غزل شماره 143 دیوان سعدی شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 143 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 143 دیوان سعدی شیرازی

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 143 دیوان سعدی شیرازی

غزلیات سعدی
متن کامل ابیات 1 الی 8

1) این که تو داری ، قیامت است ، نه قامت / وِاین نه تبسّم ، که معجز است و کرامت

2) هر که تماشای روی چون قمرت کرد / سینه سپر کرد پیش تیر ملامت

3) هر شب و روزی که بی تو می رود از عمر / بر نفَسی می رود هزار ندامت

4) عمر نبود آنچه غافل از تو نشستم / باقی عمر ایستاده ام به غرامت

5) سرو خرامان چو قدّ معتدلت نیست / آن همه وصفش می کنند به قامت

6) چشم مسافر که بر جمال تو افتاد / عزم رحیلش بَدل شود به اقامت

7) اهل فَریقَین در تو خیره بمانند / گر بروی در حسابگاه قیامت

8) این همه سختی و نامرادی سعدی / چون تو پسندی ، سعادت است و سلامت

شرح و تفسیر غزل شماره 143 دیوان سعدی شیرازی

این که تو داری ، قیامت است ، نه قامت / وِاین نه تبسّم ، که معجز است و کرامت


این که تو داری قد و قامت نیست بلکه قیامتی است که به پا گشته است . و این خندۀ شیرین نیست بلکه همچون معجزه و کرامت و خارق عادت بشری است . [ کرامت = در لغت به معنی بزرگواری و بخشندگی است و در اصطلاح صوفیان ، امر خارق العاده ای که به سبب عنایت خداوندی از سوی صوفیِ کامل و واصل صادر می شود . مثل اِخبار از معقّبات و اِشراف بر ضمایر و شفای بیماران و رام کردن درندگان و نظایر اینها ]

هر که تماشای روی چون قمرت کرد / سینه سپر کرد پیش تیر ملامت


هر کس به روی همچون ماهت بنگرد ، عاشق می گردد و از آن پس باید در برابر تیرهای سرزنش سینۀ خویش را سپر سازد و از ملامت نهراسد . [ ملامت = عتاب و سرزنش ]

هر شب و روزی که بی تو می رود از عمر / بر نفَسی می رود هزار ندامت


برای هر نفسی از عمرم که بی تو در شبانه روز سپری می شود ، هزار بار پشیمانی احساس می کنم . [ نفَس = دم و لحظه / ندامت = پشیمانی ]

عمر نبود آنچه غافل از تو نشستم / باقی عمر ایستاده ام به غرامت


روزگارانی را که از تو غافل بوده ام ، از شمار عمر خویش محسوب نمی دارم و آماده ام که برای تلافی آن غفلت بقیّه عمر را تاوان بپردازم . [ غرامت = تاوان ]

سرو خرامان چو قدّ معتدلت نیست / آن همه وصفش می کنند به قامت


سرو که به خاطر قامت بلندش ستوده می شود ، از لحاظ اعتدال قامت به پای تو نمی رسد . [ سرو خرامان = سروی که به ناز تکان خورد / معتدل = نیکو و زیبا ]

چشم مسافر که بر جمال تو افتاد / عزم رحیلش بَدل شود به اقامت


اگر چشم مسافری در حال سفر بر قامت تو بیفتد ، تصمیم او برای سفر به عزم ماندن تبدیل می شود . [ جمال = حُسن و زیبایی / عزم رحیل = قصد کوچیدن و رفتن / بدل شدن = تغییر یافتن ]

اهل فَریقَین در تو خیره بمانند / گر بروی در حسابگاه قیامت


آنگاه که تو برای محاسبۀ قیامت حاضر می آیی ، جنّ و آدمیان در جمال تو به تحیّر می مانند . [ فَریقَین = دو گروه و فریق شیعه و سنی ، جنّ و انس ]

این همه سختی و نامرادی سعدی / چون تو پسندی ، سعادت است و سلامت


این همه عذاب و سختی و ناکامی که سعدی تحمّل می کند ، اگر تو می پسندی ، برای او در حکم خوشبختی و تندرستی است . [ نامرادی = ناکامی و بی موفّقیّتی ]

شرح و تفسیر غزل 142                     شرح و تفسیر غزل 144

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 143 دیوان سعدی شیرازی

زندگینامه سعدی شیرازی

افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …

متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی

در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .

این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟