حکایت خلیفۀ مصر و فرستادن امیری با سپاه به جنگ موصل

حکایت خلیفۀ مصر و فرستادن امیری با سپاه به جنگ موصل در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

حکایت خلیفۀ مصر و فرستادن امیری با سپاه به جنگ موصل

یکی از جواسیس برای خلیفۀ مصر خبر آورد که شاهِ موصل کنیزکی بس زیبا دارد که در دنیا نظیر ندارد . خلیفه فوراََ پهلوانی را همراه سپاهی گران به سوی موصل فرستاد تا کنیزک را نزدِ او آورد . پهلوان ، شهر موصل را محاصره کرد و یک هفته آن را در هم کوبید تا بالاخره شاه موصل از درِ تسلیم درآمد و به پهلوان پیغام داد که هر چه خواهی به تو دهم .پهلوان گفت خلیفۀ مصر فلان کنیزک را از تو خواسته است . شاه موصل بلافاصله کنیزک را بدو سپرد و غائله فیصله یافت . پهلوان که مفتون زیبایی و طنّازی کنیزک شده بود در یک فرصت مناسب در خیمه ای با او همبستر شد و در همان لحظه بلافاصله هیاهوی لشکر را شنید . سبب هیاهو این بود که شیری خشمگین به افراد لشکر یورش آورده بود . پهلوان بلافاصله شمشیری به دست گرفت و برهنه بیرون دوید و با شیر درگیر شد و با ضربتی جانانه سرِ آن حیوان را دو نیمه کرد و چون به خیمه بازگشت نرینگی او همچنان قائم و ناخفته بود و کنیزک قوّت مردانگی او را تحسین کرد . به هر تقدیر پهلوان ، کنیزک را به مصر آورد و به خلیفه تحویل داد ولی پیش از آن کنیزک را سوگند داده بود که در آن باره چیزی به خلیفه نگوید . خلیفه که اخگر شهوتش زبانه می کشید با کنیزک همبستر شد . ولی در همان لحظه از زیر حصیرِ اتاق خِش خِشِ موشی به گوش رسید . خلیفه خیال کرد که ماری زهرآگین می خزد از اینرو هول و هراسی بدو دست داد و شهوتش بکلّی رمید . کنیزک وقتی این صحنه را دید یادِ شجاعت و مردانگی پهلوان افتاد و سخت خنده اش گرفت . خلیفه به خندۀ نابهنگام کنیزک ظنین شد . ولی خندۀ کنیزک هم بند نمی آمد خشم دیوانه واری بر خلیفه غالب آمد و شتابان شمشیری برآهیخت و با لحنی تهدید آمیز گفت : ای کنیزک یا سبب خنده ات را می گویی و یا با این شمشیر دو نیمه ات می کنم .

کنیزک چاره ای جز افشای راز نداشت  . پس ماجرایی که میان خود و پهلوان رفته بود به تفضیل بازگفت .

خلیفه پس از شنیدن سبب خندۀ کنیزک به خود آمد . دانست که هر عملی در این جهان عکس العملی دارد و هیچ فعل خوب و بدی در جهان هستی بی پاسخ نمی ماند . با خود گفت : من قصد ناموس دیگری را کردم و خواستم با جبر و اکراه بر او دست یازم . ولی هنوز کامروا نشده کیفرش را چشیدم . من از کِردۀ خویش پشیمانم و نه تنها آن پهلوان را سیاست نمی کنم بلکه تو را نیز به عقد او درمی آورم به شرط آنکه عیب مرا پوشیده داری و در این باره چیزی به کسی نگویی . سپس خلیفه آن پهلوان را نزد خود خواند و بهانه ای بر تراشید و گفت چون همسرم از حضور این کنیزک ناراحت و پریشان است او را می خواهم به کسی دیگر دهم . اما هر چه فکر کردم کسی را لایق تر از تو نیافتم . اینک او را به عقد تو درمی آورم .

استاد فروزانفر دو حکایت نسبتاََ بلند را از نشوار المحاضرة ، ج 2 ، ص 38 و 39 چاپ دمشق و کتاب المستطرف ، ج 1 ، ص 205 به عنوان مأخذ حکایت مثنوی آورده است و می گوید ممکن است از تلفیق آن دو حکایت ، حکایت مثنوی ساخته شده باشد ( مأخذ قصص و تمثیلات مثنوی ، ص 190 تا 192 ) .

در ابیات حکایت قبل سخن بر این نکته رفت که مردانگی حقیقی در اصطلاح اهل معرفت با رُجولیّت فرق دارد . عرفا به کسی مرد می گویند که بر هوای نَفسش غالب باشد . آن کسانی که اسیر شهوات نفسانی هستند مرد نیستند بلکه فقط هیأت مردانه دارند .

گرچه در صورت این حکایت ، هزل و رکاکت دیده می شود . ولی نکات والایی در مطاوی آن مندرج شده است . مثلا در آنجا که شاه موصل در کمال آرامش و متانت ، کنیزک را به پهلوان تحویل می دهد این نکته آمده است که شاهان طریقت در قید صورت و تعلّقات دنیوی نیستند . و یا آنجا که کنیزک قلب پهلوان را تسخیر می کند . ابتدا از عشق مجازی سخن می گوید ولی به مصداق :

عاشقی گر زین سر و گر زآن سر است / عاقبت ما را بدان سو رهبر است

از عشق مجازی نقبی به عشق حقیقی می زند و عشق ازل را پیش می کشد و در این زمینه نکات دقیقی ایراد می کند . و یا در آنجا که خلیفۀ مصر می بیند که زیبایی کنیزک از آنچه شنیده بود چند برابر بیشتر است گریزی می زند به دو شیوۀ معرفت : یکی معرفت عارفانه که بر مبنای شهود عینی است . و دیگر معرفت عالمانه که از طریق شواهد و آثار حاصل می گردد . او نهایتاََ بینش را بر دانش ، و شهود را بر علوم ترجیح می دهد . و یا آنجا که کنیزک ، چگونگی رابطۀ خود را با آن پهلوان فاش می کند بحث انکشاف اسرار ضمیر و سرائر باطن آدمیان را توسط حضرت حق مطرح می کند .

***


شرح و تفسیر اشعار ” حکایت خلیفۀ مصر و فرستادن امیری با سپاه به جنگ موصل ” در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدار جان مطالعه نمائید .

شرح و تفسیر هجوم لشکر مصر به موصل بهرِ گرفتنِ کنیزک

شرح و تفسیر ایثار کردن صاحب موصل کنیزک را به خلیفه

شرح و تفسیر پشیمان شدن آن سرلشکر از جنایتی که کرد

شرح و تفسیر حجت منکران آخرت و بیان ضعف آن حجت

شرح و تفسیر بیان آمدن خلیفه نزد آن کنیزک خوب روی

شرح و تفسیر خنده گرفتن آن کنیزک از ضعف خلیفه و قوّتِ امیر

شرح و تفسیر فاش کردن آن کنیزک آن راز را با خلیفه

شرح و تفسیر عزم کردن شاه چون واقف شد بر آن خیانت

شرح و تفسیر بیان آنکه یکی را شهوت و قوّتِ خَران و یکی کیاست و قوّتِ انبیاء

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟