شرح و تفسیر غزل شماره 107 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
باد در هنگام صبح از کوی دوست مشتی خاک به دشت و صحرا برد و بدینسان بوستان را از بوی دوست غرق در بوی عنبر ناب ساخت . [ عنبر = ماده ای چرب و خوشبو و سیاه رنگ که از رودۀ نوعی وال یا ماهی عنبر (کاشالو) می گیرند / سارا = خالص و صاف ]
اگر دوست با ما از درِ سازگاری درآید ، این پیروزی و اقبالی بزرگ است . ولی چنانچه راه ناسازگاری پیش گیرد ، بر ما لازم است که خود را با خوی او وفق دهیم . [ دولت = سعادت و اقبال ]
اگر مرا بپذیرد ، غلام خویش را مورد توجّه و عنایت قرار داده است و چنانچه ما را از خود براند ، توان درافتادن با او را نداریم . [ مملوک = بنده و غلام زر خرید / پنجه کردن با کسی = کنایه از ستیز و نزاع کردن با کسی ]
اگر خاطر هر کس به جانب دوست میل و رغبتی دارد ، باید همانند موی دوست آشفتگی بسیاری تحمّل نماید . [ خاطر = فکر و اندیشه ، دل ]
اگر برای روزه داران فردا عید فطر است ، برای ما همین لحظه است که به جای ماه نو هلال ابروی دوست را مشاهده می کنیم . [ عید = عید فطر ]
هر کس از سر بی خویشتنی در میدان عشق جولانی دارد . امّا باید به انتظار نشست تا معلوم شود که گوی عشق دوست به خم چوگان چه کسی خواهد افتاد ؟ [ بی خویشتن = مستانه و در حالت بی خودی و بی خویشی / جولان کردن = سعی و تلاش کردن / گوی = توپ و گلوله ای چوبین که در بازی چوگان از آن استفاده می شود / چوگان = چوبی با دستۀ راست و باریک و سرِ کج که با آن در چوگان بازی گوی را می زنند ]
برای دشمنم بدی آرزو نمی کنم ، زیرا برای آن بدبخت همین کافی است که مرا در کنار دوست ببیند . [ عقوبت = عذاب / هم زانو = دو کسی که برابر و مقابل هم نشینند ، کنایه از مصاحب و رفیق صمیمی ]
دل هر کس برای تفرّج و خوشی به باغ و صحرایی میل می کند . آری ، هر کس متناسب با درک و ذوق خود برای احساس لذّت به جانبی می رود . عاشق هم برای درک این لذّت به سوی دوست می رود .
ای کاش در باغ و بستانی که مردمان لب به تحسین آن گشوده اند ، بلبلی سخنگو مثل سعدی یا گلی به زیبارویی یار وجود می داشت . [ باری = به هر حال ، خلاصه ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…