شرح و تفسیر بیان جواب گفتن هدهد طعنه زاغ را در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
آورده اند در مرغزاری خوش که نسیم آن ، بوی بهشت را معطر کرده بود و عکس آن روی فلک را منور گردانیده ، از هر شاخی هزار ستاره تابان و در هر ستاره ای سپهر حیران …. و وحوش بسیار به سبب چراخور و آب در خصب نعمت بودند ، لیکن به مجاورت شیر ، آن همه نعمت و آسایش منقص بود . روزی جمع شدند و به نزدیک شیر رفتند و گفتند : تو هر روز پس از رنج بسیار و مشقت فراوان از ما یکی شکار می کنی و ما پیوسته در بیم و هراسیم و تو در رنج و تلاش ، اکنون چیزی اندایشیده ایم که تو را از آن فراغت و …
متن کامل حکایت نخچیران و شیر را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
هدهد گفت : شاها ، محض رضای خدا در حق من گدای برهنه ناچیز ، سخن دشمن را گوش مکن .
اگر آنچه ادعا می کنم گزافه و دروغ است . من از سرم می گذرم و اینک گردن مرا بزن .
زاغ که منکر قضا و قدر و حکم قاطع آن است اگر هزاران عقل هم که داشته باشد باز کافر است .
تا وقتی که اثری از کافران در تو باشد . تو جایگاه پلیدی و شهوتی ، مانند شرمگاه زنان و مردان . پس تا وقتی که با کافران سنخیت داری ، همچنان ناپاکی .
بله البته که من (هدهد) در حال پرواز در هوا می توانم دام نهان شده در زیر خاک را ببینم اما به شرط آنکه قضای الهی ، چشم عقلم را نبسته باشد .
وقتی که قضای الهی در رسد . علم و عقل دچار غفلت شود و ماه سیاه و تیره گردد و خورشید نیز دچار کسوف شود .
این قبیل کارها طبق قضای الهی صورت می گیرد و این موارد کی قلیل یا بعید است ؟ هر کس که قضای الهی را انکار کند . این انکار را نیز ناشی از قضای الهی بدان . [ مولانا طبق معتقدات اهل شرع و اصحاب فلسفه و حکمت به قضا و قدر عقیده دارد و می گوید که قضای الهی مافوق عقیده بشری است و در عین حال عقیده دارد که هر چند قضای الهی حق است ولی حهد و کوشش انسان نیز حق است . به عبارتی می گوید روا نیست که به بهانه حاکمیت قضا و قدر الهی ، کار و تلاش را تعطیل کنی . بل قضا حق است و جهد بنده حق / هین مباش اعور چو ابلیس خلق ]
دکلمه بیان جواب گفتن هدهد طعنه زاغ را
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…