غزل شماره 95 دیوان سعدی شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 95 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 95 دیوان سعدی شیرازی

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 95 دیوان سعدی شیرازی

غزلیات سعدی
متن کامل ابیات 1 الی 11

1) آن که دل من چو گوی در خم چوگان اوست / مَوقف آزادگان بر سر میدان اوست

2) ره به در از کوی دوست نیست که بیرون بَرند / سلسلۀ پای جمع زلف پریشان اوست

3) چند نصیحت کنند بی خبرانم به صبر ؟ / دردِ مرا ای حکیم ، صبر نه درمان اوست

4) گر کند اِنعام او در منِ مسکین نگاه / ور نکند حاکم است ، بنده به فرمان اوست

5) گر بزند بی گناه ، عادت بخت من است / ور بنَوازد به لطف ، غایت احسان اوست

6) میل ندارم به باغ ، اُنس نگیرم به سرو / سروی اگر لایق است ، قدّ خرامان اوست

7) چون بتَواند نشست آن که دلش غایب است ؟ / یا بتَواند گریخت آن که به زندان اوست

8) حیرت عشّاق را عیب کند بی بصر / بهره ندارد ز عیش هر که نه حیران اوست

9) چون تو گلی کس ندید در چمن روزگار / خاصه که مرغی چو من بلبل بستان اوست

10) گر همه مرغی زنند سخت کمانان به تیر / حیف بُوَد بلبلی کِاین همه دستان اوست

11) سعدی ، اگر طالبی ، راه رَو و رنج بر / کعبۀ دیدار دوست ، صبر ، بیابان اوست

شرح و تفسیر غزل شماره 95 دیوان سعدی شیرازی

آن که دل من چو گوی در خم چوگان اوست / مَوقف آزادگان بر سر میدان اوست


آن کسی که در دل من همانند گویی گرفتار چوگان او گشته ، کسی است که آزادگان برای گرفتار شدن ، در میدان او صف می کشند . [ گوی = توپ و گلوله ای چوبین که در بازی چوگان از آن استفاده می شود / چوگان = چوبی با دستۀ راست و باریک و سرِ کج که با آن در چوگان بازی گوی را می زنند / موقف = جای ایستادن / آزادگان = جوانمردان ،بخشندگان ]

ره به در از کوی دوست نیست که بیرون بَرند / سلسلۀ پای جمع زلف پریشان اوست


عاشقان قادر نیستند از کوی دوست بیرون روند ، زیرا گیسوان آشفتۀ او مانند زنجیری به پای آنان پیچیده است . یا جمعیّت خاطر با پریشانی زلف او حاصل می شود . [ سلسله = زنجیر / ره به بیرون بردن = کنایه از رها شدن ]

چند نصیحت کنند بی خبرانم به صبر ؟ / دردِ مرا ای حکیم ، صبر نه درمان اوست


تا کی ناصحان مرا به شکیبایی فرا می خوانند ؟ ای طبیب ، درد من چیزی نیست که با شکیبایی درمان پذیرد . [ بی خبران = بی خبران از عشق / حکیم = اهل حکمت ، دانشمند و فرزانه ، طبیب ]

گر کند اِنعام او در منِ مسکین نگاه / ور نکند حاکم است ، بنده به فرمان اوست


اگر دوست با احسان خویش بر من درویش نظری بیفکند یا نه ، حکم ، حکم اوست . من گوش به فرمان او ایستاده ام . [ انعام = نعمت دادن / مسکین = درمانده و بیچاره ]

گر بزند بی گناه ، عادت بخت من است / ور بنَوازد به لطف ، غایت احسان اوست


اگر دوست ، بی آنکه مرتکب گناهی شوم مرا عقوبت کند ، از بخت بَد من است که به شکنجه شدن عادت دارد . امّا اگر مرا بنوازد و تفقّدی کند ، این نهایت نیکی و بخشش اوست . [ نواختن = نعمت دادن و مهربانی کردن / غایت احسان = نهایت نیکی و بخشش ]

میل ندارم به باغ ، اُنس نگیرم به سرو / سروی اگر لایق است ، قدّ خرامان اوست


برای رفتن به باغ و بستان رغبتی ندارم و به هیچ درخت سروی انس نمی گیرم ، زیرا اگر سروی شایسته دل بستن باشد ، فقط سرو خرامان قامت اوست . [ اُنس گرفتن = خو و الفت گرفتن / خرامان = خوش رفتار و با ناز ]

چون بتَواند نشست آن که دلش غایب است ؟ / یا بتَواند گریخت آن که به زندان اوست


کسی که دلش به نزد معشوق رفته و از وی غایب گشته است ، چگونه می تواند آرام گیرد ؟ یا آن کسی که در زندان عشق محبوب اسیر است ، چگونه می تواند بگریزد ؟ [ نشستن = آرام و قرار گرفتن / دل غایب بودن = کنایه از دلباخته و عاشق بودن ]

حیرت عشّاق را عیب کند بی بصر / بهره ندارد ز عیش هر که نه حیران اوست


آنان که بصیرتی ندارند ، به عاشقان خرده می گیرند که چرا متحیّرند ، به راستی کسانی که حیران معشوق نباشند از نشاط زندگی بهره ای نبرده اند . [ حیرت = سرگشتگی و سرگردانی / بی بصر = بی بصیرت ، کسی که چشم باطن و دل ندارد / عیش = زندگی خوب و خوش ، شادی ]

چون تو گلی کس ندید در چمن روزگار / خاصه که مرغی چو من بلبل بستان اوست


در باغ روزگاران هرگز گلی چون تو نروییده است ، به ویژه که پرنده ای چون من بلبل نغمه سرای آن گل باشد . [ چمن = سبزه و گیاه / مرغ = پرنده ]

گر همه مرغی زنند سخت کمانان به تیر / حیف بُوَد بلبلی کِاین همه دستان اوست


اگر تیراندازان سخت کمان و ماهر همۀ پرندگان را با تیر بزنند ، دریغ است که بلبلی چون مرا که این همه سرود و نغمه تعبیه در منقار دارد ، از پای درآورند . [ حِیف = در تداول عامه کلمه ای است برای نشان دان تحسّر و تأسف ، دریغا ، افسوس . و به فتح اول ( حَیف ) به معنی ظلم و ستم / دستان = نغمه و آهنگ / سخت کمانان = کنایه از معشوقان بی رحم زیبا ]

سعدی ، اگر طالبی ، راه رَو و رنج بر / کعبۀ دیدار دوست ، صبر ، بیابان اوست


ای سعدی ، اگر یار را می طلبی ، از حرکت بازنایست و رنج و مشقّت راه را تحمّل کن . زیرا دیدار دوست به کعبه ای می ماند که شکیبایی مانند بیابان و گذرگاه آن است و ناگزیر باید از آن بیابان گذشت تا به دیدار کعبه نائل آمد . [ طالب = مشتاق و خواستار / دیدار = چهره و صورت / صبر = شکیبایی ، داروی تلخ زرد رنگی که از ریشۀ گیاهی به همین نام (صبر) گرفته می شود ]

شرح و تفسیر غزل 94                     شرح و تفسیر غزل 96

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 95 دیوان سعدی شیرازی

زندگینامه سعدی شیرازی

افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …

متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی

در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .

این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟