایی هست

9) به جان دوست که در اعتقاد سعدی نیست / که در جهان به جز از کوی دوست جایی هست

شرح و تفسیر غزل شماره 109 دیوان سعدی شیرازی

بیا بیا که مرا با تو ماجرایی هست / بگوی اگر گنهی رفت و گر خطایی هست


اکنون که بین من و تو گله گزاری و گفتگویی هست ، اگر گناهی از من سر زده و یا مرتکب خطایی شده ام ، آن را تذکّر بده . [ ماجرا = در زبان فارسی به معنی سرگذشت ، قصّه ، واقعه ، گله و شکایت ]

روا بُوَد که چنین بی حساب دل ببَری ؟ / مکن که مَظلمۀ خلق را جزایی هست


آیا شایسته است بدین گونه بی حدّ و حساب مردم را شیفتۀ خویش سازی ؟ چنین مکن ، زیرا برای این دادخواهی مردم جزا و عقوبتی وجود دارد . [ مظلمه = ظلم و ستم / دل بردن = کنایه از شیفته و بی قرار کردن ]

توانگران را عیبی نباشد ، ار وقتی / نظر کنند که در کوی ما گدایی هست


اگر توانگران گاهی از سر لطف به گدایان کوی خود نظری بیفکنند ، برای آنان عیبی به شمار نمی آید . [ نظر کردن = نگاه کردن ، توجّه و عنایت نمودن ]

به کام دشمن و بیگانه رفت چندین روز / ز دوستان نَشِنیدم که آشنایی هست


روزگار چند روزی آن گونه سپری شد که دشمن آرزو می کرد و در این مدّت از دوستان هم نشنیدم که بگویند این آشنای ماست که دشمن کام گشته است . [ کام = مراد و آرزو ]

کسی نماند که بر درد من نبخشاید / کسی نگفت که بیرون از این دوایی هست


کسی باقی نماند که در این غم دلش بر من نسوزد و به رحم نیاید ، امّا کسی هم جز تحمّل درد و رنج درمانی برایم تشخیص نداد . [ بیرون از = جز از ، غیر از ]

هزار نوبت اگر خاطرم بشورانی / از این طرف که منم همچنان صفایی هست


اگر هزار بار فکر و خاطر مرا آشفته سازی و مرا مضطرب نمایی ، از جانب من نسبت به تو همچنان صفا و صمیمیّت وجود دارد . [ خاطر = فکر و اندیشه ، دل / همچنان= هنوز / خاطر کسی شوراندن = کنایه از آشفته و پریشان کردن کسی ]

به دود آتش ماخولیا دِماغ سوخت / هنوز جهل مُصوَّر که کیمیایی هست


مغزم با دودی که از آتش خیال و سودا برمی خاست سوخت و از میان رفت . ولی هنوز هم از روی نادانی می پندارم که برای این بیماری دارویی معجزه آسا همانند کیمیا یافت می شود . [ ماخولیا = به معنی مالیخولیاست که خلل و کوفت دماغی و سودا و خیال خام باشد (لغت نامه) / دِماغ = مغز ، خاطر و اندیشه / جهل مصوّر = نادانی و جهالتی که بر دل و لوح ضمیر نقش بسته شده است / کیمیا = از علوم خمسۀ محتجبه ، اکسیر و مادّۀ مکمّلی که بوسیلۀ آن اجسام ناقص کامل گردد / دماغ سوختن = کنایه از «از میان رفتن و رنج و محنت بردن» ]

به کام دل نرسیدیم و ، جان به حلق رسید / وگر به کام رسد ، همچنان رجایی هست


آرزوی دل ما برآورده نشد و جان ما برای به در رفتن از تن به حلق رسیده است ، ولی اگر این جان به میانۀ دهان هم برسد ، با وجود اینکه میان کام و لب فاصله ای نیست ، ما هنوز هم برای رسیدن به او امیدواریم . [ کام = آرزو ، مراد / همچنان = هنوز / رجا = امید / جان به حلق رسیدن = کنایه از بی تاب و بی قرار شدن ، در رنج و عذاب بودن ، مشرف به مرگ بودن ]

به جان دوست که در اعتقاد سعدی نیست / که در جهان به جز از کوی دوست جایی هست


سوگند به جان دوست که سعدی اصلاََ باور ندارد که در گیتی جز کوی دوست جایی وجود داشته باشد .

شرح و تفسیر غزل 108                       شرح و تفسیر غزل 110

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 109 دیوان سعدی شیرازی

زندگینامه سعدی شیرازی

افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …

متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی

در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .

این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟