وحی حق به موسی که تو را دوست می دارم | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی
کتاب : مثنوی معنوی
قالب شعر : مثنوی
آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر چهارم ابیات 2921 تا 2932
نام حکایت : حکایت منازعت امیران عرب با مصطفی (ص) که مُلک را تقسیم کن
بخش : 5 از 5 ( وحی حق به موسی که تو را دوست می دارم )
امیران عرب با خشم نزدِ پیامبر می روند و به او می گویند : اگر تو خود را از جانب خدا امیر می دانی . ما نیز امیریم . پس بهتر است کاری با امارتِ ما نداشته باشی . پیامبر (ص) به آنان می فرماید که امارتِ من حقیقی است . امّا امارت شما مجازی . آنان قانع نمی شوند و به مشاجرۀ خود ادامه می دهند تا اینکه ناگهان ابری سیاه در پهنۀ آسمان ظاهر می شود و می بارد و سیلی خروشان به سویِ شهر براه می افتد و مردم ، هراسان به شیون و فغان می پردازند . پیامبر (ص) به آنان می گوید اینک هنگام تمیز حق و باطل است …
متن کامل ” حکایت منازعت امیران عرب با مصطفی (ص) که مُلک را تقسیم کن ” را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
خداوند از طریقِ وحیِ قلبی به موسی فرمود : ای انسانِ برگُزیده ، تو را دوست دادرم . [ مولانا در این بخش ، مطلب چند بیت آخر بخش قبل را بسط می دهد . او در آن ابیات گفت : بندگانِ نیکبختِ خدا ، کسانی هستند که به هنگامِ نزولِ بلا نیز به سویِ حق می روند و بر قهرِ او نیز همچون لطفش عاشق اند . چنین بندگانی ، محبوب و مقبولِ درگاهِ احدیّت اند . چنانکه حضرت موسی (ع) بواسطۀ داشتنِ چنین خصلتی ، محبوبِ حضرت حق شد . استاد فروزانفر می گوید : این مطلب از رسالۀ قشیریه ، ص 78 و احیاء العلوم ، ج 4 ، ص 185 ، اتخاذ شده و گفته اند : « توکّل کننده مانندِ طفل است که چیزی جز پستانِ مادر نمی شناسد تا بدان پناه برد . همینطور توکّل کننده به چیزی روی نکند جز پروردگارِ متعال » ]
موسی به درگاهِ الهی عرضه داشت . ای خداوندِ صاحبِ کرَم ، چه خصلتی باعث شد که مرا دوست بداری . آن خصلت را بیان فرما تا آن را در خود رُشد دهم .
حضرت حق تعالی به موسی فرمود : تو باید مانندِ آن کودکی باشی که حتّی هنگامِ خشمگین شدنِ مادرش به خودِ مادرش پناه می برد . [ والده = مادر ]
دلیل اینکه طفل در هر حالتی به دامن مادر پناه می برد اینست که او اصلاََدر ذهنش خطور نمی کند که بجز مادرش موجودِ دیگری وجود داشته باشد . از اینرو هم از دستِ مادرش غمین می شود و هم شاد . [ دیّار = کس ، کسی ، دیر نشین ، صاحبِ دیر ، دو معنی اوّل مورد نظر است / مخمور = در لغت به معنی کسی است که از شراب مست شده و نیز به معنی کسی است که در اثرِ زایل شدن اثرِ شراب ، دچار کسالت و سر درد گردد ، در اینجا منظور پریشانی و ناراحتی است . ]
هر گاه مادرِ آن کودک ، کشیده ای به او زند . باز به سویِ مادر می آید و به دامنِ او پناه می برد . [ تَنَد = از مصدر تنیدن است که از روش کار بافتن در دستگاه بافندگی گرفته شده است به معنی « بر چیزی یا کاری مصمم بودن ، مدام به کاری یا چیزی مشغول بودن است . ]
کودک بجز مادرش از هیچکس کمک نمی خواهد . زیرا مادر ، برای او ملاک همۀ خوبی ها و بدی هاست . یعنی همه چیزِ او مادر است .
ای موسی ، دلِ تو نیز در جمیعِ خیرات و شُرور ، غیر از ما به هیچ جایِ دِگر توجّه نمی کند .
زیرا بجز من هر چه در این عالَم است در نظرت ، سنگ و کلوخی بیش نیست . خواه آن کودک باشد و خواه جوان و یا پیر . [ صَبی = کودک ، پسر بچه ]
چنانکه هنگامِ راز و نیاز می گویی : « تنها تو را می پرستم » و به هنگام هجوم بلا از غیرِ تو یاری نمی خواهم . [ حَنین = ناله و زاری / لانَستعین = یاری نمی جوییم ]
جملۀ اِیّاک نَعبُد در لغت برای حصر است و مراد از آن ، زدودنِ لوثِ ریا از عبادت است .
جملۀ اِیّاکَ نَستَعین نیز برای افادۀ حصر و اختصاص است . زیرا این جمله ، یاری خواستن را فقط به خدا محصور و مقصور کرده است . [ قصر = کوتاه کردن / اِیّاکَ نَستَعین = فقط از تو یاری می خواهیم ]
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…