خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن | شرح و تفسیر

خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن | شرح و تفسیر

شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی

کتاب : مثنوی معنوی

قالب شعر : مثنوی

آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر سوم ابیات 1174 تا 1182

نام حکایت : خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن

بخش : 14 از 17 ( خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن )

مثنوی معنوی مولوی

خلاصه حکایت خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن

هر چند ماجرای ولادت حضرت موسی (ع) در تفاسیر قرآن کریم و تواریخ به صورت های مختلف نقل شده . ولی این مطلب موردِ اتفاق است که نجات یافتن موسی از دستِ قهر و ستمِ فرعونی با مشیّتِ الهی و عنایتِ ربّانی بوده است . تورات در نقلِ این ماجرا به اجمال و اختصار سخن گفته و از تفصیلِ آن اجتناب ورزیده است . پس از آنکه منجّمان و خواب گزاران ، فرعون را از ولادت موسی می آگاهانند . به دستور فرعون ، فرزندانِ ذکورِ بنی اسرائیل قتل عام می شوند و …

متن کامل « حکایت خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن » را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید .

متن کامل اشعار خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن

ابیات 1174 الی 1182

1174) بعد از آن گفتند : ای مادر ، بیا / گورِ بابا کو ؟ تو ما را رَه نما

1175) بُردشان بر گورِ او ، بنمود راه / پس سه روزه داشتند از بهرِ شاه

1176) بعد از آن گفتند : ای بابا به ما / شاه پیغامی فرستاد از وَجا

1177) که دو مرد او را به تَنگ آورده اند / آبِ رُویش پیشِ لشکر بُرده اند

1178) نیست با ایشان سِلاح و لشکری / جز عصا و ، در عصا شور و شری

1179) تو ، جهانِ راستان در رفته ای / گر چه در صورت ، به خاکی خُفته ای

1180) آن اگر سِحر است ، ما را دِه خبر / ور خدایی باشد ، ای جانِ پدر

1181) هم خبر ده تا که ما سجده کنیم / خویشتن بر کیمیایی بر زنیم

1182) نا امیدانیم و ، اومّیدی رسید / راندگانیم و ، کرَم ما را کشید

شرح و تفسیر خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن

بعد از آن گفتند : ای مادر ، بیا / گورِ بابا کو ؟ تو ما را رَه نما


سپس آن دو جوان جادوگر به مادرشان گفتند : ای مادر بیا و ما را راهنمایی کن و بگو قبرِ پدرِ ما کجاست ؟

بُردشان بر گورِ او ، بنمود راه / پس سه روزه داشتند از بهرِ شاه


مادر ، آن دو جوان را به سویِ قبرِ پدرشان بُرد . آن دو جوانِ ساحر برای تعیین تکلیف خود و تشخیصِ وضع خویش نسبت به فرمانِ فرعون ، سه روز ، روزه داشتند . [ امام فخر رازی در کتاب المطالب العالیة می گوید : حکیمان و فرزانگان عادت دارند که بر سرِ مزارهای متبرّک روند و در آنجا نماز اقامه کنند و روزه بدارند و از خدا برای حلِ مشکلاتِ خود یاری جویند . و نقل شده است که شاگردان و پیروانِ ارسطو نیز هر گاه در مسئله ای درمی ماندند بر سرِ قبرِ او می رفتند و پیرامونِ آن مسئله بحث می کردند و نهایتاََ مشکل را می گشودند . همینطور روشِ بسیاری از عالِمان و پارسایان اینگونه بوده است ( القبسات ، ص 456 ) . خوارزمی گوید : بعد از آنکه آن دو جوان به مراقبه پرداختند و زانوان خود را مکتب خانۀ خود کردند . به حکم ” هر گاه در کارها سرگشته شدید از اهلِ قبور یاری جویید ” استمدادِ همّت و استفسارِ این حالت از پدر بزرگوار خویش کردند . پس بر سرِ قبرِ پدر آمدند و سه روز ، روزه داشتند .( جواهرالاسرار ، دفتر سوم ، ص 522 ) . توضیح روزه سه گانه در شرح بیت 523 دفتر دوم ]

بعد از آن گفتند : ای بابا به ما / شاه پیغامی فرستاد از وَجا


سپس به پدر خود خطاب کردند : که ای پدر ، پادشاه از ترسِ خود ، برای ما پیغامی بدین مضمون فرستاده است . [ وَجا = زدن با دست و کارد ، گردن زدن ، نیکلسون از آن معنی بیم و ترس را استنباط کرده و برخی نیز معنی درد و عذاب و رنج را فهمیده اند . وِجا نیز همین معانی را دارد ]

که دو مرد او را به تَنگ آورده اند / آبِ رُویش پیشِ لشکر بُرده اند


دو نفر او را در تنگنا قرار داده اند و آبرو و اعتبار او را نزدِ سپاهیان و اطرافیانش بُرده اند .

نیست با ایشان سِلاح و لشکری / جز عصا و ، در عصا شور و شری


امّا این دو نفر نه جنگ افزاری دارند و نه سپاه و لشکری ، بلکه فقط عصایی دارند که همین یک عصا ، فتنه ای برپا کرده است .

تو ، جهانِ راستان در رفته ای / گر چه در صورت ، به خاکی خُفته ای


ای پدر ، هر چند بر حسبِ ظاهر ، زیرِ خاک خوابیده ای ولی در واقع تو در جهانِ راستین پس از مرگ با راستانِ حقیقی دمساز شده ای .

آن اگر سِحر است ، ما را دِه خبر / ور خدایی باشد ، ای جانِ پدر


ای پدر جان ، اگر قضیۀ عصای موسی ، واقعاََ سِحر و جادوست ، ما را خبر کُن . و اگر معجرۀ الهی است باز هم ما را آگاه کن .

هم خبر ده تا که ما سجده کنیم / خویشتن بر کیمیایی بر زنیم


ما را آگاه کن تا در مقابلِ این آیتِ الهی ، سرِ تسلیم فرود آوریم و مسِ وجودِ بی قدرِ خود را با کیمیای عالیقدرِ آن به زرِ ناب تبدیل کنیم .

نا امیدانیم و ، اومّیدی رسید / راندگانیم و ، کرَم ما را کشید


ما همه ناامیدانی هستیم که امید به ما داده شده ، ما همه مطرودِ درگاهِ الهی هستیم که فضل و کرَمش ما را بدان درگاه کشید .

شرح و تفسیر بخش قبل                     شرح و تفسیر بخش بعد

دکلمه خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن

خلاصه زندگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی

سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین  خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …

متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

خلاصه معرفی کتاب مثنوی معنوی مولوی

مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …

متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر سوم – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟