تشبیه فرعون و دعوی الوهیت به شغال و دعوی طاووسی | شرح و تفسیر

تشبیه فرعون و دعوی الوهیت به شغال و دعوی طاووسی | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

تشبیه فرعون و دعوی الوهیت به شغال و دعوی طاووسی | شرح و تفسیر

شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی

کتاب : مثنوی معنوی

قالب شعر : مثنوی

آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر سوم ابیات 778 تا 789

نام حکایت : افتادن شغال در خم رنگ و رنگین شدن و دعوی طاووسی او

بخش : 5 از 7 ( تشبیه فرعون و دعوی الوهیت به شغال و دعوی طاووسی )

مثنوی معنوی مولوی

خلاصه حکایت افتادن شغال در خم رنگ و رنگین شدن و دعوی طاووسی او

شغالی درونِ خمره ای از رنگ های گونه گون می رود . وقتی از آن بیرون می آید پوستی رنگین پیدا می کند و به دیگر شغال ها ناز و فخر می فروشد که : بله ، من یک طاووسِ بهشتی ام . من شغال نیستم . شغالان بدو می گویند : حال که رنگِ طاووسانِ گلستان به خود بسته ای ، آیا بانگِ طاووسان نیز داری و یا همچنان زوزه برمی کشی ؟ بدین سان…

متن کامل « حکایت افتادن شغال در خم رنگ و رنگین شدن و دعوی طاووسی او » را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید .

متن کامل اشعار تشبیه فرعون و دعوی الوهیت به شغال و دعوی طاووسی

ابیات 778 الی 789

778) همچو فرعونی مُرصّع کرده ریش / برتر از عیسی پریده از خریش

779) او هم از نسلِ شغالِ ماده زاد / در خُمِ مالی و جاهی درفتاد

780) هر که دید آن مال و جاهش ، سجده کرد / سجدۀ افسوسیان را او بخَورد

781) گشت مستک آن گدایِ ژنده دلق / از سجود و از تحیّرهای خلق

782) مال ، مار آمد که در وَی زهرهاست / و آن قبول و سجدۀ خلق ، اژدهاست

783) های ای فرعون ، ناموسی مکُن / تو شغالی ، هیچ طاووسی مکُن

784) سوی طاووسی اگر پیدا شوی / عاجزی از جلوه و ، رسوا شوی

785) موسی و هارون چو طاووسان بُدند / پَرِّ جلوه بر سَر و رویت زدند

786) زشتی ات پیدا شد و ، رسوایی ات / سرنگون افتادی از بالایی ات

787) چون مِحَک دیدی ، سیه گشتی چو قلب / نقشِ شیری رفت و ، پیدا گشت کلب

788) ای سگِ گُرگینِ زشت از حرص و جوش / پوستینِ شیر را بر خود مَپوش

789) غُرّۀ شیرت بخواهد امتحان / نقشِ شیر و ، آنگه اخلاقِ سگان

شرح و تفسیر تشبیه فرعون و دعوی الوهیت به شغال و دعوی طاووسی

همچو فرعونی مُرصّع کرده ریش / برتر از عیسی پریده از خریش


مانند فرعون که ریشِ خود را به جواهر آراسته بود و از روی نادانی و حماقت از حضرتِ عیسی (ع) نیز خود را بالاتر دانست . [ زیرا حضرت عیسی (ع) با اینکه به آسمانِ چهارم صعود کرد . همچنان خود را بندۀ حضرت حق تعالی می دانست در حالی که آیه 24 سورۀ نازعات ادعای خدایی فرعون را چنین حکایت می کند « فرعون گفت : منم پروردگارِ برتر شما » آسمان چهارم = شرح بیت 2789 دفتر اوّل / مُرَصّع = آراسته به جواهر ]

او هم از نسلِ شغالِ ماده زاد / در خُمِ مالی و جاهی درفتاد


آن فرعون نیز از تیره و نژادِ شغالِ ماده زاد بود . و نهایت اینکه در خمِ مال و جاه افتاد .

هر که دید آن مال و جاهش ، سجده کرد / سجدۀ افسوسیان را او بخَورد


هر کس که به دارایی و مقامِ فرعون می نگریست در برابر او به سجده می افتاد . و او نیز از سجدۀ آن مسخرگان خُرسند و سرمست می شد . [ افسوسیان = جمع افسوس به معنی مسخره ]

گشت مستک آن گدایِ ژنده دلق / از سجود و از تحیّرهای خلق


آن گدای خرقه پوش از سجده و حیرتِ مردم سخت سرمست شده بود . [ از اینکه می دید جاه و مقام و اموالِ او مردم را دچارِ بُهت و حیرت کرده به خود می بالید . [ اطلاقِ «ژنده دلق» به فرعون شاید از بابِ تذکار این معنی باشد که او با همۀ دارایی ظاهری در واقع فقیر محض بود . زیرا مالکیت خلق ، اعتباری است . ]

مال ، مار آمد که در وَی زهرهاست / و آن قبول و سجدۀ خلق ، اژدهاست


مال در معنا همچو مار زهرآگین است ولی باورکردن و سرمست شدن سجده ها و تعظیم های ظاهری مردم همانند اژدهاست . [ مال دنیوی آکنده از زهرهای معنوی است و بدتر از آن اینست که آدمی فریفتۀ تعظیم ها و تملق های چاپلوسان شود و احترام و تعظیمِ آنان را حقیقی گمان کند و خود را نیز کسی بشمرد . پس جاه خطرناک تر از مال است . ]

های ای فرعون ، ناموسی مکُن / تو شغالی ، هیچ طاووسی مکُن


ای فرعون ، تظاهر به تقوی نکن . تو در واقع شغالی و تظاهر به طاووس بودن نکن . ( ناموسی کردن = تظاهر به تقوی و پارسایی ) [ با زیور و جاه و مقام ظاهری ، خور را در صفِ طاووسان عالم حقیقت جا نزن . ]

سوی طاووسی اگر پیدا شوی / عاجزی از جلوه و ، رسوا شوی


اگر نزدِ طاووسان بیایی و در جمعِ آنان ظاهر شوی و بخواهی مانندِ آنان جلوه گری کنی . قطعاََ رسوا خواهی شد . [ اگر به طاووسانِ باغِ حقیقت که به اوصاف و رنگ های الهی آراسته شده اند نزدیک شوی و بخواهی خودنمایی کنی مسلماََ مشتت باز می شود . ( شرح کبیر انقروی ، جزو اوّل ، دفتر سوم ، ص 309 ) ]

موسی و هارون چو طاووسان بُدند / پَرِّ جلوه بر سَر و رویت زدند


حضرت موسی و هارون مانند طاووسان بودند که با جلوه گری خود بال و پَرشان را به سر و روی تو زدند . [ حضرت موسی و هارون در واقع طاووسانِ باغِ حقیقت بودند . آنان براهین و معجزاتِ خود را که همچون بال و پرِ طاووس ، زیبا و گیرا بود به تو عرضه کردند . ]

زشتی ات پیدا شد و ، رسوایی ات / سرنگون افتادی از بالایی ات


در نتیجه ، زشتی و رسوایی نمایان شد و از بلندای آن همه دعاوی و یاوه گریی ها و منم منم زدن هایت بر زمینِ عجز و زبونی سقوط کردی .

چون مِحَک دیدی ، سیه گشتی چو قلب / نقشِ شیری رفت و ، پیدا گشت کلب


همینکه امتحان پیش آمد ، مانندِ طلایِ تقلّبی با سنگِ مَحک ، روسیاه و بی اعتبار شدی . و هیأتِ ظاهری تو که مانند شیر بود از میان رفت و ماهیّتِ زبون تو که همچون سگ بود نمایان شد .

ای سگِ گُرگینِ زشت از حرص و جوش / پوستینِ شیر را بر خود مَپوش


ای سگِ گرگ صفت و مهاجم که از شدّتِ حرص و آزمندی ، زشت و بدهیبت شده ای . پوستینِ شیر را به تن مکن .

غُرّۀ شیرت بخواهد امتحان / نقشِ شیر و ، آنگه اخلاقِ سگان


زیرا غُرّشِ شیر می خواهد که تو را امتحان کند . آیا صورتِ شیران داری و سیرت سگان ؟ [ ریا و تزویرِ تو در فراز و نشیبِ روزگار بر ملا می شود . چنانکه حضرتِ علی (ع) فرمود : در کشاکشِ دهر ، گوهرِ آدمیان شناخته شود . ( نهج البلاغه ، حکمت شماره 208 )

دکلمه تشبیه فرعون و دعوی الوهیت به شغال و دعوی طاووسی

خلاصه زندگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی

سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین  خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …

متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

خلاصه معرفی کتاب مثنوی معنوی مولوی

مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …

متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر سوم – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟