بیان آنکه نماز و روزه گواهی هاست بر نورِ اندرونی | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی
کتاب : مثنوی معنوی
قالب شعر : مثنوی
آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر پنجم ابیات 183 تا 199
نام حکایت : حکایت ورود حدیث اَلکافِرُ یَأکُلُ فی سَبعَةِ اَمعآءِِ وَالمُؤمِنُ یَأکُلُ
بخش : 5 از 19 ( بیان آنکه نماز و روزه گواهی هاست بر نورِ اندرونی )
تنی چند از کافران از راهی دور به مسجد درآمدند و به پیامبر (ص) گفتند که ما را به عنوان مهمان بپذیر . پیامبر رو به اصحابِ خود کرد و فرمود هر کدامتان یکی از این افراد را به خانۀ خود ببرد و از او پذیرایی کند . هر یک از آنان بیدرنگ یکی از کافران را انتخاب کردند و با خود بردند . امّا در آن میان یکی از کافران که بس جسیم و تنومند بود باقی ماند و کسی حاضر نشد او را به خانۀ خود ببرد . زیرا از ظاهرش پیدا بود که پُرخورست . پیامبر وقتی دید که کسی حاضر نیست میزبانِ او شود . خود ، او را به خانه بُرد تا از او پذیرایی کند . چون وقتِ شام رسید اهلِ خانۀ پیامبر پی در پی طعام می آوردند و …
متن کامل ” حکایت ورود حدیث اَلکافِرُ یَأکُلُ فی سَبعَةِ اَمعآءِِ وَالمُؤمِنُ یَأکُلُ “ را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
این نماز و روزه و حج و جهاد هم بر اعتقادِ قلبی شهادت می دهد .
این زکات و قربانی دادن و اجتناب از حسادت نیز بر اعتقادِ درونی انسان گواهی می دهد .
برای مثال وقتی که کسی سفره می گسترد و ضیافتی ترتیب می دهد . این مطلب را می رساند که ای مهمانان بزرگوار ، ما (میزبان) با شما صفا و یکرنگی داریم . [ مِهان = بزرگتران ، بزرگان ]
همینطور تقدیم کردن هدیه و ارمغان و پیشکش ، نشان دهندۀ اینست که من ( تقدیم کننده ) با تو روابط حسنه دارم و قلباََ از تو خرسندم .
در این دنیا هر کس با بذلِ مال از رویِ خلوصِ قلبی و یا از رویِ ریا می خواهد چه چیزی را نشان دهد ؟ او می خواهد بدین وسیله بگوید که گوهری در درونم وجود دارد . [ این گوهر چیست ؟ به بیت بعد توجّه کن . ]
گوهری از پرهیزگاری و یا بخشندگی در درونِ خود دارم . همینطور زکات و روزۀ مقرّرنشان می دهد که در درونِ شخصِ زکات دهنده و روزه گیر گوهرِ ایمان وجود دارد . [ البته ممکن است شخصی این دو عبادت را از رویِ ریا و تظاهر انجام دهد . به هر حال فرقی نمی کند . زیرا او با انجامِ اینگونه عبادات می خواهد نشان دهد که در درونش گوهرِ ایمان جای گرفته است . ]
روزه با زبان حال گوید : این شخصِ روزه دار حتّی از خوردن و نوشیدنِ رِزقِ حلال هم پرهیز کرد . قطعاََ بدان که او هیچ پیوندی با رِزقِ حرام ندارد . یعنی دست به حرام نمی آلاید .
و زکات نیز با زبانِ حال گوید : زکات دهنده حتّی از مالِ خویش نیز به این و آن می دهد . پس چگونه ممکن است از مالِ هم کیشانِ خود بدزدد ؟
ولی اگر شخصی این عبادات را از رویِ ریا و ظاهرسازی انجام دهد . دو شاهدِ او یعنی قول و فعلش در دادگاهِ عدلِ الهی مردود و مخدوش شود . [ طَرّاری = دزدی ، سرقت ، در اینجا به معنی حیله گری و تظاهر است / جَرح = زخم زدن ، رد کردن شهادت ، جَرحِ شهود ]
برای مثال ، آن عابدِ ریاکار مانندِ صیّاد دانه ها را در دام می ریزد تا پرنده ای شکار کند و قهراََ دانه ریختنِ او از رویِ دلسوزی و بخشندگی برای پرندگان نیست . [ «هست» به بیت قبلی بازمی گردد یعنی مَثَلِ آن عابدِ ریاکار مَثَلِ صیّادی است که … ]
آن ریاکاری که در ماهِ رمضان روزه می گیرد مانندِ گربه ای است که خود را به خواب می زند تا خامان را صید کند . [ در این بیت نیز «هست» به آن عابدِ ریاکار راجع می شود . همانطور که در بیتِ پیشین انفاق و بخشش او را به صیّاد دانه ریز تشبیه کرده در اینجا نیز روزه داری او را به گربه ای تشبیه می کند که رندانه خود را به خواب می زند و میلی به شکار نشان نمی دهد در حالی که این کارِ او نوعی تَرفَند است . ]
با این عملِ ریاکارانۀ خود اقوامِ بسیاری را نسبت به اهلِ عبادت بدبین می کند و بخشندگان و روزه داران را بدنام می سازد . [ صَوم = روزه ]
با اینکه شخصِ ریاکار چنین کج رفتاری و انحرافی دارد . امّا سرانجام فضل و رحمتِ واسعۀ الهی او را از این کژی ها پاک می کند . [ گاه ممکن است شخصی از رویِ تظاهر به طاعتی و عبادتی روی کند . لیکن بر اثرِ ظهورِ عواملی منفعل شود و طاعتِ ریاکارانه اش را به اخلاص تبدیل کند . ]
رحمتِ الهی بر غضبش پیشی دارد . به همین سبب مکر و ریای آن شخص را چنان نوری از ایمان می دهد که حتّی ماهِ شبِ چهاردهم هم آنگونه تابان و ونوّر نباشد . [ سَبق بُردن = پیشی گرفتن / غَدر = حیله و فریب ]
خداوند سعی و تلاشِ ریاکارانۀ او را از آلودگی ریا پاک می کند و رحمتش او را از این کژی و پریشانی می شُوید . [ خُباط = حالتی شبیه به دیوانگی ، پریشانی مغز ]
تا آنکه مقامِ غفاریّتِ الهی آشکار شود و کُلاهِ غُفرانِ الهی ، عیبِ درونی او را بپوشاند . [ مِغفَر = کُلاهخود / کلّی = کچلی / غفّار = از اسماء الله است و لفظاََ به معنی پوشاننده . غَفر به معنی پوشاندن است و غُفران به معنی پوشاندن گناه است . از اینرو غَفّار در فارسی به معنی آمرزنده و آمرزگار است .
آبِ باران برای این از اوج آسمان می بارد تا پلیدان را از پلیدی پاک کند . [ در قسمتی از آیه 48 سورۀ فرقان آمده است « … و از آسمان آبی پاک و پاک کننده فرو فرستادیم » ]
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…