غزل شماره 56 دیوان سعدی شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 56 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 56 دیوان سعدی شیرازی

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 56 دیوان سعدی شیرازی

غزلیات سعدی
متن کامل ابیات 1 الی 10

1) ای کآب زندگانی من در دهان توست / تیر هلاک ظاهر من در کمان توست

2) گر بُرقعی فرونگُذاری بدین جمال / در شهر ، هر که کُشته شود ، در ضَمان توست

3) تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب / کِاین مدح آفتاب نه تعظیم شأن توست

4) گر یک  نظر به گوشۀ چشمِ ارادتی / با ما کنی ، وگر نکنی ، حکم از آنِ توست

5) هر روز خَلق را سر یاریّ و صاحبی است / ما را همین سر است که بر آستان توست

6) بسیار دیده ایم درختان میوه دار / زِاین بِه ندیده ایم که در بوستان توست

7) گر دست دوستان نرسد ، باغ را چه جرم ؟ / منعی که می رود ، گنه از باغبانِ توست

8) بسیار در دل آمد از اندیشه ها و رفت / نقشی که آن نمی رود از دل ، نشان توست

9) با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی / ای دوست ، همچنان دل من مهربان توست

10) سعدی به قدر خویش تمنّای وصل کن / سیمرغ ما چه لایق زاغ آشیان توست

شرح و تفسیر غزل شماره 56 دیوان سعدی شیرازی

ای کآب زندگانی من در دهان توست / تیر هلاک ظاهر من در کمان توست


ای کسی که آب حیات من از دهان تو حاصل می شود و دهان تو چشمۀ آب حیات است . آنچه مرا آشکارا از پای درمی آورد ، تیر نگاه و غمزه ای است که از کمان تو به سوی من رها می گردد .

آب زندگانی = آب حیوان ، چشمۀ حیات ، آب خضر ، در غزلیان سعدی همۀ این ترکیبات بکار رفته است . به عقدۀ قدما آبی بوده است در ظلمات که در انتهای دنیای مسکون جای دارد و هر کس از آن چشمه بنوشد عمر جاودانی خواهد یافت .

گر بُرقعی فرونگُذاری بدین جمال / در شهر ، هر که کُشته شود ، در ضَمان توست


اگر بر روی جمال خویش پرده ای نکشی و آن را آشکارا در معرض تماشای جمال پرستان قرار دهی ، آنان چون تاب دیدن زیبایی ات را ندارند . هلاک خواهند شد و خون آنان به گردن توست . [ بُرقع = روی بند ، نقاب زنان / ضمان = کفالت ، بر عهده گرفتن ]

تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب / کِاین مدح آفتاب نه تعظیم شأن توست


من چهرۀ تابانت را به آفتاب مانند نمی کنم زیرا در این صورت به جای ستودن رخسار تو مقام آفتاب را بالا برده ام . [ تعظیم = بزرگ داشتن و بزرگ گردانیدن / شأن = مقام و منزلت ]

گر یک  نظر به گوشۀ چشمِ ارادتی / با ما کنی ، وگر نکنی ، حکم از آنِ توست


اگر به گوشۀ چشم دوستی و مهربانی نظری بر ما بیفکنی یا از این کا خودداری نمایی ، فرقی نمی کند . آنچه تو خواهی نیکوست و ما را اختیاری نیست . [ نظر کردن = توجه و عنایت کردن / ارادت = دوستی از روی اخلاص ، توجّه خاص ]

هر روز خَلق را سر یاریّ و صاحبی است / ما را همین سر است که بر آستان توست


مردم هر روز سری با یاری و وصاحبت دیگری دارند . امّا ما تنها سری داریم که آن را بر درگاه تو نهاده ایم . [ صاحب = دمساز و همنشین / سر چیزی یا کاری داشتن = کنایه از قصد و توجّه به امری داشتن ]

بسیار دیده ایم درختان میوه دار / زِاین بِه ندیده ایم که در بوستان توست


تا کنون درختان میوه دار بسیار دیده ایم . امّا از این گونه که در بوستان تو یافت می شود ندیده ایم .

گر دست دوستان نرسد ، باغ را چه جرم ؟ / منعی که می رود ، گنه از باغبانِ توست

 


اگر دست دوستان به باغ و بوستان تو نرسد ، تو گناهی نداری . زیرا باغبان تو مانع دست یابی دوستان به بوستان توست .

بسیار در دل آمد از اندیشه ها و رفت / نقشی که آن نمی رود از دل ، نشان توست


چه بسیار از اندیشه هایی که به دل خطور کرد و سپس محو گردید . امّا نقشی که هرگز از لوح دل زدوده نمی شود ، نشان توست که بر دل نهاده شده است .

با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی / ای دوست ، همچنان دل من مهربان توست


ای دوست اگر هزار بار با من دشمنی ورزی . دل من هنوز هم دوستدار و عاشق توخواهد بود . [ مهربان = عاشق و محبّت ]

سعدی به قدر خویش تمنّای وصل کن / سیمرغ ما چه لایق زاغ آشیان توست


ای سعدی ، به اندازۀ توان و امکان خویش وصل را آرزو کن ، زیرا آشیان تو که در خور زاغ است ، خضور سیمرغ ما را برنمی تابد . [ سیمرغ = عنقا ، پرنده ای است افسانه ای که در داستانهای ملی ایران بر کوه البرز می زیست ولی برخی متون محلِ آن را کوهِ قاف نوشته اند ( فرهنگ اشارات ) / زاغ آشیان = آشیان زاغ ]

شرح و تفسیر غزل 55                     شرح و تفسیر غزل 57

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 56 دیوان سعدی شیرازی

زنگینامه سعدی شیرازی

افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …

متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی

در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .

این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟