حکایت محبوس شدن آهو در آخور خَران و طعنۀ آن خَران

حکایت محبوس شدن آهو در آخور خَران و طعنۀ آن خَران در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

حکایت محبوس شدن آهو در آخور خَران و طعنۀ آن خَران

صیّادی آهویی شکار کرد و به طویله گاوان و خَرانِ خود انداخت . وقتی که جلو آنها کاه ریخت آن زبان بسته ها با اشتهای عجیبی شروع به خوردن کردند . امّا آن آهو هراسان از این سو بدان سو می دوید و اصلاََ لب به کاه نمی زد . وقتی گاوان و خران دیدند که او از غذای آنان نمی خورد مسخره اش کردند و هر یک سخنی طنز آلود نثارش نمود . آهو گفت : این کاه ، ارزانی خودتان باد . من پیش از آنکه گرفتارِ این طویله شوم در کنارِ جویبارانِ زلال و گلزارانِ مصفّا می خرامیدم . یکی از خران سخره کنان بدو گفت : دیگر بس است اینقدر یاوه سرایی مکن . آهو جواب داد : من یاوه نمی گویم بلکه نافۀ عطرآگینِ من بر صدق گفتارم گواه است . امّا په کنم که بوی نافه را شما نمی شنوید زیرا مشامتان به بوی پُشک و سرگین عادت کرده است .

این حکایت در بیان چند بیت آخر بخش قبل است . در آنجا گفته شد که هر کس از بادۀ کبرای حقیقت جرعه ای پیموده باشد در این دنیا نمی خرامد زیرا شیفتۀ آن جهان است و کسی که به کاهدانی دنیا خو کرده باشد به دنیا خوش است . در این حکایت «آهو» کنایه از اهل الله ، و «آخور» کنایه از دنیا ، و «گاوان» و «خران» کنایه از مردم دنیا طلب و شهوت پرست ، و «صیّاد» کنایه از حضرت حق است که طبق حکمت و مشیّتِ خود ، اهل الله را نیز بدین دنیا آورده است . اهل الله در اصطبلِ این دنیا غریب اند و چون به روضاتِ معنوی عادت کرده اند . برای متاعِ دنیوی که حریصان از دستِ یکدیگر به یغما می برند . اعتباری نمی نهند . پس رفتار و گفتار و کردارشان برای ابنای دنیا غریب و مجنون وار است . مولانا به مناسبتِ بیان حالِ غریبانۀ اهل الله در دنیا ، گریزی می زند به غربتِ روح در عالمِ جسم و می گوید همانطور که سر کردن با ناهمجنس عذابی الیم است برای روح . پس روح های پاک هر دَم می خواهند خرقۀ کالبد را بشکافند و در فضای بی چون و چند الهی پرواز کنند .

مرغِ باغِ ملکوتم نیم از عالمِ خاک / چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

***


شرح و تفسیر اشعار ” حکایت محبوس شدن آهو در آخور خَران و طعنۀ آن خَران ” در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدار جان مطالعه نمائید .

شرح و تفسیر صیّادی که آهویی شکار کرد و در آخورِ خَران انداخت

حکایت محمّد خوارزمشاه که شهر سبزوار را به جنگ بگرفت

شرح و تفسیر محمّد خوارزمشاه و حملۀ او به سبزوار شیعه نشین

شرح و تفسیر باقی قصۀ آهو و حبسِ او در آخور خران

شرح و تفسیر بیان آنکه هفت گاوِ لاغر هفت گاوِ فربِه را خوردند

شرح و تفسیر کشتن خلیل خروس را اشارت به قمعِ کدام صفت بود

شرح و تفسیر بیان تفسیر خَلَقنَاالاِنسانَ فی اَحسَنِ تقویم

شرح و تفسیر بیان تفسیر اَسفَلَ سافِلینَ اِلَّا الَّذینَ آمَنُوا

شرح و تفسیر مثالِ عالَمِ هستِ نیست نما و نیستِ هست نما

شرح و تفسیر بیان تفسیر قول مصطفی لابُدَّ مِن قَرینِِ یُدفَنُ مَعَکَ

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟