نصیحت مبارزان به آن صوفی نمای با دل و زَهره

نصیحت مبارزان به آن صوفی نمای با دل و زَهره | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان

نصیحت مبارزان به آن صوفی نمای با دل و زَهره  | شرح و تفسیر

شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی

کتاب : مثنوی معنوی

قالب شعر : مثنوی

آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر پنجم ابیات 3768 تا 3779

نام حکایت : وصف ضعیف دلی و سستی صوفی سایه پروردِ مجاهده ناکرده

بخش : 2 از 2 ( نصیحت مبارزان به آن صوفی نمای با دل و زَهره )

مثنوی معنوی مولوی

خلاصه حکایت وصف ضعیف دلی و سستی صوفی سایه پروردِ مجاهده ناکرده

یک صوفی نمایِ نازپرورده و داغِ عشق حقیقی نچشیده که از تصوّف فقط به ظواهر آن دل خوش کرده بود و از اینکه عده ای از عوام النّاس اطراف او را گرفته و عزّت و احترامش می نهادند سخت مغرور و متوهّم شده بود . روزی بادی به غبغب انداخت و به خود گفت : ما که قهرمان بی رقیبِ جهاد اکبریم یعنی بیش از هر کس نَفسِ امّاره را مقهور کرده ایم . بهتر است که قهرمانی خود را در جهاد اصغر نیز به اثبات برسانیم . یعنی حربیان را نیز قلع و قمع کنیم . پس به جنگاوران سفارش کرد که هر گاه جنگی رُخ داد ما را خبر کنید که در جنگاوری و …

متن کامل ” حکایت وصف ضعیف دلی و سستی صوفی سایه پروردِ مجاهده ناکرده را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

متن کامل ابیات نصیحت مبارزان به آن صوفی نمای با دل و زَهره

ابیات 3768 الی 3779

3768) قوم گفتندش : به پیکار و نبرد / با چنین زَهره که تو داری مَگَرد

3769) چون ز چشمِ آن اسیرِ بسته دست / غرقه گشتی ، کشتیِ تو در شکست

3770) پس میانِ حملۀ شیرانِ نَر / که بُوَد با تیغشان چون گوی سر

3771) کی توانی کرد در خون آشنا ؟ / چون نه یی با جنگِ مردان آشنا

3772) که ز طاقاطاقِ گردن ها زدن / طاق طاقِ جامه کوبان مُمتَهَن

3773) بس تنِ بی سر که دارد اضطراب / بس سرِ بی تن به خون بَر چون حُباب

3774) زیرِ دست و پایِ اسبان در غزا / صد فنا کُن غرقه گشته در فنا

3775) این چنین هوشی که از موشی پَرید / اندر آن صف تیغ چون خواهد کشید ؟

3776) چالِش است آن ، حَمزه خوردن نیست این / تا تو بر مالی به خوردن آستین

3777) نیست حَمزه خوردن ، این جا تیغ بین / حمزه یی باید در این صف آهنین

3778) کارِ هر نازک دلی نَبوَد قِتال / که گریزد از خیالی ، چون خیال

3779) کارِ تُرکان است نه تَرکان ، برو / جایِ تَرکان هست خانه ، خانه شو

شرح و تفسیر نصیحت مبارزان به آن صوفی نمای با دل و زَهره

قوم گفتندش : به پیکار و نبرد / با چنین زَهره که تو داری مَگَرد


جنگاوران به صوفی گفتند : با این دل و جرأتی که تو داری هیچگاه طرف جنگ و نبرد نرو .

چون ز چشمِ آن اسیرِ بسته دست / غرقه گشتی ، کشتیِ تو در شکست


چون از نگاه آن اسیر دست بسته بیهوش شدی و کِشتی تو در هم شکست . یعنی در دریای متلاطم نگاهِ او ، کِشتی وجودت غرق شد و در هم شکست .

پس میانِ حملۀ شیرانِ نَر / که بُوَد با تیغشان چون گوی سر


پس در آن وقت که شیرانِ نَر (جنگاوران) حمله می کنند که سرها را با شمشیرشان مانند گُوی بغلتانند . [ ادامه معنا در بیت بعد ]

کی توانی کرد در خون آشنا ؟ / چون نه یی با جنگِ مردان آشنا


تو که با جنگِ مردانِ جنگی آشنایی نداری کی می توانی در میان خون شنا کنی ؟ [ آشنا = در مصراع اول به معنی شنا ]

که ز طاقاطاقِ گردن ها زدن / طاق طاقِ جامه کوبان مُمتَهَن


زیرا با صدایی که از برخورد شمشیر با گردن ها بلند می شود صدای جامه کوبی رختشویان محو می شود . [ مُمتَهَن = پست ، ناچیز ، در اینجا یعنی محو و گُم / طاق طاق = صدای زدن شمشیر و امثال آن است . رختشویان نیز با چوب های بلند بر الیسۀ خیس می کوبند و از آن صدای طاق طاق بلند می شود . این بیت و ابیات بعدی توصیفی است از شدّت کشتار در میدان جنگ . ]

بس تنِ بی سر که دارد اضطراب / بس سرِ بی تن به خون بَر چون حُباب


در عرصۀ پیکار چه بسیارند تن های بی سر که در خونِ خود می تپند . و چه بسیارند سرهای بی تَنی که مانندِ حُباب روی سیلِ خون نشسته اند .

زیرِ دست و پایِ اسبان در غزا / صد فنا کُن غرقه گشته در فنا


بسیاری از جنگاورانی که رقیب را به دیار عدم می فرستند . خود در اثنای جنگ زیر دست و پای اسب ها غرقِ فنا شده اند . [ فنا کُن = فنا کننده ]

این چنین هوشی که از موشی پَرید / اندر آن صف تیغ چون خواهد کشید ؟


هوشی که با دیدن یک موش پرید در صفِ جنگاوران چگونه شمشیر خواهد کشید ؟

چالِش است آن ، حَمزه خوردن نیست این / تا تو بر مالی به خوردن آستین


این جنگ و کُشتار است . آش بلغور خوردن نیست که برای خوردن آن آستین بالا بزنی . [ چالِش = زد و خورد ، کشمکش / حَمزَه = به معنی ترتیزک (نوعی گیاه خوردنی) است اما نیکلسون گوید : شوربایی بوده است از گندم که ظاهراََ غذای رایج خانقاههای دراویش آناطولی بوده است ( شرح مثنوی معنوی مولوی ، دفتر پنجم ، ص 1942 ) ]

نیست حَمزه خوردن ، این جا تیغ بین / حمزه یی باید در این صف آهنین


جنگ ، آش بلغور خوردن نیست . بیا شمشیر تماشا کن . در عرصۀ پیکار مرد آهنینی همچون حضرت حمزه (ع) لازم است . [ توضیح در بارۀ حمزه (ع) در شرح بیت 3419 دفتر سوم آمده است . ]

کارِ هر نازک دلی نَبوَد قِتال / که گریزد از خیالی ، چون خیال


جنگ کارِ آدم های حسّاس و رقیق القلب نیست که مانند خیال از خیالی کوچک فرار کند . [ مراد از «خیال» ترس است . یعنی به محض اینکه هراسی پیش می آید پا به فرار بگذارد . ]

کارِ تُرکان است نه تَرکان ، برو / جایِ تَرکان هست خانه ، خانه شو


جنگ کارِ تُرکان یعنی جنگاوران است نه کار زنان . برو که جای زنان در خانه است . برو خانه . [ تُرکان = مراد جنگاوران هستند ( شرح بیت 350 دفتر چهارم ) / تَرکان = از اسامی و القاب زنان بوده است . نیکلسون می گوید : «تَرکان» در اینجا معادل خاتون است . بسیاری از زنان مشهور تُرک از جمله همسران سلطان ملکشاه و سلطان سنجر ، تَرکان نام دداشتند ( شرح مثنوی معنوی مولوی ، دفتر پنجم ، ص 1942 ) ]

شرح و تفسیر بخش قبل                      شرح و تفسیر حکایت بعد

دکلمه نصیحت مبارزان به آن صوفی نمای با دل و زَهره

خلاصه زندگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی

سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین  خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …

متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

خلاصه معرفی کتاب مثنوی معنوی مولوی

مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …

متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.

منابع و مراجع :

  1. شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر پنجم – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات

Tags:
اولین نفری باشید که نظرتان را ثبت می کنید

ارسال پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

تماس با دیدارجان

لطفا نظرات ، انتقادات و پیشنهادات خود را ارسال فرمایید.

درحال ارسال

وارد شوید

اطلاعات خود را فراموش کرده اید؟