غزل شماره 107 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
غزل شماره 107 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر
شاعر : شمس الدین محمد حافظ شیرازی
کتاب : دیوان اشعار
قالب شعر : غزل
آدرس شعر : غزل شماره 107 دیوان خواجه حافظ شیرازی
متن کامل ابیات غزل شماره 107 دیوان خواجه حافظ شیرازی
ابیات 1 الی 5
1) حُسنِ تو همیشه در فزون باد / رویت همه ساله لاله گون باد
2) اندر سرِ ما خیالِ عشقت / هر روز که باد در فزون باد
3) هر سرو که در چمن درآید / در خدمتِ قامتت نگون باد
4) چشمی که نه فتنۀ تو باشد / چون گوهرِ اشک غرق خون باد
5) چشمِ تو ز بهرِ دلربایی / در گردنِ سحرِ ذوفنون باد
6) هر جا که دلی است در غمِ تو / بی صبر و قرار و بی سکون باد
7) قدِ همه دلبرانِ عالَم / پیشِ الفِ قدت چو نون باد
8) هر دل که ز عشق توست خالی / از حلقۀ وصلِ تو برون باد
9) لعلِ تو که هست جانِ حافظ / دور از لبِ مردمانِ دون باد
شرح و تفسیر غزل شماره 107 دیوان خواجه حافظ شیرازی
حُسنِ تو همیشه در فزون باد / رویت همه ساله لاله گون باد
زیبایی تو همیشه در ترقی باشد یعنی روز به روز بیشتر شود و رویت سراسرِ سال لاله گون یعنی چون لاله باشد و یا به رنگِ لاله باشد .
اندر سرِ ما خیالِ عشقت / هر روز که باد در فزون باد
خیال عشق تو در سرم هر روز افزونتر گردد یعنی عشقم نسبت به تو شدّت یابد . خلاصه عشق و محبتم نسبت به تو روز به روز بیشتر شود .
هر سرو که در چمن درآید / در خدمتِ قامتت نگون باد
هر سرو که در چمن پیدا شود در خدمت قدِ چون الفِ تو ، نگون باد . یعنی به واسطۀ تعظیمی که می کند قدش خمیده گردد چنانکه رسم بر این است که هنگامِ سلام خم می شوند . خلاصه هر قدِ بلند و عالی شأن در برابر قامت تو راکع و ساجد باشد .
چشمی که نه فتنۀ تو باشد / چون گوهرِ اشک غرق خون باد
چشمی که مفتونِ تو نباشد مثلِ گوهرِ اشک غرق خون گردد یعنی هر که تو را دوست ندارد چشمش گریان و دلش غمناک شود .
چشمِ تو ز بهرِ دلربایی / در گردنِ سحرِ ذوفنون باد
چشمت برای دلربایی ، صاحب همه فنون سُحر باشد . یعنی برای تسخیر دل های عشاق به انواعِ سِحر قادر باشد . [ دلربایی = جذب کننده دل / ذو = صاحب / فنون = جمع فن به معنی صنعت ]
هر جا که دلی است در غمِ تو / بی صبر و قرار و بی سکون باد
در هر جا که دلی قابلیت عشق و محبت را دارد . در غمِ عشق تو بی صبر و قرار و نا آرام باشد .
قدِ همه دلبرانِ عالَم / پیشِ الفِ قدت چو نون باد
قامت همه دلربایان جهان در برابر بالای راست الف سان تو مانند حرف «ن» خمیده باد یعنی همۀ نکویان در پیشِ تو ، به نشانِ بزرگداشت سر فرود آورند .
هر دل که ز عشق توست خالی / از حلقۀ وصلِ تو برون باد
دلی که به راستی عاشقِ تو نباشد و برای هوس ، وصلِ تو را خواهد . از انجمنِ وصالت دور باد .
لعلِ تو که هست جانِ حافظ / دور از لبِ مردمانِ دون باد
لبِ قرمز چون لعلِ تو که جانِ حافظ است . دور از لب مردم فرومایه باشد . یعنی فقط نصیب حافظ شود و غیر از او کسی از آن بهره مند نشود .
دکلمه غزل شماره 107 دیوان خواجه حافظ شیرازی
خلاصه زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی
به اتفاق تذکره نویسان لقب اصلی او شمس الدین است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست برمی آید :
به سوی جنت اعلی روان شد / فرید عهد ، شمس الدین محمد
نویسنده مقدمۀ دیوان حافظ او را «شمس الملة و الدین» یاد کرده و یکی از دیوانهای چاپی حافظ «شمس الدین والدنیا» نوشته ، بدیهی است که لقب او همان شمس الدین بوده و «ملت» و «دنیا» زائد است .
پس از وفات او اهلِ ذوق و عرفان وی را با القاب ذیل خوانده و ستوده اند .
بلبل شیراز ، لسان الغیب ، خواجۀ عرفان ، خواجه شیراز ، ترجمان الحقیقت ، کاشف الحقایق ، ترجمان الاسرار ، مجذوب سالک ، ترجمان السان و غیره . نام وی به اتفاق همه صاحبان تذکره ، محمد است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست ، تایید می شود .
یگانه سعدی ثانی ، محمدِ حافظ / از این سراچه فانی به دارِ راحت رفت
تخلص خواجه ، حافظ است . و …
متن کامل زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
خلاصه معرفی کتاب دیوان اشعار شمس الدین محمد حافظ شیرازی
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح سودی بر حافظ – جلد دوم – ترجمۀ عصمت ستارزاده – انتشارات نگاه