غزل شماره 107 دیوان سعدی شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 107 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 107 دیوان سعدی شیرازی

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 107 دیوان سعدی شیرازی

غزلیات سعدی
متن کامل ابیات 1 الی 9

1) صبحدم خاکی به صحرا بُرد باد از کوی دوست / بوستان در عنبر سارا گرفت از بوی دوست

2) دوست گر با ما بسازد ، دولتی باشد عظیم / ور نسازد ، می بباید ساختن با خوی دوست

3) گر قبولم می کند ، مملوک خود می پَرورَد / ور برانَد ، پنجه نتوان کرد با بازوی دوست

4) هر که را خاطر به روی دوست رغبت می کند / بس پریشانی بباید بردنش چون موی دوست

5) دیگران را عید اگر فرداست ، ما را این دَم است / روزه داران ماه نو بینند و ، ما ابروی دوست

6) هر کسی بی خویشتن جَولان عشقی می کند / تا به چوگان که در خواهد فتادن گوی دوست ؟

7) دشمنم را بد نمی خواهم ، که آن بدبخت را / این عقوبت بس که بیند دوست هم زانوی دوست

8) هر کسی را دل به صحراییّ و باغی می رود / هر کس از سویی به در رفتند و ، عاشق سوی دوست

9) کاش ، باری ، باغ و بستان را که تحسین می کند / بلبلی بوی چو سعدی یا گلی چون روی دوست

شرح و تفسیر غزل شماره 107 دیوان سعدی شیرازی

صبحدم خاکی به صحرا بُرد باد از کوی دوست / بوستان در عنبر سارا گرفت از بوی دوست


باد در هنگام صبح از کوی دوست مشتی خاک به دشت و صحرا برد و بدینسان بوستان را از بوی دوست غرق در بوی عنبر ناب ساخت . [ عنبر = ماده ای چرب و خوشبو و سیاه رنگ که از رودۀ نوعی وال یا ماهی عنبر (کاشالو) می گیرند / سارا = خالص و صاف ]

دوست گر با ما بسازد ، دولتی باشد عظیم / ور نسازد ، می بباید ساختن با خوی دوست


اگر دوست با ما از درِ سازگاری درآید ، این پیروزی و اقبالی بزرگ است . ولی چنانچه راه ناسازگاری پیش گیرد ، بر ما لازم است که خود را با خوی او وفق دهیم . [ دولت = سعادت و اقبال ]

گر قبولم می کند ، مملوک خود می پَرورَد / ور برانَد ، پنجه نتوان کرد با بازوی دوست


اگر مرا بپذیرد ، غلام خویش را مورد توجّه و عنایت قرار داده است و چنانچه ما را از خود براند ، توان درافتادن با او را نداریم . [ مملوک = بنده و غلام زر خرید / پنجه کردن با کسی = کنایه از ستیز و نزاع کردن با کسی ]

هر که را خاطر به روی دوست رغبت می کند / بس پریشانی بباید بردنش چون موی دوست


اگر خاطر هر کس به جانب دوست میل و رغبتی دارد ، باید همانند موی دوست آشفتگی بسیاری تحمّل نماید . [ خاطر = فکر و اندیشه ، دل ]

دیگران را عید اگر فرداست ، ما را این دَم است / روزه داران ماه نو بینند و ، ما ابروی دوست


اگر برای روزه داران فردا عید فطر است ، برای ما همین لحظه است که به جای ماه نو هلال ابروی دوست را مشاهده می کنیم . [ عید = عید فطر ]

هر کسی بی خویشتن جَولان عشقی می کند / تا به چوگان که در خواهد فتادن گوی دوست ؟


هر کس از سر بی خویشتنی در میدان عشق جولانی دارد . امّا باید به انتظار نشست تا معلوم شود که گوی عشق دوست به خم چوگان چه کسی خواهد افتاد ؟ [ بی خویشتن = مستانه و در حالت بی خودی و بی خویشی / جولان کردن = سعی و تلاش کردن / گوی = توپ و گلوله ای چوبین که در بازی چوگان از آن استفاده می شود / چوگان = چوبی با دستۀ راست و باریک و سرِ کج که با آن در چوگان بازی گوی را می زنند ]

دشمنم را بد نمی خواهم ، که آن بدبخت را / این عقوبت بس که بیند دوست هم زانوی دوست


برای دشمنم بدی آرزو نمی کنم ، زیرا برای آن بدبخت همین کافی است که مرا در کنار دوست ببیند . [ عقوبت = عذاب / هم زانو = دو کسی که برابر و مقابل هم نشینند ، کنایه از مصاحب و رفیق صمیمی ]

هر کسی را دل به صحراییّ و باغی می رود / هر کس از سویی به در رفتند و ، عاشق سوی دوست


دل هر کس برای تفرّج و خوشی به باغ و صحرایی میل می کند . آری ، هر کس متناسب با درک و ذوق خود برای احساس لذّت به جانبی می رود . عاشق هم برای درک این لذّت به سوی دوست می رود .

کاش ، باری ، باغ و بستان را که تحسین می کند / بلبلی بودی چو سعدی یا گلی چون روی دوست


ای کاش در باغ و بستانی که مردمان لب به تحسین آن گشوده اند ، بلبلی سخنگو مثل سعدی یا گلی به زیبارویی یار وجود می داشت . [ باری = به هر حال ، خلاصه ]

شرح و تفسیر غزل 106                     شرح و تفسیر غزل 108

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 107 دیوان سعدی شیرازی

زندگینامه سعدی شیرازی

افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …

متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی

در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .

این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟