غزل شماره 95 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر

غزل شماره 95 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

غزل شماره 95 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر

شاعر : شمس الدین محمد حافظ شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 95 دیوان خواجه حافظ شیرازی

دیوان حافظ شیرازی

متن کامل ابیات غزل شماره 95 دیوان خواجه حافظ شیرازی

ابیات 1 الی 7

1) مُدامم مست میدارد نسیمِ جَعدِ گیسویت / خرابم می کند هر دم فریبِ چشمِ جادویت

2) پس از چندین شکیبایی شبی یارب توان دیدن / که شمعِ دیده افروزیم در محرابِ ابرویت

3) سوادِ لوحِ بینش را عزیز از بهرِ آن دارم / که جان را نسخۀ باشد ز لوحِ خالِ هندویت

4) تو گر خواهی که جاویدان جهان یکسر بیارایی / صبا را گو که بردارد زمانی بُرقع از رویت

5) وگر رسمِ فنا خواهی که از عالَم براندازی / برافشان تا فرو ریزد هزاران جان ز هر مویت

6) من و بادِ صبا مسکین دو سرگردانِ بی حاصل / من از افسونِ چشمت مست و او از بویِ گیسویت

7) زهی همّت که حافظ را راست از دنیی و از عقبی / نیامد هیچ در چشمش بجز حاکِ سرِ کویت

شرح و تفسیر غزل شماره 95 دیوان خواجه حافظ شیرازی

مُدامم مست میدارد نسیمِ جَعدِ گیسویت / خرابم می کند هر دم فریبِ چشمِ جادویت


نسیمِ گیسوانِ پر چین و شکن تو همیشه مرا مست می کند یعنی بوی معطر گیسویت هر زمان که به دماغم می رسد بی هوشم می کند و فریبِ چشمِ جادویت دائم مرا مست می کند . [ مدام = همیشه / جعد = چین و شکن گیسو / گیسو = موی بلند را گویند که از تارک سر دو قسمت شود / فریب = گول زدن ]

پس از چندین شکیبایی شبی یارب توان دیدن / که شمعِ دیده افروزیم در محرابِ ابرویت


بعد از این همه صبوری ، ممکن می شود شبی شمعِ دیده را در ابروان مشابه محرابت روشن سازیم یعنی بعد از این همه جور و جفایت ، شبی دیدارِ وصالت میسر می گردد . [ شکیبایی = صبوری / توان دید = آیا دیدن ممکن می شود / افروزیم = روشن نماییم ]

سوادِ لوحِ بینش را عزیز از بهرِ آن دارم / که جان را نسخۀ باشد ز لوحِ خالِ هندویت


مردمک سیاهِ چشمم را از آن جهت عزیز می دارم یعنی در چشمم حفظش می کنم که از نقشِ خالِ هندیت برای جان یک مثال و یک نسخه باشد . [ سواد = سیاهی ، مقابل بیاض به معنی سفیدی / لوح = تخته / بینش = دیدن ]

مردمک را به خال تشبیه می کند و می گوید : چون مردمک چشمم به خالِ تو شباهت دارد . به همین جهت در چشمم به عنوان یادگار حفظش می کنم .

تو گر خواهی که جاویدان جهان یکسر بیارایی / صبا را گو که بردارد زمانی بُرقع از رویت


اگر می خواهی که جهان را دفعتاََ آرایش دهی و مزین نمایی . به صبا بگو زمانی روبند را از رویت بلند کند که تمام عالَم از پرتو رویت مزین و منور گردد . زیرا روی تو نورِ محض است و به هر جا که اشعه اش بیفتد ، آنجا را منور و مزین کند . [ جاویدان = ابدی / یکسر = یک دفعه / بیارایی = آرایش و تزیین کنی / برقع = روبند ]

وگر رسمِ فنا خواهی که از عالَم براندازی / برافشان تا فرو ریزد هزاران جان ز هر مویت


اگر می خواهی که رسم و قانون فنا را از جهان بر چینی و یا از بین ببری ، زلف و گیسویت را تکان بده تا از هر مویش چندین هزار جان بریزد . یعنی اجسام و اشباح از عالم بر طرف می شود امّا ارواخ پاک همیشه باقی می مانند زیرا ارواح خود باقی ابدی اند و فانی نمی شوند . [ برافشان = تکان بده / براندازی = برچینی و از بین ببری / ریزد = ریخته شود ]

– اگر در ادیشه آنی که نشانِ نابودی را در جهان از ریشه برکنی ، گیسوی خود را پریشان کن تا جان های عاشقانِ زنده دل فرو ریزد و رسمِ فنا را از عالم براندازد . ( شرح حافظ دکتر خطیب رهبر )

من و بادِ صبا مسکین دو سرگردانِ بی حاصل / من از افسونِ چشمت مست و او از بویِ گیسویت


منِ مسکین و بادِ صباِ مسکین ، دو بی حاصلِ سرگردانیم . من از سِحرِ چشمت مستم و صبا از بوی گیسویت مست است . همانطور که در مسکینی شریکیم در مستانگی هم شریک هستیم .

زهی همّت که حافظ را راست از دنیی و از عقبی / نیامد هیچ در چشمش بجز حاکِ سرِ کویت


 همّتِ حافظ عجب همّتی است یعنی چه همّتِ بلندی حافظ دارد که از هر دو جهان یعنی دنیا و آخرت غیر از غبارِ کوی تو هیچ چیز در نظرش ارزش و بهایی ندارد .

شرح و تفسیر غزل 94                     شرح و تفسیر غزل 96

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 95 دیوان خواجه حافظ شیرازی

خلاصه زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی

به اتفاق تذکره نویسان لقب اصلی او شمس الدین است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست برمی آید :

به سوی جنت اعلی روان شد / فرید عهد ، شمس الدین محمد

نویسنده مقدمۀ دیوان حافظ او را «شمس الملة و الدین» یاد کرده و یکی از دیوانهای چاپی حافظ «شمس الدین والدنیا» نوشته ، بدیهی است که لقب او همان شمس الدین بوده و «ملت» و «دنیا» زائد است .

پس از وفات او اهلِ ذوق و عرفان وی را با القاب ذیل خوانده و ستوده اند .

بلبل شیراز ، لسان الغیب ، خواجۀ عرفان ، خواجه شیراز ، ترجمان الحقیقت ، کاشف الحقایق ، ترجمان الاسرار ، مجذوب سالک ، ترجمان السان و غیره . نام وی به اتفاق همه صاحبان تذکره ، محمد است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست ، تایید می شود .

یگانه سعدی ثانی ، محمدِ حافظ / از این سراچه فانی به دارِ راحت رفت

تخلص خواجه ، حافظ است . و …

متن کامل زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

خلاصه معرفی کتاب دیوان اشعار شمس الدین محمد حافظ شیرازی

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح سودی بر حافظ – جلد اول – ترجمۀ عصمت ستارزاده – انتشارات نگاه

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟