غزل شماره 82 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر

غزل شماره 82 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

غزل شماره 82 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر

شاعر : شمس الدین محمد حافظ شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 82 دیوان خواجه حافظ شیرازی

دیوان حافظ شیرازی

متن کامل ابیات غزل شماره 82 دیوان خواجه حافظ شیرازی

ابیات 1 الی 9

1) آن ترک پریچهره که دوش از برِ ما رفت / آیا چه خطا دید که از راهِ خطا رفت

2) تا رفت مرا از نظر آن چشمِ جهان بین / کس واقفِ ما نیست که از دیده چها رفت

3) بر شمع نرفت از گذرِ آتشِ دل دوش / آن دود که از سوزِ جگر بر سرِ ما رفت

4) دور از رُخِ تو دم به دم از گوشۀ چشمم / سیلابِ سرشک آمد و طوفانِ بلا رفت

5) از پای فتادیم چو آمد غمِ هجران / دَر دَرد بمُردیم چو از دستِ دوا رفت

6) دل گفت وصالش به دُعا باز توان یافت / عُمریست که عُمرم همه در کارِ دعا رفت

7) احرام چه بندیم چو آن قبله نه اینجاست / در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت

8) دی گفت طبیب از سرِ حسرت چو مرا دید / هیهات که رنجِ تو ز قانونِ شفا رفت

9) ای دوست بپرسیدنِ حافظ قدمی نِه / زان پیش که گویند که از دارِ فنا رفت

شرح و تفسیر غزل شماره 82 دیوان خواجه حافظ شیرازی

آن ترک پریچهره که دوش از برِ ما رفت / آیا چه خطا دید که از راهِ خطا رفت


آن زیبای پری جهره که دیشب از نزدِ ما رفت . عجبا از ما چه خطایی دید که از راهِ مملکت خطا رفت یعنی رفتنش خطا بود و خطا کرد که رفت . یا خطایی که ما کردیم سبب رفتن او شد . [ چه خطا دید = چه خلافِ صواب دید / راهِ خطا = دارای دو معنی است . یکی مملکت خطا و دیگری خلافِ صواب ]

* این غزل حافظ خطاب است به جانانش که در مسافرت بوده است .

تا رفت مرا از نظر آن چشمِ جهان بین / کس واقفِ ما نیست که از دیده چها رفت


از وقتی که آن چششمِ جهان بینِ من از برابرِ دیدگانم رفته ، کسی از حالِ من آگاه نیست که از چشمانم چه ها رفت . یعنی از وقتی که آن جانان ما را ترک کرد و رفت ، کسی نمی داند که از چشمِ من چقدر اشک ریخته . [ جهان بین = جان بیننده ]

بر شمع نرفت از گذرِ آتشِ دل دوش / آن دود که از سوزِ جگر بر سرِ ما رفت


آن دودی که دیشب از آتش دل و از سوز جگر از سرِ ما برخاست . از فتیله و شعله شمع نبود . خلاصه دودِ سوزِ جگر ما از دودِ آتشِ فتیلۀ شمه بیشتر بود .

دور از رُخِ تو دم به دم از گوشۀ چشمم / سیلابِ سرشک آمد و طوفانِ بلا رفت


دور از رُخِ آن جانان یعنی در فراقِ رُخِ آن جانان ، نفس به نفس یعنی هر ساعت از چشمۀ چشمم سیلابِ سرشک جاری شد و طوفان برخاست . یعنی از کثرتِ گریه و اشک سیلابی از چشمم جاری شد . [ دور از رُخِ او = در فراقِ رُخِ او ]

از پای فتادیم چو آمد غمِ هجران / دَر دَرد بمُردیم چو از دستِ دوا رفت


وقتی غمِ هجران آمد از پا افتادیم . یعنی همینکه به غمِ هجران مبتلا گشتیم از پای افتادیم و گرفتار شدیم و در درد واماندیم . چون که درمانِ درد از دست برفت . یعنی جانا درمان درد بود . او که رفت ، درد بی درمان شد . خلاصه جانان طبیب دردِ دل و جانِ ما بود ، او که رفت ما ماندیم و دردِ بی درمانِ ما .

دل گفت وصالش به دُعا باز توان یافت / عُمریست که عُمرم همه در کارِ دعا رفت


دل به ما گفت که وصالِ جانان را به وسیلۀ دعا می توان به دست آورد . برای همین است که عُمرم همه اش در دعا و یا در کارِ دعا صرف شده . خلاصه از وقتی که دل اینطور گفته ، تمامِ عمرم برای وصالِ جانان در دعا رفت .

احرام چه بندیم چو آن قبله نه اینجاست / در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت


چرا احرام ببندم که آن قبله یعنی جانان در اینجا نیست یعنی برای چه قصدِ زیارتِ کوی جانان را بکنم وقتی او اینجا نیست و برای رفتن به جانبِ کوی جانان چرا سعی نمایم که از کویش صفا رفت . حاصل کلام اینکه : صفای کویش با وجودِ شریفِ جانان است پس وقتی خودِ جانان از کویش رفت مسلماََ صفای کوی او هم می رود .

احرام = آهنگ حج کردن ، چیزهای حلال و مباح را در هنگامِ زیارت کعبه و مراسمِ حج بر خود حرام کردن ، لباس مخصوص حجّاج را هنگامِ مراسمِ مذهبی حج در بر کردن .

صفا و مروه = دو نقطه اند که حج گزار هفت بار فاصلۀ این دو نقطه را می رود و این عمل را سعی می نامند . در این بیت معشوق به خانه کعبه که قبله گاه است تشبیه شده است و می گوید : وقتی آن قبله در اینجا نیست چرا احرام ببندیم و به خود ریاضت بدهیم . و وقتی که صفا در جنبِ مروه نیست چرا اعمالِ مربوط به سعی را انجام دهیم .

دی گفت طبیب از سرِ حسرت چو مرا دید / هیهات که رنجِ تو ز قانونِ شفا رفت


دیروز همین که طبیب مرا دید با حسرت گفت : دردا که علاجِ مرضِ تو از اسلوب و قانونِ شفا گذشت . یعنی مرضِ تو شفاپذیر نیست و مرگت حتمی است .

قانون شفا = در لغت یعنی اسلوب علاج ولی در اینجا اشاره است به کتاب قانون از ابن سینا در موضوع طب و نیز کتاب شفا در موضوع مسائل منطق و حکمت و کلام .

ای دوست بپرسیدنِ حافظ قدمی نِه / زان پیش که گویند که از دارِ فنا رفت


ای دوست برای عیادت حافظ قدم بگذار یعنی بیا . قبل از آنکه بگویند : حافظ از دارِ فانی رفت . ای دوست بیا و از حافظ عیادت کن پیش از آنکه بگویند : حافظ وفات کرد . [ به پرسیدن حافظ = احوال پرسی از حافظ / دار فنا = مراد دنیا است ]

شرح و تفسیر غزل 81                     شرح و تفسیر غزل 83

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 82 دیوان خواجه حافظ شیرازی

خلاصه زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی

به اتفاق تذکره نویسان لقب اصلی او شمس الدین است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست برمی آید :

به سوی جنت اعلی روان شد / فرید عهد ، شمس الدین محمد

نویسنده مقدمۀ دیوان حافظ او را «شمس الملة و الدین» یاد کرده و یکی از دیوانهای چاپی حافظ «شمس الدین والدنیا» نوشته ، بدیهی است که لقب او همان شمس الدین بوده و «ملت» و «دنیا» زائد است .

پس از وفات او اهلِ ذوق و عرفان وی را با القاب ذیل خوانده و ستوده اند .

بلبل شیراز ، لسان الغیب ، خواجۀ عرفان ، خواجه شیراز ، ترجمان الحقیقت ، کاشف الحقایق ، ترجمان الاسرار ، مجذوب سالک ، ترجمان السان و غیره . نام وی به اتفاق همه صاحبان تذکره ، محمد است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست ، تایید می شود .

یگانه سعدی ثانی ، محمدِ حافظ / از این سراچه فانی به دارِ راحت رفت

تخلص خواجه ، حافظ است . و …

متن کامل زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

خلاصه معرفی کتاب دیوان اشعار شمس الدین محمد حافظ شیرازی

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح سودی بر حافظ – جلد اول – ترجمۀ عصمت ستارزاده – انتشارات نگاه

Tags:
2s یادداشت ها
  1. علی 6 سال پیش

    سلام.
    آیا این مطالب ( تفسیر غزل های حافظ ) همچنان منتشر میشن ؟ اگر اینطور هست ممنون میشم بگید هر چند وقت یکبار مطلب جدید گذاشته میشه ؟

    • نویسنده
      فقیه 6 سال پیش

      سلام
      در حال حاضر روزی یک غزل از حافظ و یک بخش از مثنوی معنوی را منتشر می کنم .

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟