غزل شماره 45 دیوان سعدی شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 45 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 45 دیوان سعدی شیرازی

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 45 دیوان سعدی شیرازی

غزلیات سعدی
متن کامل ابیات 1 الی 10

1) خوش می رود این پسر که برخاست / سروی است چنین که می رود راست

2) ابروش کمان قتل عاشق / گیسوش کمند عقل داناست

3) بالای چنین اگر در اسلام / گویند که هست ، زیر و بالاست

4) ای آتش خرمن عزیزان / بنشین که هزار فتنه برخاست

5) بی جُرم بکُش که بنده مملوک / بی شرع ببَر که خانه یغماست

6) دردت بکَشم که درد داروست / خارت بخورم که خار خرماست

7) انگشت نمای خَلق بودن / زشت است ، ولیک با تو زیباست

8) باید که سلامت تو باشد / سهل است ملامتی که بر ماست

9) جان در قدم تو ریخت سعدی / وِاین منزلت از خدای می خواست

10) خواهی که دگر حیات یابد / یک بار بگو که کُشتۀ ماست

شرح و تفسیر غزل شماره 45 دیوان سعدی شیرازی

خوش می رود این پسر که برخاست / سروی است چنین که می رود راست


این پسر که به پای خاسته چه نیکو به حرکت درآمده است . با این شیوه راه رفتن گویی سروی راست قامت است که می خرامد . [ در این بیت «پسر» به «سرو بلند» تشبیه شده است . ]

ابروش کمان قتل عاشق / گیسوش کمند عقل داناست


ابروانش به کمانی می ماند که برای کُشتن عاشق کشیده شده است و گیسوانش به سان کمندی است که خِرَد مردم خردمند را چونان صیدی به دام می اندازد . [ در این بیت «ابرو» به «کمان» و «گیسو» به «کمند» تشبیه شده است . ]

بالای چنین اگر در اسلام / گویند که هست ، زیر و بالاست


اگر بگویند که چنین قامتی در میان مسلمانان دیده می شود ( و مسلمانان هنوز مسلمان باقی مانده و به وی نگرویده اند ) سخن بی معنی و هرزه گفته اند . [ بالا = قد و قامت / زیر و بالا = کنایه از سخن هرز و بی معنی است ]

ای آتش خرمن عزیزان / بنشین که هزار فتنه برخاست


ای دلربایی که چونان آتشی خرمن عزیزان را می سوزانی . از حرکت بایست و بنشین زیرا با رفتار موزونت هزار غوغا به پا شد . [ در این بیت «پسر» که در مصراع اوّل بیت اوّل آمده است به «آتش» تشبیه شده است . ]

بی جُرم بکُش که بنده مملوک / بی شرع ببَر که خانه یغماست


برای کشتن عاشق نیازی به اثبات جرم او نداری زیرا او همانند بندۀ زرخرید توست و برای غارت هستی او نیازی به قانون شرع نیست . [ جُرم = گناه / مملوک = غلام و بندۀ زرخرید / یغما = تاراج و غارت / خانه یغما = خوان یغما ]

دردت بکَشم که درد داروست / خارت بخورم که خار خرماست


دردی را که در اثر عشق تو به جان دارم ، تحمّل می کنم . زیرا درد عشق تو عین داروست و نیشی را که از تو من برسد ، چونان خرمایی پُرحلاوت تلقّی می کنم . [ خار خوردن = کنایه از تحمّل سختی و ناراحتی کردن / در این بیت «درد» به «دارو» و «خار» به «خرما» تشبیه شده است . ]

انگشت نمای خَلق بودن / زشت است ، ولیک با تو زیباست


رسوایی در میان مردم ناپسندیده است ، امّا اگر رسوایی به خاطر تو باشد زیبا و پسندیده خواهد بود . [ انگشت نما بودن = کنایه از مشهور و رسوا بودن ]

باید که سلامت تو باشد / سهل است ملامتی که بر ماست


آنچه بایسته و ضروری است ، تندرستی توست . وگرنه تحمّل سرزنش هایی که به خاطر تو بر ما روا می دارند چنان دشوار نیست .

جان در قدم تو ریخت سعدی / وِاین منزلت از خدای می خواست


سعدی جان خویش را در زیر گام های تو نثار کرد . البته این جان فشانی در راه تو مقام و منزلتی است که وی آن را از خدای خویش طلب می کرده است . [ منزلت = مقام و مرتبت / جان در قدم کسی ریختن = کنایه از خود را فدای کسی کردن است ]

خواهی که دگر حیات یابد / یک بار بگو که کُشتۀ ماست


اگر می خواهی که این کُشتۀ تو ، حیات دیگر و زندگی جاوید داشته باشد . فقط یک بار بر زبان آور که او در راه عشق ما به شهادت رسیده است . [ دگر حیات = حیات دیگر ، تولدی دیگر ، حیات جاودانه ]

شرح و تفسیر غزل 44                     شرح و تفسیر غزل 46

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 45 دیوان سعدی شیرازی

زنگینامه سعدی شیرازی

افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …

متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی

در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .

این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟