غزل شماره 92 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر

غزل شماره 92 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

غزل شماره 92 دیوان خواجه حافظ شیرازی | شرح و تفسیر

شاعر : شمس الدین محمد حافظ شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : غزل شماره 92 دیوان خواجه حافظ شیرازی

متن کامل ابیات غزل شماره 92 دیوان خواجه حافظ شیرازی

ابیات 1 الی 7

1) میرِ من خوش میروی کاندر سراپا میرمت / خوش خرامان شو که پیشِ قدِ رَعنا میرمت

2) گفته بودی کی بمیری پیشِ من تعجیل چیست / خوش تقاضا میکنی پیشِ تقاضا میرمت

3) عاشق و مخمور و مهجورم بتِ ساقی کجاست / گو بخرامد که پیشِ سرو بالا میرمت

4) آنکه عُمری شد که تا بیمارم از سودایِ او / گو نگاهی کن که پیشِ چشمِ شهلا میرمت

5) گفتۀ لعلِ لبم هم درد بخشد هم دوا / گاه پیشِ درد و گه پیشِ مُداوا میرمت

6) خوش خرامان میروی چشمِ بَد از رویِ تو دُور / دارم اندر سَر خیالِ آنکه در پا میرمت

7) گرچه جای حافظ اندر خلوتِ وصلِ تو نیست / ای همه جای تو خوش پیشِ همه جا میرمت

شرح و تفسیر غزل شماره 92 دیوان خواجه حافظ شیرازی

میرِ من خوش میروی کاندر سراپا میرمت / خوش خرامان شو که پیشِ قدِ رَعنا میرمت


ای فرمانروای دلم ، رفتاری دلپذیر داری که فدای سر و قدمت شوم ، به خوشی و ناز روان شو که پیشِ قامت موزونت جان را پیشکش دهم . [ میر = مخفف امیر به معنی فرمانروا / رعنا = موزون و خوشنما ]

گفته بودی کی بمیری پیشِ من تعجیل چیست / خوش تقاضا میکنی پیشِ تقاضا میرمت


ای جانان ، پرسیده بودی که چه موقع در برابرِ من می میری . ای جان من عجله برای چیست . عجب تقاضا می کنی پیشِ تقاضایت بمیرم یعنی قربان تقاضایت گردم .

عاشق و مخمور و مهجورم بتِ ساقی کجاست / گو بخرامد که پیشِ سرو بالا میرمت


دلداده ای خمارآلود و جدا از یار مانده ام ، معشوق من ، ساقی مجلس کجاست ؟ بگویید که با ناز بیاید تا در برابر قامت سرو مانندش جان را نثار کنم .

آنکه عُمری شد که تا بیمارم از سودایِ او / گو نگاهی کن که پیشِ چشمِ شهلا میرمت


به آن کسی که مدتی است از عشق و خیالِ او بیمارم ، بگو که به من التفاتی کند که فدای چشمِ شهلایش شوم .

گفتۀ لعلِ لبم هم درد بخشد هم دوا / گاه پیشِ درد و گه پیشِ مُداوا میرمت


خطاب به جانان می فرماید : ای جانان ، گفته ای که لبِ قرمزِ چون لعلم هم درد می بخشد و هم دوا می دهد . گاه پیشِ دردت و گاه پیشِ مداوایت بمیرم . یعنی فدای لبت گردم که هم درد و هم درمان در آن است .

خوش خرامان میروی چشمِ بَد از رویِ تو دُور / دارم اندر سَر خیالِ آنکه در پا میرمت


ای یار چه با ناز و زیبا راه می روی ، چشم بَد از تو دور باد . قصد دارم وقتی که خوش می خرامی در مقابلِ قدمت جان را نثار کنم .

گرچه جای حافظ اندر خلوتِ وصلِ تو نیست / ای همه جای تو خوش پیشِ همه جا میرمت


ای جانان ، اگر چه در خلوتِ وصلِ تو برای حافظ جایی نیست . امّا می دانم که سراپای تو خوش است . همه جا فدای تو گردم .

شرح و تفسیر غزل 91                   شرح و تفسیر غزل 93

بخش خالی. برای افزودن محتوا صفحه را ویرایش کنید.

دکلمه غزل شماره 92 دیوان خواجه حافظ شیرازی

خلاصه زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی

به اتفاق تذکره نویسان لقب اصلی او شمس الدین است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست برمی آید :

به سوی جنت اعلی روان شد / فرید عهد ، شمس الدین محمد

نویسنده مقدمۀ دیوان حافظ او را «شمس الملة و الدین» یاد کرده و یکی از دیوانهای چاپی حافظ «شمس الدین والدنیا» نوشته ، بدیهی است که لقب او همان شمس الدین بوده و «ملت» و «دنیا» زائد است .

پس از وفات او اهلِ ذوق و عرفان وی را با القاب ذیل خوانده و ستوده اند .

بلبل شیراز ، لسان الغیب ، خواجۀ عرفان ، خواجه شیراز ، ترجمان الحقیقت ، کاشف الحقایق ، ترجمان الاسرار ، مجذوب سالک ، ترجمان السان و غیره . نام وی به اتفاق همه صاحبان تذکره ، محمد است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست ، تایید می شود .

یگانه سعدی ثانی ، محمدِ حافظ / از این سراچه فانی به دارِ راحت رفت

تخلص خواجه ، حافظ است . و …

متن کامل زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

خلاصه معرفی کتاب دیوان اشعار شمس الدین محمد حافظ شیرازی

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح سودی بر حافظ – جلد اول – ترجمۀ عصمت ستارزاده – انتشارات نگاه
Tags:
فقیه

Share
Published by
فقیه

Recent Posts

غزل شماره 14 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…

1 سال ago

غزل شماره 172 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…

1 سال ago

غزل شماره 13 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…

1 سال ago

غزل شماره 171 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…

1 سال ago

غزل شماره 12 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…

1 سال ago

غزل شماره 170 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…

1 سال ago