پرسیدن آن وارد از حَرَم شیخ که شیخ را کجا جویم

پرسیدن آن وارد از حَرَم شیخ که شیخ را کجا جویم | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

پرسیدن آن وارد از حَرَم شیخ که شیخ را کجا جویم | شرح و تفسیر

شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی

کتاب : مثنوی معنوی

قالب شعر : مثنوی

آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر ششم ابیات 2056 تا 2067

نام حکایت : حکایت رفتن درویشی از مریدان شیخ حسن خرقانی به خرقان

بخش : 2 از 7 ( پرسیدن آن وارد از حَرَم شیخ که شیخ را کجا جویم )

مثنوی معنوی مولوی

خلاصه حکایت رفتن درویشی از مریدان شیخ حسن خرقانی به خرقان

درویشی از مریدان شیخ حسن خرقانی از ولایت طالقان به قصد زیارت شیخ عازم خَرَقان شد . او پس از پشت سر نهادن کوهها و صحاری به خرقان رسید و یک راست سراغِ شیخ خود را گرفت . وقتی به درِ منزلِ شیخ رسید . دَق الباب کرد و همسر شیخ بیرون آمد و چون دانست او برای دیدار با شیخ آمده سیلاب طعن و قدح را متوجۀ شویِ خود (شیخ) کرد و آن مرید را به بادِ سُخره گرفت . زن از بس در تشنیع شیخ به افراط رفت که مرید با همۀ صبر و حزمی که داشت خشمین شد و با نهیبی او را تهدید کرد که اگر به خاندانِ پیرم (شیخ) وابسته نبودی چنین و چنانت می کردم . و از آنجا دور شد و سراغ شیخ را از اهالی محل گرفت . بدو گفتند شیخ به فلان بیشه رفته است تا هیزم جمع کند . مرید فوراََ بدان سوی شتافت امّا بین راه با خود می اندیشید که چرا شیخ با چنین زنی سر می کند ؟ …

متن کامل ” حکایت رفتن درویشی از مریدان شیخ حسن خرقانی به خرقان را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

متن کامل ابیات پرسیدن آن وارد از حَرَم شیخ که شیخ را کجا جویم

ابیات 2056 الی 2067

2056) اشکش از دیده بجَست ، و گفت او / با همه ، آن شاهِ شیرین نام کو ؟

2057) گفت : آن سالوسِ زَرّاقِ تهی ؟ / دامِ گولان و کمندِ گمرهی ؟

2058) صد هزاران خام ریشان همچو تو / اوفتاده از وی اندر صد عُتو

2059) گر نبینیش و سلامت وا رَوی / خیرِ تو باشد ، نگردی زو غَوی

2060) لاف کیشی ، کاسه لیسی طبل خوار / بانگِ طبلش رفته اطرافِ دیار

2061) سبطی اند این قوم و گوساله پرست / در چنین گاوی چه می مالند دست ؟

2062) جیفَةُ اللَّیل است و بَطّالُ النَّهار / هر که او شد غرّۀ این طبل خوار

2063) هِشته اند این قوم صد علم و کمال / مکر و تزویری گرفته ، این است حال

2064) آلِ موسی کو ؟ دریغا تا کنون / عابدانِ عِجل را ریزند خون

2065) شرع و تقوی را فگنده سویِ پشت / کو عُمر ؟ کو امرِ معروفی درشت ؟

2066) کین اِباحت زین جماعت فاش شد / رُخصتِ هر مُفسِدِ قَلّاش شد

2067) کو رَهِ پیغمبر و اصحابِ او ؟ / کو نماز و سُبحه و آدابِ او ؟

شرح و تفسیر پرسیدن آن وارد از حَرَم شیخ که شیخ را کجا جویم

اشکش از دیده بجَست ، و گفت او / با همه ، آن شاهِ شیرین نام کو ؟


اشکِ درویش از چشمانش جاری شد و گفت : با همۀ این احوال بگو ببینم که آن پادشاهِ خوشنام کجاست ؟

گفت : آن سالوسِ زَرّاقِ تهی ؟ / دامِ گولان و کمندِ گمرهی ؟


زن بدو گفت : منظورت آن شخصِ نیرنگباز و حیله گر بی محتواست ؟ همان کسی که آدم های کودَن را به دام می افکند و گمراهشان می سازد ؟

صد هزاران خام ریشان همچو تو / اوفتاده از وی اندر صد عُتو


بدان که تا کنون تعداد بسیاری از ابلهانی همچون تو به وسیلۀ او دچار معصیت شده اند . [ خام ریش = احمق ، ابله ، کودَن / عُتُو = تجاوز و معصیت ]

گر نبینیش و سلامت وا رَوی / خیرِ تو باشد ، نگردی زو غَوی


اگر با او دیدار نکنی و سالم به موطن خود بازگردی به صلاح توست و هرگز به دست او گمراه نخواهی شد . [ غَوی = گمراه ]

لاف کیشی ، کاسه لیسی طبل خوار / بانگِ طبلش رفته اطرافِ دیار


زیرا او (شیخ ابوالحسن) کارش یاوه سرایی و مفت خواری و شکمبارگی است . آوازۀ او به شهرها و ولایات اطراف نیز رسیده است . [ تو گولِ این شهرت کاذب را مخور . ] ( لاف کیشی = لاف زنی ، یاوه گویی ، کسی که مرامش لاف زدن است / کاسه لیسی = پُرخوری ، آزمندی / طبل خوار = شکمباره ، پُرخوار )

سبطی اند این قوم و گوساله پرست / در چنین گاوی چه می مالند دست ؟


این قوم ، یعنی مریدان شیخ ابوالحسن مانند قوم بنی اسرائیل ، گوساله پرست هستند . چرا چنین گاوی را تعظیم و تقدیس می دارند ؟

جیفَةُ اللَّیل است و بَطّالُ النَّهار / هر که او شد غرّۀ این طبل خوار


هر کسی که شیفته و مفتون این مفت خوار شود . شب ها همچون مُردار است و روزها بیکاره و عاطل . یعنی مریدان شیخ ابوالحسن شب ها را مانند اهلِ غفلت می خوابند و از مجاهده و ذکر و تسبیح می پرهیزند . و روزها به دنبال کار و کاسبی نیستند .

هِشته اند این قوم صد علم و کمال / مکر و تزویری گرفته ، این است حال


این طایفه (صوفیه) بسیاری از علوم و کمالات را رها ساخته اند و به جای آن ، حیله و تزویر پیشۀ خود کرده اند . و تازه مدعی اند که اینست حالِ روحانی .

آلِ موسی کو ؟ دریغا تا کنون / عابدانِ عِجل را ریزند خون


دریغا ، کجایند خاندان موسی (ع) که خونِ این گوساله پرستان را بریزند ؟ ( عِجل = گوساله ) [ ناظر است بر مضمون آیه 54 سورۀ بقره که کیفر گوساله پرستی بنی اسرائیل ، کشتار درون طایفه ای بود . ]

شرع و تقوی را فگنده سویِ پشت / کو عُمر ؟ کو امرِ معروفی درشت ؟


اینان یعنی شیخ ابوالحسن و مریدانش ، شریعت و تقوی را پشت سر انداخته اند . کجاست عُمَر ؟ کجاست آن امر به معروفِ سفت و سخت ؟

کین اِباحت زین جماعت فاش شد / رُخصتِ هر مُفسِدِ قَلّاش شد


زیرا مباح کردن همه چیز از این طایفه (صوفیه) علنی شده است . و باعث شده است که هر آدم دغلکاری خود را مجاز به ارتکاب معاصی داند . [ قَلّاش = حیله گر ، مزوّر ، کلّاش / اِباحت = مباح شمردن ، اظهار کردن ، جایز دانستن ]

کو رَهِ پیغمبر و اصحابِ او ؟ / کو نماز و سُبحه و آدابِ او ؟


راه و رسم پیامبر (ص) و اصحابش کجاست ؟ نماز و تسبیح و آداب شرعیۀ او کجا رفت و چه شد ؟

شرح و تفسیر بخش قبل                     شرح و تفسیر بخش بعد

دکلمه پرسیدن آن وارد از حَرَم شیخ که شیخ را کجا جویم

خلاصه زندگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی

سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین  خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …

متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

خلاصه معرفی کتاب مثنوی معنوی مولوی

مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …

متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر ششم – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟