شرح و تفسیر غزل شماره 89 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
بگذار دوست در راه محبّت ورزیدن به محبوب خویش هلاک گردد ، زیرا زندگی حقیقی عاشق از میان برخاستن اوست . [ بِتا = بگذار ، مخفّف «بهل تا» نیز می باشد (لغت نامه) / دوست = دوستدار و محبّ ، عاشق و معشوق ]
در نزد من جفا و وفای تو برابر است ، زیرا چیزی که دوست در حقّ دوست می پسندد نیکوست . [ وفا = مقابل جفا به معنی وعده به جا آوردن و به سر بردن دوستی و عهد و پیمان ، ثبات در قول و سخن و دوستی / به جایِ = در حقِّ ]
گیتی مرا و عشق تو را یکجا به وجود آورده است ، یعنی عشق تو همزاد من است . در حقیقت من و تو مثل دو روح هستیم در یک جسم ، همچنان که دو مغز در زیر یک پوست قرار دارند .
وارستگان و عاشقان راستین هر چه برایشان پیش آید . نیکو تلّقی می کند ، به ویژه اگر عامل این پیش آمدها یار خوش منش آنان باشد . [ آزادگان = فارغ بالان ، کسانی که از دنیای مادّی رسته اند / علی الخصوص = به خصوص ]
معشوق سروبالایی دل از کفم ربود ، بر خلاف عادت سروهای لب جو که بدین سان توانایی دلربایی ندارند . [ دل از دست به در بردن = کنایه از شیفته و بی قرار کردن ]
دیشب در خواب دیدم که گیسوان معطّر او را در دست گرفته بودم . اینک پس از بیداری هنوز هم می توان بوی خوش گیسوان او را از دستانم استشمام کنم . [ دوش = دیشب / زلفین = مو و حلقۀ گیسو (لغت نامه) / غالیه = مادّه ای است خوشبو و سیاه رنگ مرکّب از مشک و عنبر و جز آن که موی را با آن خضاب کنند (لغت نامه) ]
از دست عشق او سراسر جهان را چون گوی ، جانانه درنوردیدم . ولی چوگان عشق معشوق هنوز هم مرا مانند گوی سرگردان می خواهد . [ گوی = توپ و گلوله ای چوبین که در بازی چوگان از آن استفاده می شود / چوگان = چوبی با دستۀ راست و باریک و سرِ کج که با آن در چوگان بازی گوی را می زنند ]
گروهی به این اشک ظاهری من می نگرند و از آتش و سوزش درونم آگاهی ندارند . [ تو = درون و اندرون / آتش = کنایه از سوز عشق ]
هر کس می خواهد از قِبَل دوست به کام دل رسد . امّا آرزوی قلبی سعدی همان است که دوست آن را آرزو می کند . [ مراد = میل و آرزو / خاطر = دل ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…