شرح و تفسیر غزل شماره 168 دیوان غزلیات سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
آیا کسی دل از یار خویش برمی کند ؟ جز آن کس که دلی سخت تر از سنگ داشته باشد ، هیچ کس چنین نمی کند . [ دل برگرفتن از کسی یا چیزی = کنایه از ترک و رها کردن کسی یا چیزی ، چشم پوشی کردن از کسی یا چیزی ]
آن کس که در بند خویش است و در عین حال ادّعا می کند که از حقیقت عشق آگاه است ، دروغ می گوید . [ که = هرکه ]
آن کس که با خلوص دل به یک معشوق نظر دارد و با وی سرخوش است ، بر وی حرام باد که به دو عالم نظر داشته باشد . [ نظر = نگاه و توجّه / دو عالَم = عالم غیب و شهادت ، این جهان و آن جهان / صفای درون = پاکی دل ]
ما سرانجام در بیابان عشق از پای در خواهیم آمد . کیست آن مردی که اندیشۀ همراهی با ما را در این سفر داشته باشد ؟ [ مرد = بی بک و غیور / سر چیزی یا کاری داشتن = کنایه از قصد و توجه به امری داشتن ]
اگر از رو به رو شیر و از پشت سر شمشیر ، عاشق را تهدید نماید و او از خطر ، بیمی به خود راه دهد ، عاشق نیست . [ مقابله= مقابل ، رو به رو / اندیشه = ترس ]
اگر بهشت را برای عارف به تصویر کشند و مجسّم نمایند ، شایسته نیست که جز برای دیدار دوست چشم بگشایند . [ مصوّر کردن = نقش کردن ، در پیش چشم آوردن / عارف = دانا و شناسنده / شایستن = لایق و سزاوار بودن / دیده برداشتن = کنایه از چشم باز کردن ]
از آن چیزهایی که می توان در راهِ دوست ریخت ، من سری برای نثار کردن دارم ، امّا نمی دانم که او چه اندیشه ای در سر دارد ؟ ( آیا این هدیه را از من می پذیرد یا نه ) [ متاع = کالا / در سر داشتن = کنایه از اندیشه و قصد داشتن ]
دریغ است که یار برای گذشتن ، پای بر خاک می نهد ، چرا بر سر و چشم ما گام نمی نهد و از روی آنها نمی گذرد ؟
مردم عوام بر من خرده می گیرند که ای سعدی ، تو در تمام عمر عاشق هستی . این چه عیبی است ؟ سعدی خود این کار و بار عاشقی را هنر محسوب می دارد . [ عوام = هر کس و همه کس ، مردم ساده دل و بی سواد / هنر = فضل و فضیلت ]
آن کسی که در همۀ هستی جز تو کسی را برگزیند ، نظر افکندنش به روی تو حرام باد .
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…