شرح و تفسیر غزل شماره 163 دیوان غزلیات سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
هر کس با تو هم پیاله شود مستانه نعره می زند و هر کس چهرۀ تو را ببیند بی اختیار عاشق می شود . [ عربده = غوغا و هنگامه ]
اگر در کام من زهر بریزی ، در حالی که با تو باشم ، آن را چونان شکر خواهم خورد . [ مذاق = محلّ چشیدن ، کام و دهان / بشاید = شایسته است ]
درود خدا بر پدری باد که فرزندی چون تو پرورده است . [ نازنین = با ناز و زیبا ، گرامی و دوست داشتنی ]
گستردنی شایستگی آن را ندارد که زیر پای تو افکنده شود . باید چهره را چونان بساطی در زیر گام های تو گسترد . [ بساط = فرش و گستردنی ]
می خواستم بگویم که خاک پای تو هستم ولی عقلم فوراََ مرا نصیحت کرد و . [ اندر زمان = زود و فوری / خاک پای کسی بودن = کنایه از کوچکی و تواضع کردن ]
گفت : خاک راه دوست مباش . مبادا که غباری بر دامن او نشیند . [ گرد بر دامن نشستن = کنایه از رنجور و اندوهگین گشتن ]
با وجود آنکه آتش مخالفت دشمنان گرم است ، آتش مهر ما با این مخالفت ها سرد نمی گردد . [ گرم بودن = کنایه از حرکت و جنبش داشتن ، تقلّا کردن / سرد شدن = کنایه از بی اثر و خاموش شدن ]
اگر کسی داعیۀ عشق داشته باشد و خود را مرد عشق و عاشقی بداند امّا از برابر تیر بلا روی درهم کشد و بگریزد ، او را مرد مخوان . [ مرد عشق = عاشق / روی در هم کشیدن = کنایه از گره بر پیشانی زدن ، ترش رویی کردن و خشمگین شدن ]
به هر کس که سر بی سامانی و ناکامی ندارد ، بگو که برو و در کوی عشق پرسه مزن . [ برگ = نوا و سامان / بی مرادی = ناکامی و بی نوایی / گرد کوی عشق گشتن = کنایه از شیفته و بی قرار عشق شدن ]
ای سعدی ، اگر شراب صافی وصل نصیب عاشق نگردد ، ما همراه دُردی کشان مجلس به نوشیدن دُرد بسنده خواهیم کرد . [ صاف = شرابِ پاکیزۀ سَرِ خُم که به دُرد آمیخته نباشد / دُرد = گل و لای تهِ شراب که شراب خواران کم بضاعت به بهای کم می نوشند و مستی آن بیشتر است / دُردی کشان = کسانی که جام شراب را تا ته سر می کشند ، باده نوشان قهّار / درد = احساس نیاز و تمنّای شدید برای رسیدن به معشوق ، درد طلب عشق / مجلس درد = مجلس عشق ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…