شرح و تفسیر غزل شماره 151 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شرح و تفسیر غزل شماره 151 دیوان سعدی شیرازی
شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی
کتاب : دیوان اشعار
قالب شعر : غزل
آدرس شعر : غزل شماره 151 دیوان سعدی شیرازی
1) گر جان طلبی فدای جانت / سخت است جواب امتحانت
2) سوگند به جانت ار فروشم / یک موی به هر که در جهانت
3) با آنکه تو مِهر کس نداری / کس نیست که نیست مهربانت
4) وِاین سر که تو داری ای ستمکار / بس سر برود بر آستانت
5) بس فتنه که در زمین به پا شد / از روی چو ماه آسمانت
6) من در تو رسم به جهد ؟ هیهات / کز باد سَبَق بَرَد عنانت
7) بی یاد تو نیستم زمانی / تا یاد کنم دگر زمانت
8) کوته نظران کنند ، و حیف است / تشبیه به سرو بوستانت
9) وَابرو که تو داری ای پری زاد / در صید چه حاجت کمانت
10) گویی بدن ضعیف سعدی / نقشی است گرفته از میانت
11) گر واسطۀ سخن نبودی / در وهم نیامدی دهانت
12) شیرین تر از این سخن نباشد / الّا دهن شکرفشانت
گر جان طلبی فدای جانت / سخت است جواب امتحانت
اگر جانم را بخواهی ، فدای جانت باد . پاسخ این آزمون که جانم را قربان تو سازم بسیار آسان است . [ امتحان = آزمودن ]
سوگند به جانت ار فروشم / یک موی به هر که در جهانت
به جانت قسم یاد می کنم که مویی از سر تو را با هیچ کس در جهان عوض نخواهم کرد .
با آنکه تو مِهر کس نداری / کس نیست که نیست مهربانت
با وجود آنکه تو مهر هیچ کس را به دل راه نمی دهی ، هیچ کس وجود ندارد که به تو مهر نورزد . [ مهر = دوستی / مهربان = عاشق ]
وِاین سر که تو داری ای ستمکار / بس سر برود بر آستانت
ای ستمگر ، این اندیشه ای که در سر داری ، موجب می شود که سرهای زیادی در راه رسیدن به آستانت از دست برود . [ آستان = درگاه و پیشگاه / سر بر آستان رفتن = کنایه از اظهار بندگی کردن ]
بس فتنه که در زمین به پا شد / از روی چو ماه آسمانت
چه فتنه هایی که رخسار همانند ماه آسمان تو در زمین به پا کرده است . [ فتنه = آشوب و غوغا ، عشق و شیفتگی / به پا شدن = آشکار گشتن ، به وجود آمدن ]
من در تو رسم به جهد ؟ هیهات / کز باد سَبَق بَرَد عنانت
آیا می توانم با جهد و کوشش به تو که از باد هم تندتر می روی برسم ؟ دور و بعید است . [ هیهات = چه دور است ، فارسیان در مقامِ تحسّر و تأسف بکار می برند ، افسوس / سبق بردن = پیشی گرفتن / سبق بردن عنان تو از باد = کنایه از پیشی گرفتن تو از باد ]
بی یاد تو نیستم زمانی / تا یاد کنم دگر زمانت
من هیچ وقت تو را فراموش نکرده ام که بخواهم بار دیگر تو را به یاد آورم . [ زمانی = لحظه ای آنی / دگر زمان = زمان دیگر ]
کوته نظران کنند ، و حیف است / تشبیه به سرو بوستانت
کوته نظران تو را به سرو بوستان تشبیه می کنند و دریغا که خطا می کنند . [ حِیف = در تداول عامه کلمه ای است برای نشان دان تحسّر و تأسف ، دریغا ، افسوس . و به فتح اول ( حَیف ) به معنی ظلم و ستم / کوته نظران = کنایه از تنگ نظران و غافلان ، کسانی که دوراندیش و با بصیرت نیستند ]
وَابرو که تو داری ای پری زاد / در صید چه حاجت کمانت
ای پری زاده ، با وجود ابروان کمانی خویش برای صید کردن چه نیازی به کمان داری ؟ [ پری = جنّ مؤنّث که موجودی است از عالَم غیر مرئی که با جمال خود انسان را می فریبد / پری زاد = زیبارو ]
گویی بدن ضعیف سعدی / نقشی است گرفته از میانت
پنداری که بدن لاغر و ضعیف سعدی نقشی است که آن را از روی کمر باریک تو کشیده اند . [ نقش گرفتن = اثر گرفتن و صورت پذیرفتن / میان = کمر ]
گر واسطۀ سخن نبودی / در وهم نیامدی دهانت
اگر کلام به عنوان میانجی برای توصیف دهانت به کار نمی رفت ، حتّی نیروی وهم هم نمی توانست دهانت را از غایت خُردی تصوّر نماید . [ واسطه= میانجی ، علّت و سبب / وهم = گمانو خیال ، قوۀ ادراک ، در سنّت ادبی شاعران دهان معشوق را به هیچ مانند کرده اند . دهان هر چه کوچکتر باشد زیباتر است تا جایی که وهم آن را درنیابد ]
شیرین تر از این سخن نباشد / الّا دهن شکرفشانت
هیچ سخنی از سخن من شیرین تر نیست و تنها چیزی که می تواند از آن شیرین تر باشد ، دهان شکرافشان تو است . [ دهن شکرفشان = کنایه از شیرین سخن و نیک گفتار ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار