شرح و تفسیر غزل شماره 134 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
دلی را که گِرد خطر می گشت و مثل شمع گریان و همانند پروانه آواره بود که دیده است ؟ [ زار = گریان ]
در حالی که هزار غم و اندوه ، او را احاطه کرده بود و از سیر بازمی داشت ، باز هم در جست و جوی غمی دیگر بود . [ تک و پوی = جست و جو و تلاش / دامنگیر = کنایه از جدایی ناپذیر ، مزاحم ، گرفتارکننده ]
پیوسته سرش از وجد و نشاط بادۀ عشق مست بود و از آن روی مثل مست یکسره گِرد فتنه و آشوب می گشت . [ شور = وجد و هیجان ، غوغا / خراب = مست و بی خود / شور و شر = فتنه و فساد ]
مثل دلباختگان همواره به کار عشق و عاشقی چنگ می زد و بدان می پرداخت و همانند انسان های نادان مرتّب از مسیر خود دور می شد . [ آویختن = چنگ زدن ، مشغول گشتن ، پیچیدن / بیدلان = کنایه از عاشقان و دلباختگان ]
در اثر بخت بد راه گم کرده و سر از پای نشناخته زندگی می کرد و در اثر عشق ، ناآرام و بی خور و خواب به سر می برد . [ بخت = سعادت و اقبال / بی ره = بی راه ، بی شیوه و طریق ، راه گم کرده / بی آیین = بی دین و مذهب / بی سر و پا = آشفته و سرگردان ]
او را هزار بار بیشتر از اینکه اکنون پند می دهم نصیحت کردم که به کار بیهوده مشغول مباش و گِرد آن مگرد ، ولی بیشتر گِرد آن می گشت . [ بیهده = باطل و ناحق ]
او را با هزار شیوه ای که در نصیحت گری می شناسید ، نصیحت نکنید . زیرا او با سخنان ناصحان شیفته تر می گردد و بدتر می شود . [ بَتَر = مخفف بدتر ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…