خواندن فرعون زنان نوزاده را سوی میدان | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی
کتاب : مثنوی معنوی
قالب شعر : مثنوی
آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر سوم ابیات 938 تا 947
نام حکایت : خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن
بخش : 7 از 17 ( خواندن فرعون زنان نوزاده را سوی میدان )
هر چند ماجرای ولادت حضرت موسی (ع) در تفاسیر قرآن کریم و تواریخ به صورت های مختلف نقل شده . ولی این مطلب موردِ اتفاق است که نجات یافتن موسی از دستِ قهر و ستمِ فرعونی با مشیّتِ الهی و عنایتِ ربّانی بوده است . تورات در نقلِ این ماجرا به اجمال و اختصار سخن گفته و از تفصیلِ آن اجتناب ورزیده است . پس از آنکه منجّمان و خواب گزاران ، فرعون را از ولادت موسی می آگاهانند . به دستور فرعون ، فرزندانِ ذکورِ بنی اسرائیل قتل عام می شوند و …
متن کامل « حکایت خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن » را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید .
پس از گذشت نُه ماه ، فرعون تختِ خود را به میدان بُرد و سخت ندا در داد و گفت :
ای زنان با اطفالِ خود سوی میدان بروید و ای بنی اسرائیل جملگی از خانه هاتان بیرون روید .
همانطور که سالِ گذشته ، خلعت و هدایای ما نصیبِ مردان شد و هر یک از آنان از فرعون سیم و زر گرفتند . [ پار = سال گذشته ، پارسال ]
ای زنان بدانید که امسال ، اقبال و دولت با شما یار شده تا هر یک از شما هر چه می خواهد بیابد و از فرعون بگیرد .
مسلماََ فرعون به زنان نیز جامه های فاخر و پیشکش هایی خواهد داد و بر سرِ کودکان نیز کلاهِ زرین می گذارد . [ صِلّت = جایزه ، اِنعام ]
آگاه باشید ، هر کودکی که در این ماه زاییده شده برود نزدِ شاه توانگر و مقتدر و از او گنجینه هایی جایزه بگیرد . [ مکین = دارای عزت ، عزیز و بزرگوار ]
زنانی که در آن ماه بچه ای زاییده بودند با نوزادان خود راه افتادند و شادمان به سراپردۀ فرعون رسیدند .
هر یک از زنان تازه زاییده ، از شهر بیرون آمدند و راهیِ میدان شدند در حالی که از نیرنگ و ستم فرعون بی خبر بودند .
وقتی که زنان در میدان جمع شدند . مأموران حکومتی ، همۀ نوزادان پسر را از ایشان گرفتند و بردند .
سرِ همۀ آن پسران را بُریدند و چنین گفتند : این کار از روی احتیاط و دوراندیشی انجام شد تا دشمنِ فرعون ، رشد نکند و تباهی به بار نیاورد . [ خُباط = دیوانگی ، پریشان حالی ]
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…