شرح و تفسیر تعظیم نعت مصطفی (ص) که مذکور بود در انجیل

شرح و تفسیر تعظیم نعت مصطفی (ص) که مذکور بود در انجیل در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر تعظیم نعت مصطفی (ص) که مذکور بود در انجیل

شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی

کتاب : مثنوی معنوی

قالب شعر : مثنوی

آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر اول ابیات 727 تا 738

نام حکایت : پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از بهر تعصب

بخش : 24 از 24

مثنوی معنوی مولوی
داستان و حکایت

در میان جهودان ، پادشاهی جبار و بیدادگر بود که نسبت به عیسویان سخت کینه توز بود . این پادشاه موسی (ع) و عیسی (ع) را که در واقع شعله ای از یک چراغ و با هم متحد بودند را از روی تعصب ، مخالف یکدیگر می انگاشت و در صدد بو که دین و آئین عیسویان را براندازد . او وزیری کاردان و زیرک داشت که در امور مهم او را یاری می داد . وزیر می دانست که ایمان و عقیده مردم را نمی توان با خشم و زور از میان برداشت بلکه برعکس هر چه زور و خشونت سخت تر باشد عقیده و ایمان مردم استوارتر گردد و از اینرو نیرنگی ساخت و شاه را نیز موافق خود کرد . بر اساس این نیرنگ شاه را متقاعد نمود که چنین وانمود سازد که وزیر به آئین عیسویان گرایش یافته است ، پس باید دست و گوش و بینی او را برید و …

متن کامل حکایت آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از بهر تعصب را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

متن کامل ابیات727 الی 738

727) بود در انجیل ، نام مصطفی / آن سر پیغمبران ، بحر صفا

728) بود ذکر حلیه ها و شکل او / بود ذکر غزو و صوم و اکل او

729) طایفه نصرانیان بهر ثواب / چون رسیدندی بدان نام و خطاب

730) بوسه دادندی بر آن نامئ شریف / رو نهادندی بدان وصف لطیف

731) اندرین فتنه که گفتیم آن گروه / ایمن از فتنه بدند و از شکوه

732) ایمن از شر امیران و وزیر / در پناه نام احمد مستجیر

733) نسل ایشان نیز هم بسیار شد / نور احمد ، ناصر آمد ، یار شد

734)   و آن گروه دیگر از نصرانیان / نام احمد داشتندی مستهان

735) مستهان و خوار گشتند از فتن / از وزیر شوم رای شوم فن

736) هم مخبط دینشان و حکمشان / از پی طومارهای کربیان

737) نام احمد این چنین یاری کند / تا که نورش چون نگه داری کند ؟

738) نام احمد چون حصاری شد حصین / تا چه باشد ذات آن روح الامین

شرح و تفسیر بیان منازعت امرا در ولیعهدی

بود در انجیل ، نام مصطفی / آن سر پیغمبران ، بحر صفا


نام حضرت محمد مصطفی (ص) در انجیل آمده بود . همان پیامبری که سرور انبیاء و دریای صفا و نورانیّت است . [ در قسمتی از آیه 6 سوره صف آمده است « … نوید دهم به آمدن رسولی که از پسِ من ( عیسی ) آید که نامش احمد است … » . محققان مسلمان عقیده دارند که نام محمد (ص) عیناََ در انجیل بَرنانا به عنوان رسول خدا آمده است . لیکن این انجیل مورد تأئید کلیسائیان نیست . ]

بود ذکر حلیه ها و شکل او / بود ذکر غزو و صوم و اکل او


وصفِ شکل و شمائل و اخلاقِ محمد (ص) و جهاد و روزه و افطار و خوردنِ او همه در انجیل آمده است . [ حِلّیه = زینت و زیور ، در اینجا اوصاف و شمائل / غَزو = جنگ و پیکار / صَوم = روزه / اَکل = خوردن ]

طایفه نصرانیان بهر ثواب / چون رسیدندی بدان نام و خطاب


گروهی از نصرانیان ( عیسویان ) ، همینکه به آن نامِ شریف و خطابِ لطیف می رسیدند . یعنی وقتی انجیل را می خواندند و نام و اوصاف شریف حضرت محمد (ص) را می یافتند برای بردن اجر و صواب . [ ادامه معنا در بیت بعد ]

بوسه دادندی بر آن نام شریف / رو نهادندی بدان وصف لطیف


آن نامِ شریف را می بوسیدند و رخ بر اوصاف جمیلِ آن حضرت می نهادند . یعنی از جان و دل ، آن اشارت و بشارت را احترام می نهادند و عزیزش می شمردند .

اندرین فتنه که گفتیم آن گروه / ایمن از فتنه بدند و از شکوه


در این فتنه که ما پیشتر بیان کردیم . یعنی در ماجرای وزیر مکّار ، آن دسته از عیسویان که نام حضرت محمّد (ص) را بزرگ داشتند و عزیزش شمردند . از ورطۀ فتنه و آشوب رَستند .

ایمن از شر امیران و وزیر / در پناه نام احمد مستجیر


و از شرِ امیران و وزیران ، ایمن و سالم ماندند و در پناهِ نامِ شریفِ احمد ، پناه گرفتند . یعنی از هلاکت و خسارت دنیا و آخرت رهیدند . [ مُستَجیر = پناه خواهنده ، زنهار خواه ]

نسل ایشان نیز هم بسیار شد / نور احمد ، ناصر آمد ، یار شد


نسل آنان فراوان شد و نور حضرت احمد (ص) یار و یاور آنان گشت . [ این همه نعمت و نیک فرجامی ، زاییدۀ ادب بود . ادب از ارکان شخصیت والای آدمی است و حاصل آن متانت روحی است و همین امر ، آدمیان را از مهالک می رهاند . اهمیت ادب در شرح بیت 78 همین دفتر ]

و آن گروه دیگر از نصرانیان / نام احمد داشتندی مُستَهان


اما دستۀ دیگری از نصرانیان که نام احمد (ص) را خوار و حقیر می داشتند . [ ادامه معنا در بیت بعد . مُستَهان = حقیر و فرومایه ، کمینه ]

مستهان و خوار گشتند از فتن / از وزیر شوم رای شوم فن


آنان به سبب توهین بدان نامِ شریف در فتنه هایی که میانشان برپا شد . حقیر و ذلیل شدند . یعنی آن وزیرِ بَداندیش و گُجسته کیش ، آنان را به ورطۀ فتنه ای هولناک درافکند و بدین ترتیب به خواری و ذلّت گرفتارشان آورد . [ شوم رأی = آنکه فکر و نیّتِ بد داشته باشد / شوم فَن = آنکه ترفند ناپسند بکار گیرد ]

هم مُخَبّط دینشان و حکمشان / از پی طومارهای کژبیان


بدین سان دین و آیین عیسویان به سبب آن طومارهای مخدوش و گمراه کننده آشفته و دَر هم و بَر هم شد . [ مُخَبّط = آشفته و پریشان / کژبیان = سخن در هم و بر هم و متناقض ]

نام احمد این چنین یاری کند / تا که نورش چون نگه داری کند ؟


وقتی که نام شریف احمد (ص) اینگونه یاوری می کند . پس بنگر که نورِ حقیقت آن حضرت چگونه مردمان را از مهالک گمراهی و تباهی مصون می دارد .

نام احمد چون حصاری شد حصین / تا چه باشد ذات آن روح الامین


نام شریف حضرت احمد (ص) مانند دژی استوار بود . پس هر کس بدان دژ درمی آمد از فتنه ها می رهید . حال از این مطلب دریاب که ذاتِ شریفِ آن روح الامین چه استوار دژی است . [ روح الامین = وصفِ جبرئیل (ع) است . چنانکه در آیه 193 و 194 سوره شعراء آمده است « جبرئیل امین ، قرآن را بر قلبِ تو ( محمّد ) نازل کرد تا از انذار کردن باشی » . طبرسی گوید : مراد از روح الامین همانا جبرئیل است که در وحی الهی تغییری ایجاد نمی کند . و اینکه «روح» نامیده شده بدین خاطر است که با برکاتی که از عرش می آورد ارواح آدمیان را زنده کند . ( مجمع البیان ، ج 7 ، ص 204 ) . اما در بیت فوق مراد از روح الامین ، پیامبر (ص) است . بدین مناسبت که امین یکی از القاب آن حضرت بوده است . ]

دکلمه تعظیم نعت مصطفی (ص) که مذکور بود در انجیل

دکلمه تعظیم نعت مصطفی (ص) که مذکور بود در انجیل

زنگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی

سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین  خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …

متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب مثنوی معنوی مولوی

مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …

متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر اول – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات

Tags:
یک دیدگاه 
  1. فاطمه فصاحت 3 سال پیش

    بسیار عالی ،از شما خیلی سپاسگزارم. واقعا اگر دکلمه و تفسیر شما نباشه،برای آدم بی سوادی چون من فهم این همه معنا و زیبایی میسر نبود. همیشه دلم میخواست مثنوی بخونم ولی اصلا فارسی خوب نیست.ولی شما خیلی راحتش کردید.

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟