وصیت کردن عمران جفت خود را که مرا ندیدی | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی
کتاب : مثنوی معنوی
قالب شعر : مثنوی
آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر سوم ابیات 888 تا 901
نام حکایت : خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن
بخش : 5 از 17 ( وصیت کردن عمران جفت خود را که مرا ندیدی )
هر چند ماجرای ولادت حضرت موسی (ع) در تفاسیر قرآن کریم و تواریخ به صورت های مختلف نقل شده . ولی این مطلب موردِ اتفاق است که نجات یافتن موسی از دستِ قهر و ستمِ فرعونی با مشیّتِ الهی و عنایتِ ربّانی بوده است . تورات در نقلِ این ماجرا به اجمال و اختصار سخن گفته و از تفصیلِ آن اجتناب ورزیده است . پس از آنکه منجّمان و خواب گزاران ، فرعون را از ولادت موسی می آگاهانند . به دستور فرعون ، فرزندانِ ذکورِ بنی اسرائیل قتل عام می شوند و …
متن کامل « حکایت خواب دیدن فرعون آمدن موسی را و تدارک اندیشیدن » را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید .
عِمران به همسرِ خویش گفت : مبادا این راز را جایی آشکار کنی تا بر من و تو صد نوع اندوه و غصه نرسد .
ای عزیز ، بالاخره آثار و نشانه های این کار نمایان خواهد شد . آنگاه که نشانه های این آمیزش ظاهر شد . خواهی دید که پیش از این خواب گزاران و منجمان از آن خبر داده بودند ( شرح کبیر انقروی ، جزو اوّل ، دفتر سوم ، ص 342 )
در همین احوال بود که از جانبِ میدان ، غریو و فریاد مردم به گوش می رسید و همۀ فضای شهر را فرا گرفته بود .
فرعون ، بیمناک از خواب پرید و پا برهمه بیرون دوید و گفت : این همه سر و صدا برای چیست ؟
این دیگر چه بانگ و فریادی است که از جانبِ میدان به گوش می رسد و از بیمِ آن جن و پری هم پا به فرار می گذارند .
عِمران گفت : عُمرِ شاه بلند باد . بنی اسرائیل از دیدارِ تو شادمان شده اند .
آنها از هدیِه ها و بخشش های تو شادمانند و می رقصند و دست افشانی می کنند .
فرعون گفت : شاید چنین باشد امّا فکر و خیال و دلشوره بر من چیره شده است .
این داد و فریاد ها مرا منقلب کرده و از غم و غصۀ جانکاه ، پیرم کرده است .
فرعون از شدّتِ پریشانی سراسرِ شب را مانند زنان حامله در حال رفت و آمد بود . [ زَه = زاییدن ]
و هر دَم می گفت : ای عِمران این نعره ها و فریادها مرا سخت بیتاب کرده است .
ولی عِمرانِ بینوا جرأت نداشت مسئله آمیزشِ خود را با همسرش به زبان آورد .
و به او بگوید : ای فرعون ، زنِ عِمران با او همبستر شد و در نتیجه ، ستارۀ موسی پدیدار گشت .
هر پیامبری که نطفه اش در رَحِمِ مادر منعقد می شود ، ستارۀ او در پهنۀ آسمان می درخشد . ( مُنتَجِم = روشن و تابان ) [ این بیت مبتنی بر این عقیده است که تصور می کرده اند که در موقعِ ولادت انبیاء ستاره ای سرخ در آسمان طالع می شود ( مأخذ قصص و تمثیلات مثنوی ، ص 94 ) ]
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
1) ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما / افتاده در غرقابه ای ، تا خود که داند آشنا…
1) هر آن ناظر که منظوری ندارد / چراغ دولتش نوری ندارد 2) چه کار اندر بهشت آن مدّعی را…
1) ای بادِ بی آرامِ ما ، با گُل بگو پیغام ما / که : ای گُل ، گُریز اندر…
1) مگر نسیم سَحر بوی یار من دارد / که راحت دل امّیدوار من دارد 2) به پای سرو درافتاده…
1) ای نوبهارِ عاشقان ، داری خبر از یارِ ما ؟ / ای از تو آبستن چمن ، و ای…
1) غلام آن سبک روحم که با ما سر گران دارد / جوابش تلخ و ، پنداری شِکر زیر زبان…