شرح و تفسیر غزل شماره 161 دیوان غزلیات سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شرح و تفسیر غزل شماره 161 دیوان غزلیات سعدی شیرازی
شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی
کتاب : دیوان اشعار
قالب شعر : غزل
آدرس شعر : غزل شماره 161 دیوان غزلیات سعدی شیرازی
1) کس این کند که ز یار و دیار برگردد ؟ / کند هر آینه ، چون روزگار برگردد
2) تُنُک دلی که نیارد کشید زحمت گُل / ملامتش نکنند ، ار ز خار برگردد
3) به جنگ خصم کسی کز حِیَل فرومانَد / ضرورت است که بیچاره وار برگردد
4) به آب تیغِ اَجَل تشنه است مرغُ دلم / که نیم کُشته به خون چند بار برگردد ؟
5) به زیر سنگ حوادث کسی چه چاره کند ؟ / جز این قدَر که به پهلو چو مار برگردد
6) دلم نماند ، پس این خون چیست هر ساعت / که در دو دیدۀ یاقوت بار برگردد ؟
7) گر از دیار به وحشت ملول شد سعدی / گمان مبر که به معنی ز یار برگردد
کس این کند که ز یار و دیار برگردد ؟ / کند هر آینه ، چون روزگار برگردد
آیا کسی از شهر و دیار کس و کار خویش برمی گردد ؟ آری ، آنگاه که روزگار برگردد ، او چنین می کند . [ دیار = جمع دار به معنی خانه ها ، شهر و سرزمسن / هرآینه = البته ، بی شک / روزگار برگشتن = کنایه از سعادت و اقبال پشت کردن ]
تُنُک دلی که نیارد کشید زحمت گُل / ملامتش نکنند ، ار ز خار برگردد
آن نازک دلی که زحمت رسیدن به گُل را تحمّل نمی کند ، اگر در اثر خلیدن خار به دستش از موهبت گُل چشم پوشد ، کسی او را ملامت نخواهد کرد . [ یارستن = توانستن / ملامت = عتاب و سرزنش / تُنُک دل = کنایه از کم صبر و کم تحمّل ، رقیق القلب ]
به جنگ خصم کسی کز حِیَل فرومانَد / ضرورت است که بیچاره وار برگردد
اگر کسی در جنگ با دشمن از چاره بازماند ، ناگزیر باید مثل درماندگان از جنگ روی گرداند . [ حِیَل = جمعِ حیله به معنی چاره ها / فروماندن = عاجز گردیدن و درماندن / ضرورت است = لازم است / بیچاره وار = همانند درماندگان و بیچاره ها ]
به آب تیغِ اَجَل تشنه است مرغُ دلم / که نیم کُشته به خون چند بار برگردد ؟
دلم همانند مرغی تشنۀ شمشیر آبدار اجل است . آخر مرغ نیم بسمل چند بار به خون خویش درغلتد ؟ [ اجل = مرگ / نیم کُشته = نیم بسمل ، مجروحی که رمقی و نیم جانی دارد (لغت نامه) ]
به زیر سنگ حوادث کسی چه چاره کند ؟ / جز این قدَر که به پهلو چو مار برگردد
آدمی در زیر سنگ حادثه چه تدبیری می تواند بیندیشد ؟ جز این اندازه چاره گری که مانند ماری در زیر سنگی که بر سرش فرود آمده ، پهلو به پهلو شود تا هلاک گردد . [ چو مار پهلو به پهلو گشتن = کنایه از « از درد و رنج همچون مار به خود پیچیدن ]
دلم نماند ، پس این خون چیست هر ساعت / که در دو دیدۀ یاقوت بار برگردد ؟
دلی برایم نمانده است ، پس این چه خونی است که هر لحظه از دو چشم خونبارم به گردش درمی آید ؟ [ دل نماندن = کنایه از بیدل و عاشق شدن ]
گر از دیار به وحشت ملول شد سعدی / گمان مبر که به معنی ز یار برگردد
اگر سعدی از شهر و دیار خویش دلتنگ گردد ، تصوّر مکن که حقیقتاََ از محبوب خویش نیز روی گردان می شود . [ ملول = آزرده و دلتنگ / به معنی = به حقیقت ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار