شرح و تفسیر غزل شماره 1 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شرح و تفسیر غزل شماره 1 دیوان سعدی شیرازی
شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی
کتاب : دیوان اشعار
قالب شعر : غزل
آدرس شعر : شرح و تفسیر غزل شماره 1 دیوان سعدی شیرازی
1) اولِ دفتر به نامِ ایزدِ دانا / صانعِ پروردگار ، حیّ توانا
2) اکبر و اعظم ، خدایِ عالَم و آدم / صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
3) از درِ بخشندگی و بنده نوازی / مرغ ، هوا را نصیب و ماهی ، دریا
4) قسمتِ خود می خورند مُنعِم و درویش / روزیِ خود می بَرند پشّه و عنقا
5) حاجتِ موری به علمِ غیب بداند / در بُنِ چاهی به زیرِ صخرۀ صَمّا
6) جانور از نطفه می کند ، شکر از نی / برگِ تر از چوبِ خشک و ، چشمه ز خارا
7) شربتِ نوش آفرید از مگسِ نحل / نخلِ تناور کند ز دانۀ خرما
8) از همگان بی نیاز و بر همه مشفق / از همه عالَم نهان و بر همه پیدا
9) پرتوِ نورِ سُرادِقاتِ جلالش / از عظمت ، ماورایِ فکرتِ دانا
10) خود نه زبان در دهانِ عارفِ مدهوش / حمد و ثنا می کند ، که موی ، بر اعضا
11) هر که نداند سپاسِ نعمت ، امروز / حیف خورَد بر نصیب رَحمت ، فردا
12) بار خدایا مُهیمنی و مُدَبّر / وز همه عیبی مقدّسی و مبرّا
13) ما نتوانیم حقِ حمدِ تو گفتن / با همه کرّ و بیانِ عالَمِ بالا
14) سعدی از آنجا که فهمِ اوست سخن گفت / ورنه ، کمال تو ، وهم کی رسد آنجا ؟
اولِ دفتر به نامِ ایزدِ دانا / صانعِ پروردگار ، حیِ توانا
آغاز دفتر به نام خداوندی که آفرینندۀ پرورانده و دانای همواره زنده و لایزال است . [ دفتر = کتاب و دیوان . صانع = نامی از نامهای خداوند متعال ، آفریننده . حی = نامی از نامهای خداوند متعال ، زندۀ همیشه . ایزد = در دین زرتشتی به معنی فرشته و در زبان فارسی دری به معنی خدا و آفریدگار است ]
اکبر و اعظم ، خدای عالَم و آدم / صورتِ خوب آفرید و سیرت زیبا
به نام خداوندی مهتر و بزرگوارتر ، آفریدگار گیتی و انسان ، که بیرون و ظاهر را پسندیده و درون و باطن را نیکو آفرید . [ اکبر = مهتر و بزرگتر . اعظم = بزرگوارتر ]
از درِ بخشندگی و بنده نوازی / مرغ ، هوا را نصیب و ماهی ، دریا
از رهگذر داد و دهش خویش ، بهره و نصیب مرغ هوا و ماهی دریا را می رساند . [ از درِ = از راهِ ، از طریقِ ]
قسمتِ خود می خورند مُنعِم و درویش / روزیِ خود می بَرند پشّه و عنقا
توانگر و درویش ، هر یک به بهرۀ خویش دست می یازند و پشّه ، ناتوان ترین حشره و عنقا ، تندپروازترین و قدرت مندترین پرنده ، هر کدام رزقِ مقسوم خود را می خورند . یعنی روزی مقدّر است . [ قسمت = بهره و نصیب . منعم = مال دار و توانگر . درویش= فقیر و تهی دست . عنقا = سیمرغ ، پرنده ای است افسانه ای که در داستانهای ملی ایران بر کوه البرز می زیست ولی برخی متون محلِ آن را کوهِ قاف نوشته اند ( فرهنگ اشارات )
حاجتِ موری به علمِ غیب بداند / در بُنِ چاهی به زیرِ صَخرۀ صَمّا
خداوند از طریق آگاهی بر نهانی ها ، بر نیاز موری که در قعر چاهی و در زیر صخره ای سخت و درشت زندگی می کند ، آگاهی دارد . [ علم غیب = علم پنهان ، علمی که از مردم پنهان باشد / صخرۀ صمّا = سنگ بزرگ سخت ]
جانور از نُطفه می کند ، شکر از نی / برگِ تر از چوبِ خشک و ، چشمه ز خارا
او با توانایی خویش نطفه را به موجودی زنده تبدیل می کند و از نی ، شکر می آفریند و بر چوب خشک درختان برگ تر و تازه می رویاند . [ کردن = آفریدن / تر = تازه و سرسبز / خارا = نوعی سنگِ سخت و سیاه که مظهر سرسختی و نفوذناپذیری است ]
اشاره است به چشمه هایی که با ضربات عصای موسی بر سنگ خارا جوشیدن گرفت .
شربتِ نوش آفرید از مگسِ نحل / نخلِ تناور کند ز دانه خرما
زنبور عسل را به ایجاد عسل شیرین وامی دارد و دانه کوچک خرما را به نخلی تنومند مبدل می سازد . [ نوش = شهد و عسل و کلا هر چیز شیرین / مگسِ نحل = زنبور عسل / تناور = تنومند و قوی چثه ]
از همگان بی نیاز و بر همه مشفق / از همه عالم نهان و بر همه پیدا
خداوند به هیچ آفریده ای نیازمند نیست و بر همگان دل می سوزاند . در عین پنهان بودن از دید آدمیان ، در دلِ همگان حضور دارد . [ مشفق = مهربان و خیرخواه ]
پرتوِ نورِ سُرادِقاتِ جلالش / از عظمت ، ماورای فکرتِ دانا
تاب و روشنایی سراپردۀ بزرگی او ، آنچنان سترگ و خیره کننده است که اندیشه دانایان بدان راه نمی یابد و درک ، آن را برنمی تابد . [ پرتو = فروغ و روشنایی / سرادقات = سراپرده ها ، خیمه ها / جلال = بزرگی و شکوه ]
خود نه زبان در دهانِ عارفِ مدهوش / حمد و ثنا می کند ، که موی ، بر اعضا
تنها زبان عارفِ سرگشته و حیران نیست که او را می ستاید بلکه هر مویی که بر عضوی رُسته ، زبانی است برای ستایش او . [ عارف = دانا و شناسنده / مدهوش = مست و بی خود ، سرگشته و حیران / که = حرف ربط است ، بلکه ]
هر که نداند سپاسِ نعمتِ امروز / حیف خورد بر نصیبِ رحمتِ فردا
هر کس سپاسگزار نعمت دنیایی خویش نباشد . از بهره های اخروی بی نصیب می ماند و بر بی بهرگی خویش حسرت خواهد خورد . [ حیف خوردن = دریغ و افسوس خوردن ]
بار خدایا مُهیمنی و مُدَبّر / وز همه عیبی مقدّس و مُبَرّا
پروردگارا ، تو آدمیان را از ترس در امان می داری و چاره گر و کارساز امور ایشان هستی . از تمام نقص ها منزهی و تهمت کاستی بر تو روا نیست . [ بار = مخفّف باری ، به معنی بزرگی و رفعت و شوکت باشد که به خداوند عالم نسبت کنند ، آفریننده ، خالق ( فرهنگ معین / بار خدایا = ای خدای بزرگ / مهیمن = نامی از نامهای خداوند متعال ، ایمن کننده از خوف ، مهربان / مدبر = صاحب تدبیر ، چاره گر و کارساز / مقدس = پاک و منزه / مُبرّا = پاک و دور شده ]
ما نتوانیم حقِ حمدِ تو گفتن / با همه کَرّ و بیانِ عالَمِ بالا
خدایا ، ما به اتفاق تمام فرشتگان مقرب جهان برین توانایی آن را نداریم که تو را آنچنان که در خور توست ، سپاس گوییم . [ کرّ و بیان = جمع کروبی ، فرشتگان مقرب ]
سعدی از آنجا که فهمِ اوست سخن گفت / ورنه کمال تو ، وهم کی رسد آنجا ؟
سعدی به قدر فهم خود در باب تو سخن گفت . و گرنه حتی نیروی واهمۀ بشری هم قادر به درک کمال تو نیست . [ وهم = خیال و قوۀ ادراک ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار
بسیار عالی غزل های سعدی تشریح شده اند
بسیار بسیار عالی
بسیار خوب وکامل
سلام
ممنون از زحماتتون
خواهشا برای دسترسی سریع به غزل بعدی و قبلی (البته این غزل اول و قبلی نداره) هم تو همین صفحه لینکی قرار بدهید برای راحتی کاربران
باتشکر
ممنون