شرح و تفسیر غزل شماره 29 دیوان سعدی شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
تمام رفتارهای دلربای تو در خور و متعادل و خوش آهنگ است و روی سخنان بی حساب تو با ماست . [ موزون = سنجیده و متعادل ، زیبا / حسیب = ممال حساب ، ]
چون شکیبایی از تو ممکن نیست ، ناگزیر جفایت را تحمّل می کنم زیرا آن کسی که از ملامت تو آزرده شود البته آدمی نیست . [ مگر = همانا ، به تحقیق / عتیب = سرزنش و ملامت
اگر تو دشمن من باشی ، خود را از پیشت کنار نمی کشم و چنانچه جریان سیلی را به جانم روان کنی ، از برابر آن سیل به بلندی نمی گریزم . [ نشیب = شیب و سرازیری ]
به سنجش درنمی آیی و توصیف ناپذیری ، من در بیان توصیف زیبایی تو و چهره ات و زیور و آرایشت درمانده و حیرانم . [ قیاس = مقایسه ، سنجش / زیب = زینت و زیبایی ]
اگر بخت و اقبال مرا به تختِ فرمانروایی نشانده ، این پادشاهی آن قدر برایم ارزشمند نیست که همۀ عمر در رکابت باشم . [ رکیب = حلقه آهنی که بر دو سوی زین آویخته است و سوار پای در آن حلقه استوار کند (لغت نامه) / در رکاب بودن = کنایه از بنده و فرمانبر و همراه و ملازم بودن ]
از کسی که در این شهر پرهیزگار بماند در شگفتم ، زیرا او حتماََ چهرۀ عابدفریب تو را ندیده است تا دست از زهد و پارسایی بشوید . [ مگر = کلمه استثنا به معنی اِلّا ، به غیر ]
تو نمی دانی که در بیرون سرایت در اثر عشق تو چه روی می دهد و عشّاق چه می کنند . بیرون بیا ، وگرنه حجاب و پرده ای را که مانع از دیدار توست ، به آتش می کشیم . [ به در آمدن = ظاهر گشتن ، نمایان شدن / حجیب = حجاب ، پرده ]
ای محبوب من که بسانِ درختی زیبا و پر میوه ای ، چه کنم که دستانم کوتاه است و توانِ چیدن میوه ای از درخت قامتت نصیبم نمی شود . [ خوب منظر = خوش سیما ، خوب رو / لیکن = امّا ، ولی ]
تو هیچ شبی را در انتظار محبوبی بیدار ننشسته ای تا بدانی که منتظران ناشکیبای تو درازای شب را چگونه سپری می سازند .
ای شبِ فراق ، چه شبی هستی که این قدر دیر می پایی و پایان نمی پذیری ؟ سپری شو که جان سعدی از بیم پایان ناپذیریی ات گداخت و ذوب شو . [ گداختن = سوختن و ذوب شدن / نهیب = بیم و هراس / جان گداختن = کمال بی قراری و ناآرامی و عاشقی ]
افصح المتکلّمین ، مصلح بن عبدالله ملقب به سعدی شیرازی ، یکی از ستارگان قَدَرِ اوّل آسمان شعر و ادب فارسی است . وی به تقریب در سال 606 هجری قمری در شیراز و در خانواده ای که به تعبیر خودش ، همه از عالمان دین بودند ، دیده به جهان گشود . در کودکی پدر را از دست داد و تحت سرپرستی و تربیت جدِ مادریش قرار گرفت …
متن کامل زندگینامه سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
در میان آثار منظوم سعدی ، غزل هایش جایگاه ویژه ای دارد . بی تردید بخشی از شهرت سعدی از رهگذر سروده شدن این غزل ها تحقق یافته است . زیرا با مطالعه این سروده هاست که خواننده درمی یابد سعدی در یافته های عاطفی و احساسی خویش را در نهایت فصاحت و بلاغت به نظم کشیده و در اختیار مخاطب قرار داده است .
این غزل ها افزون بر جذابیت و دلفریبی و افزونی که در صورت آنها مشاهده می شود ، در بُعدِ معنایی آینه ای است از افکار انسان دوستانه ، عشق بع هستی و حیات بشری ، عنایت به عوالم روحانی و ماورایی ، تجربه های بشری که سعدی آنها را در سفرهایش و …
متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار سعدی شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…