شرح و تفسیر غزل شماره 26 دیوان حافظ شیرازی

شرح و تفسیر غزل شماره 26 دیوان حافظ شیرازی در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

شرح و تفسیر غزل شماره 26 دیوان حافظ شیرازی

شاعر : شمس الدین محمد حافظ شیرازی

کتاب : دیوان اشعار

قالب شعر : غزل

آدرس شعر : شرح و تفسیر غزل شماره 26 دیوان حافظ شیرازی

متن کامل ابیات 1 الی 7

1) زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست / پیرهن چاک و غزلخوان و صُراحی در دست

2) نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان / نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست

3) سر فراگوشِ من آورد به آواز حزین / گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست

4) عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند / کافر عشق بُوَد گر نشود باده پرست

5) برو ای زاهد و بر دُردکشان خرده مگیر / که ندادند جز این تحفه به ما روز الست

6) آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم / اگر از خمر بهشت است وگر باده مست

7) خنده جام می و زلف گره گیر نگار / ای بسا توبه که چون توبۀ حافظ بشکست

شرح و تفسیر غزل شماره 26 دیوان حافظ شیرازی

زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست / پیرهن چاک و غزلخوان و صُراحی در دست


آشفته موی و خنده بر لب ، مست و عرق بر چهره ، در پیراهنی باز و بی پروا ، غزلخوان و پیاله شراب به دست . [ آشفته = پریشان . خوی = عرق . خوی کرده = عرق کرده . خندان لب = متبسّم . پیرهن چاک = پیراهن پاره ]

نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان / نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست


چشمش افتان و خیزان چون نرگس مست ، و لبش افسوس کنان . دیشب ، نصف شب بر سرِ بالینم آمد و نشست . یعنی اوضاع و احوالی که در بیت قبل گفته شد به اضافه احوال او در مصراع اول این بیت . نصف شب بر سرِ بالینم آمد و نشست .

سر فراگوشِ من آورد به آواز حزین / گفت ای عاشق دیرینه من خوابت هست


جانان با و ضع و حالی که وصفش در دو بیت سابق گذشت . نصف شب به بالین من آمد و سر فرا گوش من آورد و با آوازی نرم و ملایم گفت : ای عاشق قدیمی من آیا خوابت می آید ؟ یعنی من که با این حالت و اوصاف به بالین تو آمده ام باز هم می خواهی بخوابی ؟ برخیز و باده ای که آورده ام نوش کنیم و دنیا و وضع و حال دنیا را فراموش نماییم .

عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند / کافر عشق بُوَد گر نشود باده پرست


اگر به عاشقی بادۀ شبگیری چون باده ای که جانان آورده بود بدهند . منکر عشق است آن عاشق اگر باده پرست و میخواره نشود . یعنی به عاشقی که جانان باده بدهد و بگوید بنوش . اگر آن باده را نخورد و مرائی گری کند . او عارف و عاشق نیست بلکه منکر عشق و عرفان بوده . [ بادۀ شبگیر = باده ای که هنگام شب نوشند . پس شبگیر آن چیز یا آن امری است که سبب شب زنده داری شود . به وقت سحر نیز شبگیر گویند . پس مراد از بادۀ شبگیر ، باده ای است که جانان در آن شب آورده بود ]

برو ای زاهد و بر دُردکشان خرده مگیر / که ندادند جز این تحفه به ما روز الست


برو ای زاهد خشک و به باده نوشان خرده مگیر و طعنه نزن . زیرا در روز ازل به ما تحفه ای جز این ندادند . یعنی باده نوشی برای ما از روز ازل مقدّر شده و با اختیار خودمان نیست . پس با این تقدیر محلی برای طعن باقی نمی ماند . [ دُرد کش = کسی که ته نشین و گِلِ شراب را می نوشد . روز الست = روز ازل ]

_ خطاب حافظ به زاهدی است که متوجه مردم است و به آنها ایراد می گیرد نه زاهد پاکی که مقید نَفسِ خود بوده با غیر خود ابداََ کاری ندارد .

آن چه او ریخت به پیمانه ما نوشیدیم / اگر از خمر بهشت است وگر باده مست


آنچه که آن شب جانان به پیمانه ما ریخت . ما نوشیدیم چه شراب جنت و چه باده قتال . یعنی چه مباح و چه غیر مباح و با جانان مخالفت نکردیم . هر چه او داد ما خوردیم . [ مراد از بادۀ مست ، بادۀ قتال است نه باده ای که مستی دهد ]

خنده جام می و زلف گره گیر نگار / ای بسا توبه که چون توبۀ حافظ بشکست


ای یاران ، خنده جام می . یعنی صفای جام می ، و زلفِ مجعد یار ، چون توبۀ حافظ توبه های بسیار شکسته است . یعنی در مجلسی که جام باده دور زند و نگاری که دارای زلفِ مجعد است حاضر باشد . اساس توبه اگر از پولاد هم باشد پاره پاره شده و می شکند . [ خنده جام = رخشندگی قدح است چون وقتی که پر از باده باشد شوق و ذوق می دهد . زلف گره گیر = زلف مجعد ]

دکلمه غزل شماره 26 دیوان حافظ شیرازی

دکلمه غزل شماره 26 دیوان حافظ شیرازی

زنگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی

به اتفاق تذکره نویسان لقب اصلی او شمس الدین است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست برمی آید :

به سوی جنت اعلی روان شد / فرید عهد ، شمس الدین محمد

نویسنده مقدمۀ دیوان حافظ او را «شمس الملة و الدین» یاد کرده و یکی از دیوانهای چاپی حافظ «شمس الدین والدنیا» نوشته ، بدیهی است که لقب او همان شمس الدین بوده و «ملت» و «دنیا» زائد است .

پس از وفات او اهلِ ذوق و عرفان وی را با القاب ذیل خوانده و ستوده اند .

بلبل شیراز ، لسان الغیب ، خواجۀ عرفان ، خواجه شیراز ، ترجمان الحقیقت ، کاشف الحقایق ، ترجمان الاسرار ، مجذوب سالک ، ترجمان السان و غیره . نام وی به اتفاق همه صاحبان تذکره ، محمد است و آن از بیت ذیل که از قطعه در تاریخ وفات اوست ، تایید می شود .

یگانه سعدی ثانی ، محمدِ حافظ / از این سراچه فانی به دارِ راحت رفت

تخلص خواجه ، حافظ است . و …

متن کامل زندگینامه شمس الدین محمد حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

.

معرفی کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی

ا

متن کامل معرفی جامع کتاب دیوان اشعار حافظ شیرازی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح سودی بر حافظ – جلد اول – ترجمۀ عصمت ستارزاده – انتشارات نگاه
Tags:
فقیه

View Comments

  • درود و سپاس از زحمات شما در این مقام
    خوب است در معانی عمیق تر نظر بشود.. از جمله خنده جام می در بیت پایانی کنایه از، دست دادن و پذیرفته شدن ویا حاصل و مهیا شدن شرایط است، به یاد آورید که معشوق پس از بی اعتنایی و روی ترشی انگاه که عاشق را می‌پذیرد تبسمی میکند.
    معنی مصراع اینگونه مناسبتر به نظر میرسد: زمانی که جام می و جلوه معشوق بر ما حاصل شده و شرایط مکاشفه دست داده است و پذیرفته درگاه شدیم .
    زلف گره گیر نیز قرابت معنایی دارد یعنی گره های زلف یار که خود نمادی از سختی های راه عشق است اکنون صاف و بر ما هموار شده

  • تو زمینه ای که فعالیت میکنید جزو بهترین سایت ها هستید.

  • سلام.خواستم بابت وبسایت خوبتون ازتون تشکر کنم و
    امیدوارم باعث ایجاد انگیزه براتون بشه

  • عاشق این وبسایت شدم من.عالی هستید شما

Share
Published by
فقیه

Recent Posts

غزل شماره 14 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…

1 سال ago

غزل شماره 172 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…

1 سال ago

غزل شماره 13 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…

1 سال ago

غزل شماره 171 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…

1 سال ago

غزل شماره 12 دیوان غزلیات شمس تبریزی / شرح و تفسیر

1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…

1 سال ago

غزل شماره 170 دیوان غزلیات سعدی شیرازی / شرح و تفسیر

1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…

1 سال ago