شرح و تفسیر غزل شماره 90 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شرح و تفسیر غزل شماره 90 دیوان سعدی شیرازی
شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی
کتاب : دیوان اشعار
قالب شعر : غزل
آدرس شعر : غزل شماره 90 دیوان سعدی شیرازی
1) سرمست درآمد از درم دوست / لب خنده زنان چو غنچه در پوست
2) چون دیدمش آن رخ نگارین / در خود به غلط شدم که این اوست ؟
3) رضوان درِ خُلد بازکردند / کز عطر مشام روح خوشبوست ؟
4) پیش قدمش به سر دویدم / در پای فتادمش که ای دوست
5) یکباره به تَرک ما بگفتی / زنهار ، نگویی این نه نیکوست ؟
6) بر من که دلم چو شمعِ یکتاست / پیراهن غم چو شمع ده توست
7) چشمش به کرشمه گفت با من : / در نرگس مست من چه آهوست ؟
8) گفتم : همه نیکویی است ، لیکن / این است که بی وفا و بدخوست
9) بشنو نفَسی دعای سعدی / گر چه همه عالَمت دعاگوست
سرمست درآمد از درم دوست / لب خنده زنان چو غنچه در پوست
دوست لبخندزنان و سرمست به نزدم آمد ، آنچنانکه غنچه ای از درون پوست خود بیرون آید و شکفته و خندان گردد .
چون دیدمش آن رخ نگارین / در خود به غلط شدم که این اوست ؟
هنگامی که یار را با آن چهرۀ زیبا و پر نقش و نگار دیدم ، به مشاهدۀ خود تردید کردم که آیا این یار محبوب من است که به سراغم آمده است ؟ [ نگارین = زیبا و آراسته / به غلط شدن = به غلط افتادن ، اشتباه کردن ]
رضوان درِ خُلد بازکردند / کز عطر مشام روح خوشبوست ؟
با خود گفتم آیا این یار است که می آید یا درِ باغ بهشت را گشوده اند که اینگونه دماغ جان از بوی خوش معطّر گشته است . [ رضوان = نام دربان و نگهبان بهشت / مشام = شامّه و بینی ]
خُلد = از نام ها و صفات بهشت است و در لغت به معنی جاودان و همیشگی است و در قران بارها از آن یاد شده است ، نام بهشت اوّل از هشت بهشت است که عبارتند از : 1- خُلد 2- دارالسلام 3- دارالقرار 4- جنّت عدن 5- جنّة المأوی 6- جنّة النعیم 7- علّیین 8- فردوس .
پیش قدمش به سر دویدم / در پای فتادمش که ای دوست
با سر به پیش گام هایش دویدم و در پایش افتادم و گفتم : ای دوست . [ به سر دویدن = کنایه از به شتاب دویدن است ]
یکباره به تَرک ما بگفتی / زنهار ، نگویی این نه نیکوست ؟
ناگهان ترک ما کردی ، بر حذر باش . آیا از خود نپرسیدی که این کار خوب نیست ؟ [ زنهار = شبه جمله است به معنی امان و پناه ]
بر من که دلم چو شمعِ یکتاست / پیراهن غم چو شمع ده توست
دلو مثل شمع یک لاست و غمم همانند پیراهن شمع ده لایه است ( نگفتی که ترک کردن من نیکو نیست ) [ ده تو = ده لا / پیراهن شمع = کنایه از موم ]
چشمش به کرشمه گفت با من : / در نرگس مست من چه آهوست ؟
چشمان یار با ناز و کرشمه از من پرسید : در من که مثل نرگس زیبا و سرمستم ، چه عیبی دیده می شود ؟ [ کرشمه = ناز و غمزه ، اشاره به چشم و ابرو / نرگس = نام گلی است خوشبو و معطّر که به آن شهلا نیز گویند و در ادب فارسی چشم زیبا و مخمور بدآن تشبیه شده است ( گل و گیاه در ادبیات منظوم فارسی ) / آهو = عیب ]
گفتم : همه نیکویی است ، لیکن / این است که بی وفا و بدخوست
پاسخ دادم : به جز نیکویی در آن نمی توان دید ، ولی باید گفت که این چشمان زیبا بی وفا و تندخو است .
بشنو نفَسی دعای سعدی / گر چه همه عالَمت دعاگوست
با وجود آنکه تمام مردم گیتی تو را دعا می کنند ، امّا لحظه ای هم به دعای سعدی گوش فراده . [ نفسی = دمی ، لحظه ای ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار