شرح و تفسیر غزل شماره 2 دیوان حافظ شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 2 دیوان حافظ شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 2 دیوان حافظ شیرازی

شاعر : شمس الدین محمد حافظ شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : دیوان اشعار حافظ شیرازی غزل شماره 2

متن کامل ابیات 1 الی 8

1) صلاح کار کجا و من خراب کجا / ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا

2) دلم از صومعه بگرفت و خرقه سالوس / کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا

3) چه نسبت است به رندی صلاح و تقوی را / سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا

4) ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد / چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا

5) چو کحل بینش ما خاک آستان شماست / کجا رویم بفرما از این جناب کجا

6) مبین سیب زنخدان که چاه در راه است / کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا

7) بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال / خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا

8) قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست / قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا

شرح و تفسیر غزل شماره 2 دیوان حافظ شیراز ی

صلاح کار کجا و من خراب کجا/ ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا


یار به فکر آرایش و اصلاح خود است ام من به فکر باده نوشی و مستی . هیچ مناسبتی بین من و یار نیست . مصراع دوم همین معنی را تایید می کند و می گوید : بین طریق عشق و طریق زهد تنافی وجود دارد . [ صلاح کار = عمل صالح و نیک . خراب = سرخوش و مست ]

دلم از صومعه بگرفت و خرقه سالوس / کجاست دیر مغان و شراب ناب کجا


دلم از صومعه و از خرقه ریا زده شد یعنی از هر دو این ها بیزارم . کجاست دیر مغان ؟ یعنی میخانه و شراب خالص و صاف کجاست . یعنی این که از زرق و ریا بیزارم و از ظاهر سازی نفرت دارم . سلوک طریق عشق و رندی را می خواهم . [ صومعه = در اصل عبادتگاه نصارا بوده ولی بعدها مطلقاََ به عبادتگاه اطلاق شد . دلم بگرفت = متنفرم و بیزارم . خرقه سالوس = خرقه ریا . ناب = خالص و صافی ]

چه نسبت است به رندی صلاح و تقوی را / سماع وعظ کجا نغمه رباب کجا


این بیت مضمون بیت اول را تایید می کند و می گوید : چه مناسبت دارد باده نوشی با صلاح و تقوی . استماع وعظ کجا و شنیدن ساز کجا . چون این دو با هم سازگار نیستند .

ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد / چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا


از روی دوست ، خاطر دشمنان چه دریابد یعنی دشمنان از روی دوست نور و صفا کسب نمی کنند . مصراع دوم را مثل قرار داده و می فرماید : آتش خاموش شمع کجا و شمع آفتاب کجا . یعنی همانطور که شمع خاموش از خورشید نور و ضیا کسب نمی کند . دل افسرده دشمنان هم از روی جانان کسب نور و ضیا نکند . [ دریابد = فهمیدن ، یابیدن و یافتن مطلقاََ به معنای پیدا کردن است ولی اگر به اول هر یک از آنها ، پیشوند «در» اضافه گردد . معنای فهمیدن می دهند . چراغ = آتش پاره ای که در فتیله شمع می سوزد . و لفظ مرده اگر در مورد آتش بکار رود به معنای خاموش است ]

چو کحل بینش ما خاک آستان شماست / کجا رویم بفرما از این جناب کجا


چون خاک آستان شما سُرمه چشم ما است . بفرمایید که از این پیشگاه کجا رویم . یعنی تا چشم باز کردیم این پیشگاه را دیدیم و تا روز مرگ هم ملازم همین درگاهیم و غیر از این جا به جای دیگر نمی رویم . [ کحل = سُرمه . بینش = دیدن و بصر . آستان = درگاه ]

مبین سیب زنخدان که چاه در راه است/ کجا همی روی ای دل بدین شتاب کجا


ای دل به سیب زنخدان جانان فریفته مشو که آن در سر راهش چاهی است . خطاب به دل گوید : ای دل با این عجله کجا می روی . شتاب مکن و با تمکین و تأمل برو که به چاه نیفتی والّا زندانی ابد می شوی . چون زنجیرهای زلف جانان زندان و حبس خانه دل هاست . هر کس که گرفتار شد دیگر خلاصی ندارد پس اگر می خواهی گرفتار نشوی و اسیر عشق جانان نگردی به آن چیزها التفات و توجه نداشته باش . [ سیب زنخدان = زقن را گویند ، گودی در چانه که شعرا آن را به سیب و به ، تشبیه کرده اند . چاه = در اینجا به معنای چاه عمیق واقعی نیست ]

بشد که یاد خوشش باد روزگار وصال / خود آن کرشمه کجا رفت و آن عتاب کجا


روزگار وصال رفت . ذکرش به خیر باد . آن حرکات موزون و آن شیوه های مقبول و مطبوع جانان کجا رفت و آن عتاب های محبوبانه آن زمان چطور شد . [ بشد = رفت . یاد = ذکر و به خاطر آوردن . کرشمه = حرکات موزونی که از چشم و ابرو صادر مشود ، ناز و عشوه . عتاب = سرزنش ]

قرار و خواب ز حافظ طمع مدار ای دوست / قرار چیست صبوری کدام و خواب کجا

ای جانان از حافظ طمع و توقع قرار و صبر و خواب نداشته باش . قرار چیست و خواب کدام است و صبر کجاست ؟ مراد این است که خواب و آرامش در مقام صبر است . در مقام عشق این ها مفهومی ندارد . یعنی عاشق از این ها برکنار است . [ طمع مدار = آرزو مکن ]

دکلمه غزل شماره 2 دیوان حافظ شیراز ی

دکلمه غزل شماره 2 دیوان حافظ شیراز ی

زنگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی

به اتفاق تذکره نویسان لقب اصلی او شمس الدین است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست برمی آید :

به سوی جنت اعلی روان شد / فرید عهد ، شمس الدین محمد

نویسنده مقدمۀ دیوان حافظ او را «شمس الملة و الدین» یاد کرده و یکی از دیوانهای چاپی حافظ «شمس الدین والدنیا» نوشته ، بدیهی است که لقب او همان شمس الدین بوده و «ملت» و «دنیا» زائد است .

پس از وفات او اهلِ ذوق و عرفان وی را با القاب ذیل خوانده و ستوده اند .

بلبل شیراز ، لسان الغیب ، خواجۀ عرفان ، خواجه شیراز ، ترجمان الحقیقت ، کاشف الحقایق ، ترجمان الاسرار ، مجذوب سالک ، ترجمان السان و غیره . نام وی به اتفاق همه صاحبان تذکره ، محمد است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست ، تایید می شود .

یگانه سعدی ثانی ، محمدِ حافظ / از این سراچه فانی به دارِ راحت رفت

تخلص خواجه ، حافظ است . و …

متن کامل زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

معرفی کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی

ا

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح سودی بر حافظ – جلد اول – ترجمۀ عصمت ستارزاده – انتشارات نگاه
Tags:
فقیه

View Comments

  • خدا خیرتون بده کارتون فوق العادست

  • یکم ساده تر معنی کنین بهتره، چون مثلا مصراعی که نوشته خرقه سالوس، معنی کردید خرقه ریا، بعد کسی که نمیدونه خرقه چیه به مشکل بر میخوره.

  • دکلمه ی غزل غیر فعاله...کاش فعال میکردینش

  • سایتتون بی‌نظیره، واقعا دست مریزاد، فقط اگر ممکنه امکان دانلود دکلمه رو در سایت قرار بدید ممنون میشم.

  • خسته نباشید
    اینقدر شرح مثنوی تون خوبه که این شرح حافظ به نظرم ضعیفه.

Share
Published by
فقیه

Recent Posts

غزل شماره 14 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…

1 سال ago

غزل شماره 172 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…

1 سال ago

غزل شماره 13 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…

1 سال ago

غزل شماره 171 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…

1 سال ago

غزل شماره 12 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…

1 سال ago

غزل شماره 170 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…

1 سال ago