شرح و تفسیر غزل شماره 130 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
ای محبوب من ، دیشب در فراق رویت جانم از غمی که از تو دور باد در تب و تاب بود و چشمانم به سان ابر از عشق درون سیل اشک بر گونه ام جاری می ساخت . [ دوش = دیشب / تاب = رنج و غم ، آتش و سوز / سودا = عشق ، یکی از اخلاط اربعه که غلبۀ آن موجب عشق و هوس و خیال ( مالیخولیا ) می شود ]
عقل بیچاره در اندیشیدن لگدکوب عشق گردید و در این حال دلِ بی قرار و آشفته انتظار آرامش و خفتن داشت . [ مسکین = آن که هیچ ندارد ، حقیر و ضعیف / چشم داشتن = کنایه از توقّع و انتظار داشتن ، امید و آرزو داشتن ]
درد جدایی ات طبل یغماگری را در گرداگرد شهر دل به صدا درآورد و عشق تو خانۀ عقل را مثل گویی اسیر دست چوگان ساخت . [ کوس = طبل بزرگ که در جنگ ها زنند / طبطاب = چوبی است که در فارسی به آن تختۀ گوی بازی گویند ]
دل تصویر اسم تو را مثل محرابی برای تسبیح گفتن خود قرار داده و سحرگاهان تسبیح گویان روی به محراب تصویر نامت نهاده بود . [ محراب = جایی در مسجد که امام در آنجا نماز می گزارد ، قبله / تسبیح = در لغت به معنی سبحان الله گفتن و خدا را به پاکی یاد کردن است و نیز سُیحه را گویند و آن عبارت از وسیله ای است از دانه های به رشته کشیده شده ]
چشمم می پرید و بایستی در اثر این تفأّل به دیدار دوست نایل می آمدم ، امّا به من گفتند : که روی او را نخواهی دید ، گرچه چشم من به سبب سیمابی که در درون داشت مروارید اشک می افشاند . [ دیده جَستن = پریدن چشم که نشانۀ تفأّل و شگون بوده است و شوق و اشتیاق را می رساند / دُر = مروارید / سیماب = جیوه / دُر افشان بودن چشم = کنایه از گریان بودن چشم ]
در اثر سازگاری فلک آغاز کار عاشقی ام بسیار شیرین به نظر می رسید ، امّا کی گمان می کردم که فلک وصال شیرین مرا به زهر آلوده سازد . [ شهد = عسل و انگبین / شهدآلوده = شیرین / ناب = خالص ]
ای سعدی ، این راه در دریای عشق سخت و دشوار گشته است . باری ، تو در آغاز عاشقی اندکی شکیبایی و تاب و توان داشتی . [ آخر = به هر حال ، خلاصه ، باری / پایاب = بن و قعر آب که پای بدان رسد ، تاب و توان ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…