شرح و تفسیر غزل شماره 50 دیوان سعدی شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 50 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 50 دیوان سعدی شیرازی

شاعر : ابو محمد مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 50 دیوان سعدی شیرازی

متن کامل ابیات 1 الی 7

1) عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست / کآن که عاشق شد ، از او حکم سلامت برخاست

2) هر که با شاهد گل روی به خلوت بنِشست / نتوانَد ز سر راه ملامت برخاست

3) که شنیدی که برانگیخت سمند غم عشق / که نه اندر عقبش گَرد ندامت برخاست ؟

4) عشق غالب شد و از گوشه نشینان صلاح / نام مستوری و ناموس کرامت برخاست

5) در گلستانی کآن گل بن خندان بنِشست / سرو آزاد به یک پایِ غرامت برخاست

6) گل صد برگ ندانم به چه رونق بشِکفت ؟ / یا صنوبر به کدامین قد و قامت برخاست ؟

7) دی زمانی به تکلّف برِ سعدی بنِشست / فتنه بنشست ، چو برخاست ، قیامت برخاست

شرح و تفسیر غزل شماره 50 دیوان سعدی شیرازی

عشق ورزیدم و عقلم به ملامت برخاست / کآن که عاشق شد ، از او حکم سلامت برخاست


عشق ورزیدم و عاشق شدم و آنگاه عقل ، مرا سرزنش کرد و گفت که هر کس عاشق شود ، دیگر مشمول حکم سلامت نیست و بیمار خواهد بود . [ ملامت = سرزنش و زخم زبان ]

هر که با شاهد گل روی به خلوت بنِشست / نتوانَد ز سر راه ملامت برخاست


هر کس که با زیبا روی گل چهره در خلوت و به طور پنهانی همنشینی کرد . محال است که بتواند خود را از سرزنش شدن در امان دارد . یعنی همواره در معرض سرزنش قرار دارد . [ شاهد = معشوق زیبا / گل روی = روی گل مانند ]

که شنیدی که برانگیخت سمند غم عشق / که نه اندر عقبش گَرد ندامت برخاست ؟


آیا شنیده ای که کسی اندوه عاشقی را چونان اسبی برانگیزد و سرزنش به سان گرد و غباری در پی او بلند شود ؟ یعنی عشق ورزیدن و سرزنش شدن توأمان است . [ سمند = اسب / در این بیت «غم عشق» به «سمند» و «ملامت» به «گرد» تشبیه شده است . ]

عشق غالب شد و از گوشه نشینان صلاح / نام مستوری و ناموس کرامت برخاست


شور عاشقی بر پرهیزگاران صلاح اندیش و خلوت گزیده چیره گشت و کارشان به رسوایی کشید و شهرت و اعتبارشان در پاکدامنی و بزرگواری از میان رفت . [ صلاح = تقوا و پرهیزگاری ، شایسته / مستوری = تقوا و پاکدامنی ، نجابت و پارساییی / ناموس = آوازه و شهرت / کرامت = در لغت به معنی بزرگواری و بخشندگی است و در اصطلاح صوفیان ، امر خارق العاده ای که به سبب عنایت خداوندی از سوی صوفیِ کامل و واصل صادر می شود . مثل اِخبار از معقّبات و اِشراف بر ضمایر و شفای بیماران و رام کردن درندگان و نظایر اینها ]

در گلستانی کآن گل بن خندان بنِشست / سرو آزاد به یک پایِ غرامت برخاست


در گلستانی که آن معشوق زیباروی بنشیند ، سرو که سمبل راستی و اعتدال است ، در برابر او باید تاوان بپردازد و از این روی است که بر یک پای ایستاده است . [ سرو آزاد = سرو درختی است همیشه سبز که قامت معشوق را بدان تشبیه می کنند و بر سه قسم است : سرود آزاد که شاخه هایش راست رُسته ، سرو سهی که دو شاخه اش راست رُسته و سرو ناز که شاخه هایش متمایل است . / به یک پای غرامت برخاست = برای پرداخت تاوان بر یک پای ایستاد  ، در اصطلاح صوفیه نوعی تنبیه است که اگر صوفی در مراحل سیر و سلوک مرتکب لغزش و خطا می شد . به فرمان پیر و مرشد خود می بایست روی یک پا بایستد تا اینکه مرشد از خطای او درگذرد و او را عفو کند . ]

گل صد برگ ندانم به چه رونق بشِکفت ؟ / یا صنوبر به کدامین قد و قامت برخاست ؟


نمی دانم گل صد برگ با کدام زیبایی خود در برابر معشوق شکفت و درخت صنوبر با کدام اعتدال و بلندی در مقابل او خودنمایی آغاز کرد ؟ [ گل صد برگ = هر گلی که به نسبت دیگر اقسام خود برگ بسیار داشته باشد / صنوبر = درختی است زینتی و همیشه سبز با برگ های سوزنی و شکلی مخروطی که در ادب فارسی قامت یار را بدان تشبیه کنند . ]

دی زمانی به تکلّف برِ سعدی بنِشست / فتنه بنشست ، چو برخاست ، قیامت برخاست


دیروز معشوق با اکراه و بی میلی در کنار سعدی نشست و هنگامی که نشست ، شور و غوغا فروکش کرد و چون برخاست که برود ، از قیام او شور و غوغا و هیاهو به پا شد . [ دی = دیروز / برِ = نزدِ / تکلّف = منّت ، ریا و تزویر / قیامت برخاستن = کنایه از شور و غوغا و آشوب به پا شدن ]

شرح و تفسیر غزل 49 شرح و تفسیر غزل 51

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 50 دیوان سعدی شیرازی

زنگینامه سعدی شیرازی

افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …

متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی

در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .

این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح غزلهای سعدی – جلد اول و دوم – نوشته دکتر محمدرضا برزگر خالقی و دکتر تورج عقدایی – انتشارات زوّار
Tags:
فقیه

Share
Published by
فقیه

Recent Posts

غزل شماره 14 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…

1 سال ago

غزل شماره 172 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…

1 سال ago

غزل شماره 13 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…

1 سال ago

غزل شماره 171 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…

1 سال ago

غزل شماره 12 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…

1 سال ago

غزل شماره 170 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…

1 سال ago