شرح و تفسیر رجوع به قصه مریض و عیادت پیامبر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
یکی از صحابه بیمار شده بود . پیامبر (ص) به عیادت او رفت تا از وی دلجویی کند . همینکه بیمار نگاهش به رسول الله (ص) افتاد . درد و رنجوریش بهبود یافت و خدا را سپاس گفت و بیماری و کسالت خود را موهبتی ربّانی دانست . چه به واسطۀ این بیماری ، پیامبر (ص) را در منزل خود زیارت می کرد . پیامبر ضمن احوالپرسی ، از او سؤال کرد تو در حالت غلبۀ نَفسِ امّاره چه دعایی به زبان خود کرده ای ؟ آن بیمار ابتدا به خاطرش نیامد که چه دعایی کرده ، ولی با مدد از همّت و …
متن کامل « حکایت رفتن مصطفی (ص) به عیادت صحابی رنجور » را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید .
این عیادت و احوالپرسی از بیمار ، بخاطر پیوند روحی و معنوی است . و این پیوند و اتصال معنوی ، حاملِ صد نوع محبّت و دوستی است . یعنی این پیوند ، محبّت ها را بسیار می افزاید .
حضرت رسول اکرم (ص) که واقعاََ بی همتا و نظیر است به عیادت یارِ خود رفت و او را در حال جان دادن دید .
[ ندید = همتا ، نظیر و مانند ]
زیرا اگر تو از حضور اولیاء الله دور شوی . در حقیقت از حضرتِ حق دور شده ای . [ زیرا ولی در حق فانی است ]
از آنرو که نتیجه جدایی از همراهان و یاران اندوه و غم است . آیا جدایی از شاهان طریقت و سلوک حقیقت از این بی اهمیت تر است ؟
هر آن با شتاب تمام ، سایۀ شاهان را طلب کُن تا به وسیله آن سایه از آفتاب عالمتاب نیز درخشان تر شوی . یعنی با نورِ معنوی اولیاء الله که سایۀ حق تعالی هستند نورانی می شوی . ( توضیح بیشتر در شرح بیت 425 دفتر اوّل آمده است )
اگر خیال سفر کردن داری با همین نیّت برو ، و اگر در حَضَر هستی از این نکته غافل مشو . [ اگر به سیر و سیاحت می پردازی به این نیّت راهی شو تا با اولیاء الله دیدار کنی و اگر هم در حَضَری و در موطنت متوطّنی ، باز این مطلب را فراموش نکن که باید به حضور مردان حق برسی تا روحت همیشه زنده و شاد بماند ]
دکلمه رجوع به قصه مریض و عیادت پیامبر
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…