شرح و تفسیر ولیعهد ساختن وزیر ، هر امیر را جدا جدا در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شرح و تفسیر ولیعهد ساختن وزیر ، هر امیر را جدا جدا
شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی
کتاب : مثنوی معنوی
قالب شعر : مثنوی
آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر اول ابیات 650 تا 661
نام حکایت : پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از بهر تعصب
بخش : 20 از 24
در میان جهودان ، پادشاهی جبار و بیدادگر بود که نسبت به عیسویان سخت کینه توز بود . این پادشاه موسی (ع) و عیسی (ع) را که در واقع شعله ای از یک چراغ و با هم متحد بودند را از روی تعصب ، مخالف یکدیگر می انگاشت و در صدد بو که دین و آئین عیسویان را براندازد . او وزیری کاردان و زیرک داشت که در امور مهم او را یاری می داد . وزیر می دانست که ایمان و عقیده مردم را نمی توان با خشم و زور از میان برداشت بلکه برعکس هر چه زور و خشونت سخت تر باشد عقیده و ایمان مردم استوارتر گردد و از اینرو نیرنگی ساخت و شاه را نیز موافق خود کرد . بر اساس این نیرنگ شاه را متقاعد نمود که چنین وانمود سازد که وزیر به آئین عیسویان گرایش یافته است ، پس باید دست و گوش و بینی او را برید و …
متن کامل حکایت آن پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از بهر تعصب را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
650) وآنگهانی ، آن امیران را بخواند / یک به یک تنها به هر یک حرف راند
651) گفت هر یک را به دین عیسوی / نایب حق و خلیفه من تویی
652) وآن امیران دگر اتباع تو / کرد عیسی جمله را اشباع تو
653) هر امیری کو کشد گردن ، بگیر / یا بکش یا خود همی دارش اسیر
654) لیک تا من زنده ام ، این وامگو / تا نمیرم ، این ریاست را مجو
655) تا نمیرم من ، تو این پیدا مکن / دعوی شاهی و استیلا مکن
656) اینک این طومار و احکام مسیح / یک به یک برخوان تو بر امت ، فصیح
657) هر امیری را چنین گفت او جدا / نیست نایب ، جز تو در دین خدا
658) هر یکی را کرد او یک یک عزیز / هر چه آن را گفت ، این را گفت نیز
659) هر یکی را او یکی طومار داد / هر یکی ضد دگر بود ، المراد
660) جملگی طومارها بد مختلف / همچو شکل حرف ها ، یا تا الف
661) حکم این طومار ، ضد حکم آن / پیش از این کردیم این ضد را بیان
وآنگهانی ، آن امیران را بخواند / یک به یک تنها به هر یک حرف راند
سپس آن وزیر مکار هر یک از پیشوایان مذهبی عیسویان را نزد خود فراخواند و در نهانی به هر یک از آنان وصیت کرد و گفت توئی جانشین من .
گفت هر یک را به دین عیسوی / نایب حق و خلیفه من تویی
وزیر به هر یک از پیشوایان دوازده گانه عیسوی گفت : در دین عیسی تویی نایب بر حق و جانشین حقیقی من .
وآن امیران دگر ، اتباع تو / کرد عیسی جمله را اشباع تو
وزیر به هر یک از آنان گفت : پیشوایان دیگر پیرو تو هستند و عیسی (ع) همه عیسویان شیعه و پیرو تو کرده است .
هر امیری کو کشد کردن ، بگیر / یا بکش یا خود همی دارش اسیر
هر یک از پیشوایان که در برابر فرمانت سرکشی کرد او را بگیر و بکش و یا اسیرش کن .
لیک تا من زنده ام ، این وامگو / تا نمیرم ، این ریاست را مجو
لیکن تا وقتی که من زنده هستم این راز را به کسی مگو و تا من نمرده ام طالب رسیدن به این ریاست و پیشوائی مباش .
تا نمیرم من ، تو این پیدا مکن / دعوی شاهی و استیلا مکن
و تا نمرده ام تو این موضوع را آشکار و بر ملا مکن و مدعی ریاست و چیرگی مشو .
اینک این طومار و احکام مسیح / یک به یک برخوان تو بر امت ، فصیح
آنچه در این طومار نوشته شده همه احکام عیسی (ع) است . بگیر و آن را بر یکایک امت عیسی (ع) بطور شمرده و گویا بخوان تا همه متوجه شوند .
هر امیری را چنین گفت او جدا / نیست نایب ، جز تو در دین خدا
آن وزیر پر تزویر به هر یک از پیشوایان عیسوی جداگانه گفت : در دین خدا یعنی دین عیسی (ع) غیر از تو جانشین و خلیفه ای نیست .
هر یکی را کرد او یک یک عزیز / هر چه آنرا گفت ، این را گفت نیز
آن وزیر مکار به ظاهر هر یک از امیران را گرامی داشت و هر چه را به آن یکی گفته بود همان را به دیگری هم گفت .
هر یکی را او یکی طومار داد / هر یکی ضد دگر بود ، المراد
آن وزیر به یکایک آن دوازده امیر طوماری داد که مضمون و مقصود آن طومارها ضد یکدیگر بود . خلاصه .
جملگی طومارها بد مختلف / همچو شکل حرف ها ، یا تا الف
همه آن طومارها از حیث مضمون با هم اختلاف داشت مانند اختلاف شکلی که میان حروف الفبا از < الف > تا < یا > وجود دارد .
حکم این طومار ، ضد حکم آن / پیش از این کردیم این ضد را بیان
حکم این طومار با حکم ان طومار کاملا مغایر بود که ما این مطلب را پیش از این بیان کردیم . [ رجوع شود به بخش ” تخلیط وزیر در احکام انجیل ” ابیات 463 به بعد ] .
دکلمه ولیعهد ساختن وزیر ، هر امیر را جدا جدا
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر اول – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات
آقا دمتون گرم، خدا خیرتون بده… همه ی دفاتر اینجوری در سایت هست؟
سلام . خوشحالم از علاقه شما به مطالب عرفانی . دو دفتر اول بطور کامل هست و دفتر سوم در حال انجام می باشد . دفتر چهارم به یاری خدا ظرف یک ماه آینده شروع خواهد شد .
ســــــــــــــــلام ودرود فراوان بر شما صاحب نظران
بسیار بسیار عـــــــــــــــــــالی
بهتر از این نمیشه
الهــــــــــــــــــــی راهتان همیشه پرفروغ
برای شما آرزوی سلامت و سعادت و در کارهایتان امید توفیق دارم .به راستی که کار بزرگی کرده اید. درخواست دارد در مورد جست و جو کردن عناوین و ابیات اگر به جز قسمت جست و جو که در بالای صفحات گذاشته اید که استفاده از آن مشکل است، راه آسان تری وجود دارد بنده را راهنمایی فرمایید.ای کاش طوری بود که حداقل عناوین پشت هم به راحتی قابل دسترسی بود.
سلام فرصتی شد تا به سمت مثنوی معنوی برم. و انصافا سایتها و صفحاتی مثل شما خیلی کمک میکنن در فهم و تفسیر و به تبع در یافتن مسیر برای طالبان رسیدن به کمال.
از خدا آرزوی موفقیت و سلامتی دارم براتون