1) من از کجا ، پند از کجا ؟ باده بگردان ساقیا / آن جامِ جان افزای را بر...
1) گر از جفای تو روزی دلم بیازارد / کمند شوق کشانم به صلح بازآرَد 2) ز درد عشق تو...
1) جز وی چه باشد کز اَجل اندررُباید کُلِّ ما / صد جان برافشانم بر او ، گویم :...
1) هر که چیزی دوست دارد ، جان و دل بر وی گمارد / هر که محرابش تو باشی...
1) بنشسته ام من بر دَرَت ، تا بو که برجوشد وفا / باشد که بگشایی دری ، گویی...
1) که می رود به شفاعت که دوست بازآرد ؟ / که عیش خلوت بی او کدورتی دارد 2) که...
1) بگریز ای میرِ اَجَل از ننگِ ما ، از ننگِ ما / زیرا نمی دانی شدن همرنگِ ما...
1) دیدار یارِ غایب دانی چه ذوق دارد ؟ / ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد 2) ای...
1) آن شکل بین ، و آن شیوه بین ، و آن قدّ و خَدّ و دست و پا...
1) هر که می با تو خورد ، عربده کرد / هر که روی تو دید ، عشق آورد 2)...