شرح و تفسیر بیان خبر انهن یغلبن العاقل و یغلبهن الجاهل در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
شرح و تفسیر بیان خبر انهن یغلبن العاقل و یغلبهن الجاهل
شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی
کتاب : مثنوی معنوی
قالب شعر : مثنوی
آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر اول ابیات 2433 تا 2437
نام حکایت : خلیفه که در کرم در زمان خود از حاتم طایی گذشته بود و نظیر نداشت
بخش : 10 از 32
در روزگاران پیشین ، خلیفه ای بود بسیار بخشنده و دادگر ، بدین معنی که نه تنها بر قبیله و عشیره خود بخشش و جوانمردی می کرد . بلکه همه اقوام و قبائل را مشمول دلجویی و دادِ خود می ساخت . شبی بنابر خوی و عادت زنان که به سبب گرفتاری خود به کارهای خانه و تیمارِ طفلان و اشتغال مردان به مشاغل دیگر . تنها شب هنگام ، فرصتی بدست می آرند که از شویِ خود شکایتی کنند . زنی اعرابی از تنگیِ معاش و تهیدستی و بینوایی گِله آغازید و فقر و نداری شویِ خود را با بازتابی تند و جان گزا بازگو کرد . و از سرِ ملامت و نکوهش ، بدو گفت : از صفات ویژه عربان ، جنگ و غارت است . ولی تو ، ای شویِ بی برگ ونوا ، چنان در چنبر فقر و فاقه اسیری که رعایت این رسم و سنت دیرین عرب نیز نتوانی کردن . در نتیجه ، مال و مُکنتی نداری تا هرگاه مهمانی نزد ما آید از او پذیرایی کنیم . و حال آنکه از سنت کهن اعرابیان است که مهمان را بس عزیز و گرامی دارند . وانگهی اگر مهمانی هم برای ما رسد . ناگزیریم که شبانه بر رخت و جامه او نیز دست یغما و …
متن کامل حکایت خلیفه کریم تر از حاتم طایی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید .
2433) گفت پیغمبر که : زن بر عاقلان / غالب آید سخت و ، بر صاحب دلان
2434) باز بر زن ، جاهلان غالب شوند / کاندر ایشان ، تندیِ حَیوان است بَند
2435) کم بُوَدشان رقّت و لطف و وداد / ز آنکه حیوانی است غالب بر نهاد
2436) مِهر و رقّت ، وصفِ انسانی بُوَد / خشم و شهوت ، وصفِ حیوانی بُوَد
2437) پرتو حق است آن ، معشوق نیست / خالق است آن ، گوئیا مخلوق نیست
گفت پیغمبر که : زن بر عاقلان / غالب آید سخت و ، بر صاحب دلان
پیامبر (ص) فرمود : زن بر مردان خردمند و بر صاحب دلان ، سخت چیره و غالب است .
باز بر زن ، جاهلان غالب شوند / کاندر ایشان ، تندیِ حَیوان است بند
ولی مردان نادان بر زن چیره و غالب اند . زیرا نادانان بسیار تند و خشن هستند . [ استاد فروزانفر گوید : عبارتی که در عنوان ذکر شده و بیت مذکور ، ترجمه آن است جزو احادیث بدست نیامد و شیخ بهایی در مخلاة ، طبع مصر ، ص 90 ، این جمله را منسوب به معاویه نقل کرده که با گفته مولانا مناسبت بیشتر دارد . ( احادیث مثنوی ، ص 24 ) ]
کم بُوَدشان رقّت و لطف و وداد / ز آنکه حیوانی است غالب بر نهاد
رقّت قلب و لطف و محبت در جاهلان ، اندک است زیرا که حیوانیت بر طبع و سرشت نادانان غالب است . ( وداد = دوستی و محبت . نهاد = سرشت و طینت )
مِهر و رقّت ، وصفِ انسانی بُوَد / خشم و شهوت ، وصفِ حیوانی بُوَد
محبت و رقت قلب از صفات و ویژگی های انسانی است ولی خشو و شهوت ، صفت حیوان است .
پرتو حق است آن ، معشوق نیست / خالق است آن ، گوئیا مخلوق نیست
زن در واقع معشوق مرد نیست . بلکه پرتوی است از جمال حضرت حق تعالی . او جلوه ای است از خالق در کسوت مخلوق . [ نجم رازی گوید : آدم چون در جمال حوا نگریست . پرتو جمال حق دید بر مشاهده حوا ظاهر شده که « کلُ جَمیلِِ مِن جَمالِ الله » ( مرصادالعباد ، ص 91 ) ]
– مولانا در این ابیات نظر درخشان خود را در مورد زن اظهار کرده است . در مثنوی ابیاتی در مذمت زن نیز دیده می شود . اما به یقین توان گفت که آن ابیات عقیده شخصی مولانا نیست بلکه او دیدِ عرفی زمانه خود را در باره زن منعکس کرده است . چنانکه زندگی شخصی او نشان می دهد که سلوکش با زنان بسیار محترمانه و محبت آمیز بوده است . مولانا در این ابیات اهمیت زن را در صفت مهرآمیز و عاطفی او می داند که ترجمان صفت رحمت الهی است نه جنبه های جسمی و جنسی او . اگر مردی جنبه های عاطفی و احساسات لطیف زنان را درک کند . قطعا از آن طریق به حق و حقیقت راه پیدا می کند . به هر حال این نظر مشعشع مولانا در باره زن ، آن هم در قرون وسطی بس اعجاب انگیز است .
– ابن عربی در فصِ بیست و هفتم از کتاب فصوص الحکم ( مصّ محمدی ) ، زن را بالاترین مظهر خدا می داند و وصلت با او را همطراز با اتحاد عاشقانه با خدا می شمرد . او می گوید : زن برای عارف ، کامل ترین مظهر تجلّی خلاقیت خداوند است . بر اساس نظر ابن عربی که بسیاری از شارحان مثنوی بدان استناد جسته اند . مرد فقط جنبه فاعلی دارد . بدان سبب که مرد ، زن را باردار می کند . اما زن هم جنبه فعل پذیری ( انفعالی ) دارد و هم جنبه فاعلی . از آنرو که هم از مرد ، نطفه می پذیرد و هم نطفه را می پرورد و آن را به انسان کامل مبدل می کند .
دکلمه بیان خبر انهن یغلبن العاقل و یغلبهن الجاهل
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر اول – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات