غزل شماره 100 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
غزل شماره 100 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر
شاعر : شمس الدین محمد حافظ شیرازی
کتاب : دیوان اشعار
قالب شعر : غزل
آدرس شعر : غزل شماره 100 دیوان خواجه حافظ شیرازی
متن کامل ابیات غزل شماره 100 دیوان خواجه حافظ شیرازی
ابیات 1 الی 5
1) دی پیرِ مِی فروش که ذکرش به خیر باد / گفتا شراب نوش و غمِ دل ببر ز یاد
2) گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ / گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
3) سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست / از بهرِ این معامله غمگین مباش و شاد
4) بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ / در معرضی که تختِ سلیمان رود به باد
5) حافظ اگرت ز پندِ حکیمان ملالت است / کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
شرح و تفسیر غزل شماره 99 دیوان خواجه حافظ شیرازی
دی پیرِ مِی فروش که ذکرش به خیر باد / گفتا شراب نوش و غمِ دل ببر ز یاد
یادش بخیر آن پیر می فروش که دیروز گفت : شراب بنوش و غم را فراموش کن . [ ذکرش بخیر = یادش بخیر ]
گفتم به باد میدهدم باده نام و ننگ / گفتا قبول کن سخن و هر چه باد باد
به آن پیرِ می فروش گفتم : آخر باده آبرویم را می برد و رسوایم می کند . در جوابم گفت : تو کار به کارها نداشته باش ، حرف مرا قبول کن و هر چه باد باد . یعنی تو خوش باش و به فکرِ نام و ننگ مباش چونکه طریق عشق با نام و ننگ سازگار نیست بلکه در عالم عشق .
سود و زیان و مایه چو خواهد شدن ز دست / از بهرِ این معامله غمگین مباش و شاد
خواجه به عام خطاب می کند : چون سرمایه و سود و زیان همگی از بین خواهد رفت . پس از بهر معامله ای که ذکرش گذشت نه غمگین باش و نه شاد . خلاصه چون این دنیا خانۀ فناست پس نه برای فایده اش خوشحال باش و نه از ضررش غمگین .
بادت به دست باشد اگر دل نهی به هیچ / در معرضی که تختِ سلیمان رود به باد
اگر دل به هیچ نهی ، در دستت جز باد چیزی نخواهد ماند . یعنی اسبابِ دنیا که مثلِ خودِ دنیا فانی محض و به مثابۀ هیچ است اگر دل بدان بندی و تعلق و علاقه ای پیدا کنی ، چون بادی است که در دستت باشد . یعنی حاصل و فایده ات هیچ است . در مقامی که تختِ سلیمان فانی شود یعنی با وجود اینکه باد آنرا با اراده سلیمان حرکت می دهد . عاقبت تختش به باد رود . خلاصه هر که به فانی دل بندد نتیجه ای که در دستش می ماند هیچ است . [ معرض = در اینجا به معنی مقام ]
حافظ اگرت ز پندِ حکیمان ملالت است / کوته کنیم قصه که عمرت دراز باد
ای حافظ اگر از پندِ حکیمان ملالت و کسالت پیدا می کنی یعنی از نصایحشان ملول و ناراحت می شوی . قصه را طولانی نکنیم . ما از نصیحت گذشتیم برو که به خدا سپردیمت . [ عمرت دراز باد = تو را به خدا سپردیم ]
دکلمه غزل شماره 100 دیوان خواجه حافظ شیرازی
خلاصه زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی
به اتفاق تذکره نویسان لقب اصلی او شمس الدین است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست برمی آید :
به سوی جنت اعلی روان شد / فرید عهد ، شمس الدین محمد
نویسنده مقدمۀ دیوان حافظ او را «شمس الملة و الدین» یاد کرده و یکی از دیوانهای چاپی حافظ «شمس الدین والدنیا» نوشته ، بدیهی است که لقب او همان شمس الدین بوده و «ملت» و «دنیا» زائد است .
پس از وفات او اهلِ ذوق و عرفان وی را با القاب ذیل خوانده و ستوده اند .
بلبل شیراز ، لسان الغیب ، خواجۀ عرفان ، خواجه شیراز ، ترجمان الحقیقت ، کاشف الحقایق ، ترجمان الاسرار ، مجذوب سالک ، ترجمان السان و غیره . نام وی به اتفاق همه صاحبان تذکره ، محمد است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست ، تایید می شود .
یگانه سعدی ثانی ، محمدِ حافظ / از این سراچه فانی به دارِ راحت رفت
تخلص خواجه ، حافظ است . و …
متن کامل زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
خلاصه معرفی کتاب دیوان اشعار شمس الدین محمد حافظ شیرازی
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح سودی بر حافظ – جلد دوم – ترجمۀ عصمت ستارزاده – انتشارات نگاه
متشکرم