غزل شماره 86 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر

غزل شماره 86 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

غزل شماره 86 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر

شاعر : شمس الدین محمد حافظ شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 86 دیوان خواجه حافظ شیرازی

دیوان حافظ شیرازی

متن کامل ابیات غزل شماره 86 دیوان خواجه حافظ شیرازی

ابیات 1 الی 8

1) ساقی بیا که یار ز رُخ پرده بر گرفت / کارِ چراغِ خلوتیان باز در گرفت

2) آن شمعِ سر گرفته دگر چهره برفروخت / وین پیرِ سالخورده جوانی ز سر گرفت

3) آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت / وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت

4) زنهار از آن عبارتِ شیرینِ دلفریب / گویی که پستۀ تو سخن در شکر گرفت

5) بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود / عیسی دَمی خدا بفرستاد و بر گرفت

6) هر سرو قد که بر مَه و خور حُسن می فروخت / چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت

7) زین قصه هفت گُنبدِ افلاک پُر صداست / کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت

8) حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت / تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت

شرح و تفسیر غزل شماره 86 دیوان خواجه حافظ شیرازی

ساقی بیا که یار ز رُخ پرده بر گرفت / کارِ چراغِ خلوتیان باز در گرفت


ای ساقی بیا که یار از رُخش پرده و حجاب را برداشت و باز چراغِ اهلِ خلوت شعله ور شد یعنی چراغشان روشن شد . حاصل اینکه رُخِ جانان را به چراغ روشن و مستور کردن روی و پشت پرده قرار گرفتن او را به خاموشی چراغ تشبیه می کند و دوباره برداشتن حجاب و نشان دادن رویش را به چراغی تشبیه می کند که برای بارِ دوم شعه ور شده . [ برگرفت = بلند کرد / باز درگرفت = دوباره روشن شد ]

آن شمعِ سر گرفته دگر چهره برفروخت / وین پیرِ سالخورده جوانی ز سر گرفت


آن شمعِ مشتعل دوباره چهره اش را برافروخت و این پیرِ سالخورده از این که شمع دوباره مشتعل شده جوانی را از سر گرفت یعنی دوباره جوان شده . حاصل مقصود اینکه : از وقتی که جانان چهره اش را از ما مستور و پوشیده می داشت ضعفِ پیری و ناتوانی ما را عارض شده بود . امّا همینکه چهرۀ خود را نمایان ساخت از ذوق و شوقش جوانی را از نو شرع کردیم . [ شمع سر گرفته = یعنی شمعی که نوک فتیله اش گرفته شده ، آن مقدار فتیلۀ سوختۀ شمع که با قیچی گرفته می شود / دگر چهره برفروخت = دوباره چهره اش را مشتعل ساخت / سالخورده = کهنسال / جوانی ز سر گرفت = از نو جوان شد ]

آن عشوه داد عشق که مفتی ز ره برفت / وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت


در برخی از نسخه ها به جای «عشق» «یار» و در بعضی «باده» آمده و به جای «مفتی» نیز «تقوی» آمده است .

عشق آن عشوه را داد و آن جلوه را کرد که تقوی و فتوی از میان رفت . یعنی عشق حالت و کیفیتی دارد که عاشق را از زهدِ خشک ، سلامت نگه می دارد . و مفتی را از فتوی دادن باز می دارد و باده هم همین حالت و کیفیت را دارد . دوست به قدری به ما لطف نمود و احسان کرد که رقیب ترسید که مبادا ما را از خاصان خویش کند و از او کاملاََ اعراض نماید . یا خودِ یار آن جلوه و عشق را داد که اهلِ تقوی را از تقوی و مفتی را از فتوی بازداشت . یعنی عشق یار به اینان یک حالت و کیفیتی داد که به کُل از کاری که بدان معتاد بودند منصرفشان نمود و طبیعت تعلق و تعشق را به آن ها بخشید .

زنهار از آن عبارتِ شیرینِ دلفریب / گویی که پستۀ تو سخن در شکر گرفت


امان از سخنان و الفاظ و عبارات شیرین و دلفریب تو . یعنی در تکلمِ تو یک لذت و یک شیرینی نهفته است که هر شنونده بی اختیار فریفته تو شده و واله و شیدایت می گردد مثلِ اینکه سخنت را به شکر داخل نموده و از شکر بیرون می آوری . [ زنهار = امان / دلفریب = فریبندۀ دل / پسته = مراد دهان معشوق است / در شکر گرفت = آغشته به شکر نمود ]

بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود / عیسی دَمی خدا بفرستاد و بر گرفت


بارِ غمی که خاطرِ ما را مجروح کرده بود یعنی ما را به سختی رنج می داد . خداوند یک طبیبِ عیسی نفسی فرستاد و آن غم را بر طرف کرد و از میان برداشت . یعنی به سببِ فراقِ جانان خاطرمان مغموم و مهموم شده بود امّا حق تعالی جانان را برای ما فرستاد و آن بارهای غم را به کُل برطرف کرد .

هر سرو قد که بر مَه و خور حُسن می فروخت / چون تو درآمدی پی کاری دگر گرفت


هر محبوبِ سرو قدی که به ماه و خورشید ، حُسن می فروخت یعنی به جهت زیبایی اظهارِ تفوق می کرد ، وقتی تو آمدی ، حُسن فروشی را ترک نمود و به کارِ دیگر پرداخت . زیرا در جایی که تو باشی حُسن و زیبایی آنان را رونق و رواج نماند . [ خور = خورشید / پی کار دگر گرفت = دنبال کار دیگر رفت ]

زین قصه هفت گُنبدِ افلاک پُر صداست / کوته نظر ببین که سخن مختصر گرفت


از قصه و داستان عشق ، هفت گنبدِ فلک پُر صداست . امّا کوته فکر را ببین که موضوعِ بدین بزرگی را خیلی جزیی گرفت و کم اعتبار جلوه داد . حاصل مطلب این که : کسی که از عالَم عشق و محبت بی خبر باشد آن را جزیی می داند . [ قصه = مراد حکایت عشق و محبت است / صدا = آواز / کوته نظر = کوته فکر / مختصر گرفت = بی اهمیت و بی اعتبار تلقی کردن چیزی ]

حافظ تو این سخن ز که آموختی که بخت / تعویذ کرد شعر تو را و به زر گرفت


ای حافظ ، این سخن را تو از که آموختی که یار شعرت را حمایل کرده و به زر گرفته است و یا حمایل کرد و از بَر نمود . یعنی شعرِ تو حتماََ خاصیتی دارد ، زیرا یار در عینِ حالی که از همه چیز مستغنی است و بلند پرواز ، با این همه شعر تو را گرامی داشته و بزرگ می دارد .

شرح و تفسیر غزل 85                     شرح و تفسیر غزل 87

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 86 دیوان خواجه حافظ شیرازی

خلاصه زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی

به اتفاق تذکره نویسان لقب اصلی او شمس الدین است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست برمی آید :

به سوی جنت اعلی روان شد / فرید عهد ، شمس الدین محمد

نویسنده مقدمۀ دیوان حافظ او را «شمس الملة و الدین» یاد کرده و یکی از دیوانهای چاپی حافظ «شمس الدین والدنیا» نوشته ، بدیهی است که لقب او همان شمس الدین بوده و «ملت» و «دنیا» زائد است .

پس از وفات او اهلِ ذوق و عرفان وی را با القاب ذیل خوانده و ستوده اند .

بلبل شیراز ، لسان الغیب ، خواجۀ عرفان ، خواجه شیراز ، ترجمان الحقیقت ، کاشف الحقایق ، ترجمان الاسرار ، مجذوب سالک ، ترجمان السان و غیره . نام وی به اتفاق همه صاحبان تذکره ، محمد است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست ، تایید می شود .

یگانه سعدی ثانی ، محمدِ حافظ / از این سراچه فانی به دارِ راحت رفت

تخلص خواجه ، حافظ است . و …

متن کامل زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

خلاصه معرفی کتاب دیوان اشعار شمس الدین محمد حافظ شیرازی

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح سودی بر حافظ – جلد اول – ترجمۀ عصمت ستارزاده – انتشارات نگاه

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟