شرح و تفسیر غزل شماره 85 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شرح و تفسیر غزل شماره 85 دیوان سعدی شیرازی
شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی
کتاب : دیوان اشعار
قالب شعر : غزل
آدرس شعر : غزل شماره 85 دیوان سعدی شیرازی
1) با همه مِهر و ، با منش کین است / چه کنم ؟ حظّ بخت من این است
2) شاید این نَفس ، تا دگر نکنی / پنجه با ساعدی که سیمین است
3) ننهد پای تا نبیند چای / هر که را چشم مصلحت بین است
4) مَثل زیرکان و چنبر عشق / طفلِ نادان و مارِ رنگین است
5) دردمند فراق سر ننهد / مگر آن شب که گور بالین است
6) گریه گو بر هلاک من مکنید / که نه این نوبتِ نخستین است
7) لازم است احتمال چندین جَور / که محبّت هزار چندین است
8) گر هزارم جواب تلخ دهی / اعتقاد من آنکه شیرین است
9) مرد اگر شیر در کمند آرد / چون کمندش گرفت مسکین است
10) سعدیا ، تن به نیستی در ده / چاره با سخت بازوان این است
با همه مِهر و ، با منش کین است / چه کنم ؟ حظّ بخت من این است
با همه مهر می ورزد امّا با من بر سر کین است . چه می توانم کرد ؟ این هم از بخت بَد من است . [ حظّ = بهره ، نصیب / بخت = اقبال و سعادت ]
شاید این نَفس ، تا دگر نکنی / پنجه با ساعدی که سیمین است
ای نَفس ، شایسته است که دیگر با ساعد سیمین یار پنجه میفکنی . [ شاید = از مصدر شایستن به معنی شایسته و سزاوار / ساعد سیمین = دست و بازوی سپید و زیبا / پنجه با کسی کردن = کنایه از ستیز و نزاع کردن ، درافتادن با کسی ]
ننهد پای تا نبیند چای / هر که را چشم مصلحت بین است
هر کسی که چشم مصلحت بین داشته باشد ، تا جایی را نبیند به آنجا پای نمی گذارد . [ مصلحت = صلاح اندیش ]
مَثل زیرکان و چنبر عشق / طفلِ نادان و مارِ رنگین است
داستان خردمندان و اسیر شدگان در حلقۀ عشق مَثل داستان کودک نادانی است که ندانسته با ماری خوش خط و خال بازی می کند . [ زیرکان = عاقلان و دانایان / چنبر = حلقه و دایره ]
دردمند فراق سر ننهد / مگر آن شب که گور بالین است
عاشقی که درد جدایی به جان دارد نمی خوابد . مگر شبی که گور بستر و بالین باشد . یعنی تا زنده است خواب به چشمان او نمی آید . [ دردمند = دردکش ، رنجور و آزرده / سرنهادن = کنایه از خوابیدن ، آرام و قرار گرفتن ]
گریه گو بر هلاک من مکنید / که نه این نوبتِ نخستین است
به آشنایان بگو که برای هلاک شدن من اشک مریزید ، زیرا این اوّلین باری نیست که کسی در راه دلدادگی جان می سپارد .
لازم است احتمال چندین جَور / که محبّت هزار چندین است
تحمّل این مقدار ستم از یار ضروری است ، زیرا محبّت و عشق نسبت به او هزار بار بیش از مقدار ستمی است که روا می دارد . [ احتمال = بردباری ، تحمّل کردن ]
گر هزارم جواب تلخ دهی / اعتقاد من آنکه شیرین است
اگر هزاران بار به من جواب تلخ بدهی ، من بر این باورم که آن سخنان تلخ و آزار دهنده شیرین است .
مرد اگر شیر در کمند آرد / چون کمندش گرفت مسکین است
انسان اگر توانایی به دام انداختن شیر را هم داشه باشد ، هنگامی که به کمند افتاد و اسیر شد ، شخصی ناتوان است .
سعدیا ، تن به نیستی در ده / چاره با سخت بازوان این است
ای سعدی ، آمادۀ هلاک و نیستی باش ، زیرا درافتادن با معشوق توانا راهی جز این باقی نمی گذارد . [ نیستی = فنا و نابودی / تن در دادن = راضی شدن و پذیرفتن / سخت بازوان = توانایان و زورمندان ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار