شرح و تفسیر تلبیس وزیر ، نصارا را

شرح و تفسیر تلبیس وزیر ، نصارا را در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر تلبیس وزیر ، نصارا را

شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی

کتاب : مثنوی معنوی

قالب شعر : مثنوی

آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر اول ابیات 348 تا 362

نام حکایت : پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از بهر تعصب

بخش : 3 از 24

مثنوی معنوی مولوی
داستان و حکایت

در میان جهودان ، پادشاهی جبار و بیدادگر بود که نسبت به عیسویان سخت کینه توز بود . این پادشاه موسی (ع) و عیسی (ع) را که در واقع شعله ای از یک چراغ و با هم متحد بودند را از روی تعصب ، مخالف یکدیگر می انگاشت و در صدد بو که دین و آئین عیسویان را براندازد . او وزیری کاردان و زیرک داشت که در امور مهم او را یاری می داد . وزیر می دانست که ایمان و عقیده مردم را نمی توان با خشم و زور از میان برداشت بلکه برعکس هر چه زور و خشونت سخت تر باشد عقیده و ایمان مردم استوارتر گردد و از اینرو نیرنگی ساخت و شاه را نیز موافق خود کرد . بر اساس این نیرنگ شاه را متقاعد نمود که چنین وانمود سازد که وزیر به آئین عیسویان گرایش یافته است ، پس باید دست و گوش و بینی او را برید و …

متن کامل حکایت آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از بهر تعصب را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

متن کامل ابیات 348 الی 362

348) پس بگویم من به سر نصرانی ام / ای خدای راز دان می دانی ام

349) شاه ، واقف گشت ، از ایمان من / وز تعصب کرد قصد جان من

350) خواستم تا دین ، ز شه پنهان کنم / آنکه دین اوست ، ظاهر آن کنم

351) شاه ، بویی برد از اسرار من / متهم شد پیش شه ، گفتار من

352) گفت : گفت تو چو در نان ، سوزن است / از دل من ، تا دل تو روزن است

353) من از آن روزن بدیدم حال تو / حال تو دیدم ، ننوشم قال تو

354) گر نبودی جان عیسی چاره ام / او جهودانه بکردی پاره ام

355) بهر عیسی جان سپارم ، سر دهم / صد هزاران منتش بر خود نهم

356) جان دریغم نیست از عیسی ، ولیک / واقفم بر علم دینش نیک نیک

357) حیف می آمد مرا کان دین پاک / در میان جاهلان گردد هلاک

358) اشکر ایزد را و عیسی را که ما / گشته ایم آن کیش حق را رهنما

359) از جهود و از جهودی رسته ام / تا به زناری ، میان را بسته ام

360) دور دور عیسی است ، ای مردمان / بشنوید اسرار دین او به جان

361) کرد با وی شاه ، آن کاری که گفت / خلق ، اندر کار او مانده شگفت

362) راند او را جانب نصرانیان / کرد در دعوت ، شروع او بعد از آن

شرح و تفسیر تلبیس وزیر ، نصارا را

پس بگویم من به سر نصرانی ام / ای خدای رازدان می دانی اه


من به عیسویان می گویم که دین اصلی من نصرانی است و هم کیش شما هستم ولی این راز را نهان داشتم و ای خدای دانا به رازها و اسرار تو خود حال مرا می دانی .

شاه واقف گشت از ایمان من / وز تعصب کرد قصد جان من


شاه جهود چون دانست که من به آئین عیسویان ایمان دارم از روی تعصب و خشم آهنگ جانم کرد .

خواستم تا دین ، ز شه پنهان کنم / آنکه دین اوست ، ظاهر آن کنم


من خواستم دینم را از نظر شاه پنهان کنم و دین وی هرچه هست بدان تظاهر کنم و خود را به ظاهر یهودی نشان دهم .

شاه بویی برد از اسرار من / متهم شد پیش شه ، گفتار من


اما شاه از راز من آگاه شد و دین اصلی مرا دریافت و در نتیجه حرف من در نزد شاه بی اعتبار شد .

گفت : گفت تو چو در نان ، سوزن است / از دل من تا دل تو روزن است


شاه گفت : سخن تو مانند سوزنی است که در نان فرو رفته باشد و همانطور که زبان و دهان سوزن را در میان نان زود احساس می کنند من نیز به حیله تو واقف شدم . منظور مصراع دوم ضرب المثل “دل به دل راه دارد” می باشد .

من از آن روزن بدیدم حال تو / حال تو دیدم ، ننوشم قال تو


من از روزنه قلب خود به حقیقت حال تو واقف گشتم م از احوالت واقف گشتم و دیگر به کلامت توجه نمی کنم و فریب حرفهای تو را نمی خورم .

گر نبودی جان عیسی چاره ام / او جهودانه بکردی پاره ام


اگر دین عیسی (ع) یاری ام نمی کرد و چاره ساز من نمی شد آن شاه بیدادگر جهودوار پاره پاره ام می کرد .

بهر عیسی جان سپارم ، سر دهم / صد هزاران منتش بر خود نهم


من به خاط عیسی (ع) جان خود را خواهم باخت و سرم را در راهش خواهم داد و جان دادن در راه او را منت بی شماری بر خود می دانم .

جان دریغم نیست از عیسی ، ولیک / واقف بر علم دینش نیک نیک


من جانم را از عیسی دریغ نداشته ام ولی به علم دین او نیک آگاهی دارم بدین جهت نمی خواهم فعلا جان دهم .

حیف می آمد مرا کان دین پاک / در میان جاهلان گردد هلاک


من دریغ داشتم از اینکه دین پاک عیسی (ع) در میان نادانان تباه گردد .

شکر ایزد را و عیسی را که ما / گشته ایم آن کیش حق را رهنما


خدا و عیسی (ع) را سپاس می گزارم که ما برای این دین برحق راهنما و هادی شده ایم .

از جهود و از جهودی رسته ام / تا به زناری ، میان را بسته ام


از وقتی که مسیحی شده ام از یهودیان و آئین یهودی تبری جسته ام .

– زنار رشته ای پشمین و متصل به صلیب که مسیحیان به گردن خود می آویختند و همچنین کمربندی که ذمیان نصرانی در مشرق زمین مجبور بوده اند به کمر بندند تا بدین وسیله از مسلمانان شناخته شوند . زنار لفظی یونانی است .

– نیکلسون می گوید که مسیحیان قرون اولیه عادت به بستن زنار نداشتند زیرا سنت زنار بستن از زمان خلیفه ثانی (عمر) معمول گردیده است به هر حال زنار بستن تعبیری است از به آئین مسیح درآمدن .

دور دور عیسی است ای مردمان / بشنوید اسرار کیش او به جان


ای مردم ، اینک دور ، دور عیسی (ع) است اسرار دین او را با دل و جان گوش دهید .

کرد با وی شاه ، آن کاری که گفت / خلق ، اندر کار او مانده شگفت


آن شاه ستمکار به همان پیشنهاد فتنه انگیز وزیر پر تزویر عمل کرد و وزیر را به همان ترتیب شکنجه اش کرد و مردم همه از این کار شگفت زده شدند زیرا تا آن موقع دیده بودند که آن وزیر از مقربان درگاه شاه بود ولی ناگهان ورق بر ضد او برگشت .

راند او را جانب نصرانیان / کرد در دعوت ، شروع او بعد از آن


شاه پس از شکنجه وزیر خود ، او را به سوی عیسویان راند و بدان دیار تبعیدش کرد و از آن پس وزیر شروع کرد به تبلیغ دین مسیحی .

دکلمه تلبیس وزیر ، نصارا را

دکلمه تلبیس وزیر ، نصارا را

زنگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی

سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین  خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …

متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب مثنوی معنوی مولوی

مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …

متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر اول – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟