جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان ساحر خود | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان ساحر خود | شرح و تفسیر
شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی
کتاب : مثنوی معنوی
قالب شعر : مثنوی
آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر سوم ابیات 1183 تا 1196
نام حکایت : خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن
بخش : 15 از 17 ( جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان ساحر خود )
خلاصه حکایت خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن
هر چند ماجرای ولادت حضرت موسی (ع) در تفاسیر قرآن کریم و تواریخ به صورت های مختلف نقل شده . ولی این مطلب موردِ اتفاق است که نجات یافتن موسی از دستِ قهر و ستمِ فرعونی با مشیّتِ الهی و عنایتِ ربّانی بوده است . تورات در نقلِ این ماجرا به اجمال و اختصار سخن گفته و از تفصیلِ آن اجتناب ورزیده است . پس از آنکه منجّمان و خواب گزاران ، فرعون را از ولادت موسی می آگاهانند . به دستور فرعون ، فرزندانِ ذکورِ بنی اسرائیل قتل عام می شوند و …
متن کامل « حکایت خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن » را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید .
متن کامل اشعار جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان ساحر خود
ابیات 1183 الی 1196
1183) بانگ زد ای جان و فرزندانِ من / هست پیدا گفتن این را مُرتَهَن
1184) فاش و مطلق گفتنم دستور نیست / لیک راز از پیشِ چشمم دُور نیست
1185) لیک بنمایم نشانی با شما / تا شود پیدا شما را این خَفا
1186) نورِ چشمانم چو آنجاگه روید / از مقامِ خفتنش آگه شوید
1187) آن زمان که خفته باشد آن حکیم / آن عصا را قصد کن ، بگذار بیم
1188) گر بدزدی و توانی ، ساحر است / چارۀ ساحر برِ تو حاضر است
1189) ور نتانی ، هان و هان آن ایزدی است / او رسولِ ذوالجلال و مُهتدی است
1190) گر جهان ، فرعون گیرد شرق و غرب / سرنگون آید ، خدا ، آن گاه حرب ؟
1191) این نشانِ راست دادم ، جانِ باب / بر نویس ، اللهُ اَعلَم بِالصّواب
1192) جانِ بابا ، چون بخسپد ساحری / سِحر و مکرش را نباشد رهبری
1193) چونکه چوپان خُفت ، گرگ ایمن شود / چونکه خُفت ، آن جهدِ او ساکن شود
1194) لیک حیوانی که چوپانش خداست / گرگ را آنجا امید و رَه کجاست ؟
1195) جادویی که حق کُند ، حق است و راست / جادویی خواندن مر آن حق را ، خطاست
1196) جانِ بابا این نشانِ قاطع است / گر بمیرد نیز ، حقش رافع است
شرح و تفسیر جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان ساحر خود
بانگ زد ای جان و فرزندانِ من / هست پیدا گفتن این را مُرتَهَن
ساحر مُرده در خواب به آن دو گفت : ای فرزندان عزیز من ، آشکارا در بارۀ این مطلب حرف زدن در گرو وقت است پس صبر کنید تا وقتِ مناسب فرا رسد ( شرح مثنوی ولی محمد اکبرآبادی ، دفتر سوم ، ص 49 ) [ در برخی نسخه ها آمده است ” نیست ممکن ظاهر این را دم زدن گ یعنی ممکن نیست که من این سخن را آشکارا بگویم . مُرتَهن = در گرو واقع شده ]
فاش و مطلق گفتنم دستور نیست / لیک راز از پیشِ چشمم دُور نیست
اگر چه این راز در نظرِ من آشکار و عیان است ولی اجازه ندارم در این باب ، آشکارا و آزادانه حرفی بزنم .
لیک بنمایم نشانی با شما / تا شود پیدا شما را این خَفا
ولی در این باب ، به شما نشانه ای می دهم تا این امرِ پوشیده برای شما نیز آشکار شود .
نورِ چشمانم چو آنجاگه روید / از مقامِ خفتنش آگه شوید
ای نور دیدگانم ، وقتی که به آن محل رفتید . جای خفتن و محلِ استراحت او را پیدا کنید .
آن زمان که خفته باشد آن حکیم / آن عصا را قصد کن ، بگذار بیم
وقتی که آن دانا (موسی) به خواب فرو رفته ، بیم و هراس را کنار بگذارید و بکوشید تا عصای او را بدست آورید .
گر بدزدی و توانی ، ساحر است / چارۀ ساحر برِ تو حاضر است
اگر توانستید عصای موسی (ع) را بدزدید . بدانید که او واقعاََ یک جادوگر است و در آن صورت ، برای دفعِ سِحر او نیز می توانید چاره ای بیندیشید .
ور نتانی ، هان و هان آن ایزدی است / او رسولِ ذوالجلال و مُهتدی است
و اگر نتوانستید عصا را بدزدید ، بدانید بدانید که او پیامبری الهی و فرستادۀ خداوند بزرگ و راهنمای بشر است .
گر جهان ، فرعون گیرد شرق و غرب / سرنگون آید ، خدا ، آن گاه حرب ؟
اگر شرق و غرب جهان ، پُر از فرعون شود . یعنی جهان ، سراسر از فرعون و حکّامِ جبّار آکنده گردد . همۀ آنان در برابر قدرتِ حضرتِ حق ، سرنگون می شوند . مگر می شود با خدا جنگید ؟ [ وجه دیگر معنی : اگر شرق و غربِ جهان را فرعون بگیرد . سرنگون می شود ( نثر و شرح مثنوی شریف ، دفتر سوم ، ص 138 ) ]
این نشانِ راست دادم ، جانِ باب / بر نویس ، اللهُ اَعلَم بِالصّواب
جان پدر ، این نشانه ای که دادم درست است . این نشانی را بر صحیفۀ قلبت بنگار که خداوند به راستی و درستی داناتر است .
جانِ بابا ، چون بخسپد ساحری / سِحر و مکرش را نباشد رهبری
ای جان پدر ، اگر یک ساحر به خواب رود . دیگر سِحر او باطل و خنثی می شود . یعنی از اثر می افتد . [ خوارزمی می گوید : اگر ساحر در خواب رود سِحر و مکر او باطل می شود ( جواهرالاسرار ، دفتر سوم ، ص 522 ) ]
چونکه چوپان خُفت ، گرگ ایمن شود / چونکه خُفت ، آن جهدِ او ساکن شود
برای مثال ، هرگاه چوپان بخوابد ، گرگ احساسِ امنیت می کند زیرا وقتی که چوپان به خواب رود ، سعی و تلاش او نیز از حرکت باز می ایستد .
لیک حیوانی که چوپانش خداست / گرگ را آنجا امید و رَه کجاست ؟
ولی آن حیوانی که چوپانش خداوند است ، گرگ کی ممکن است که امیدی به دست یافتن رَمه او داشته باشد .
جادویی که حق کُند ، حق است و راست / جادویی خواندن مر آن حق را ، خطاست
حق تعالی اگر جادویی کند یعنی هرگاه خداوند ، برخلافِ قوانینِ شناخته شدۀ طبیعت امری را پدید آورد ، جادو نامیدنِ آن ، اشتباه است . [ توضیح سِحر در شرح بیت 277 دفتر اوّل ]
جانِ بابا این نشانِ قاطع است / گر بمیرد نیز ، حقش رافع است
جان پدر ، این نشانه و علامتی که به تو گفتم قطعی و تردیدناپذیر است . اگر این پیامبر بمیرد نیز خداوند او را ارجمندی می بخشد . [ ابن عربی در شأنِ انسانِ کامل و صاحبِ تصرف می گوید « و عارف می تواند با تکیه بر همّتِ خود ، موجوداتی در عالَمِ خارج ( نه در خیال و وهم ) بیافریند و همواره همّتِ او ، موجوداتی را که آفریده است حفظ می کند » ( فصوص الحکم ، فصّ اسحاقی ، ص 88 ) تفصیلِ بیتِ فوق را می توان در سخنان ابن عربی یافت که فرق است میان عارفان و شعبده بازان ، زیرا عارف ، در خارج از ظرفِ ذهنی ، خرقِ عادت می کند در حالیکه شعبده بازان در قوۀ خیاله و واهمه تصرف می کنند . ]
دکلمه جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان ساحر خود
خلاصه زندگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
خلاصه معرفی کتاب مثنوی معنوی مولوی
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر سوم – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات