شرح و تفسیر غزل شماره 23 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شرح و تفسیر غزل شماره 23 دیوان سعدی شیرازی
شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی
کتاب : دیوان اشعار
قالب شعر : غزل
آدرس شعر : شرح و تفسیر غزل شماره 23 دیوان سعدی شیرازی
1) رفتیم ، اگر ملول شدی از نشستِ ما / فرمای خدمتی که برآید ز دستِ ما
2) برخاستیم و ، نقشِ تو در نَفسِ ما چنانک / هر جا که هست ، بی تو نباشد نشستِ ما
3) با چون خودی درافکن ، اگر پنجه می کنی / ما خود شکسته ایم ، چه باشد شکست ما ؟
4) جرمی نکرده ام که عقوبت کند ، ولیک / مردم به شرع می نکُشد تُرکِ مست را
5) شکر خدای بود که آن بُت وفا نکرد / باشد که توبه اس بکند بت پرستِ ما
6) سعدی ، نگفتمت که به سروِ بلند او / مشکل توان رسید به بالای پستِ ما
رفتیم ، اگر ملول شدی از نشستِ ما / فرمای خدمتی که برآید ز دستِ ما
اگر از همنشینی با ما دلتنگ شدی ، می رویم ، امّا از ما چیزی بطلب که توان انجام دادنش را داشته باشیم . یعنی رفتن از پیشِ تو برای ما مقدور نیست . [ نشست = همنشینی ، ماندن / خدمت = تحفه و هدیه ، اطاعت و بندگی ]
برخاستیم و ، نقشِ تو در نَفسِ ما چنانک / هر جا که هست ، بی تو نباشد نشستِ ما
برای رفتن از پیشِ تو برخاستیم که برویم . امّا اثر و نشان تو آنچنان در دل نقش بسته است که بدون تو هر جا که باشد ، ماندن ما مجال نمی یابد . [ نقش = نشان ، اثر ، عکس و تصویر / نَفس = دل و روح ( لغت نامه ) ]
با چون خودی درافکن ، اگر پنجه می کنی / ما خود شکسته ایم ، چه باشد شکست ما ؟
اگر می خواهی ستیزه کنی ، با کسی همانند خود پنجه افکن . زیرا ما خود شکست خورده و مغلوبیم و تو به شکست دادن افتاده ای چون ما ، نیازی نداری .
جرمی نکرده ام که عقوبت کند ، ولیک / مردم به شرع می نکُشد تُرکِ مست را
خطایی نکرده ام که شکنجه کند و جزا دهد . امّا گویی او می داند که بر اساسِ قانون شریعت ترکِ مست ( معشوق می زده ) مورد مؤاخذه قرار نمی گیرد . بنابراین عقوبت می کند و از بازخواست نمی هراسد .
شکر خدای بود که آن بُت وفا نکرد / باشد که توبه اس بکند بت پرستِ ما
خدا را شکر که آن بت ، بی وفایی کرد و امید است که بت پرست از بت پرستی توبه کند . [ وفا = مقابل جفا به معنی وعده به جا آوردن و به سر بردن دوستی و عهد و پیمان ، ثبات در قول و سخن و دوستی / باشد که = امید است که ]
سعدی ، نگفتمت که به سروِ بلند او / مشکل توان رسید به بالای پستِ ما
ای سعدی ، به تو نگفتم که با این قامتِ کوتاه ما ممکن نیست به سرو بلند قامت معشوق دست یابیم . [ بالا = قد و قامت ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار