حجت منکران آخرت و بیان ضعف آن حجت | شرح و تفسیر در مرکز تخصصی شعر و عرفان دیدارجان
حجت منکران آخرت و بیان ضعف آن حجت | شرح و تفسیر
شاعر : مولانا جلال الدین محمد بلخی
کتاب : مثنوی معنوی
قالب شعر : مثنوی
آدرس شعر : مثنوی معنوی مولوی دفتر پنجم ابیات 3930 تا 3941
نام حکایت : حکایت خلیفۀ مصر و فرستادن امیری با سپاه به جنگ موصل
بخش : 4 از 9 ( حجت منکران آخرت و بیان ضعف آن حجت )
حکایت خلیفۀ مصر و فرستادن امیری با سپاه به جنگ موصل
یکی از جواسیس برای خلیفۀ مصر خبر آورد که شاهِ موصل کنیزکی بس زیبا دارد که در دنیا نظیر ندارد . خلیفه فوراََ پهلوانی را همراه سپاهی گران به سوی موصل فرستاد تا کنیزک را نزدِ او آورد . پهلوان ، شهر موصل را محاصره کرد و یک هفته آن را در هم کوبید تا بالاخره شاه موصل از درِ تسلیم درآمد و به پهلوان پیغام داد که هر چه خواهی به تو دهم .پهلوان گفت خلیفۀ مصر فلان کنیزک را از تو خواسته است . شاه موصل بلافاصله کنیزک را بدو سپرد و غائله فیصله یافت …
متن کامل ” حکایت خلیفۀ مصر و فرستادن امیری با سپاه به جنگ موصل “ را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
متن کامل ابیات حجت منکران آخرت و بیان ضعف آن حجت
ابیات 3930 الی 3941
3930) حُجّتش اینست گوید هر دمی / گر بُدی چیزی دگر ، هم دیدمی
3931) گر نبیند کودکی احوالِ عقل / عاقلی هرگز کند از عقل نقل ؟
3932) ور نبیند عاقلی احوالِ عشق / کم نگردد ماهِ نیکو فالِ عشق
3933) حُسنِ یوسف دیدۀ اِخوان ندید / از دلِ یعقوب کی شد ناپدید ؟
3934) مر عصا را چشمِ موسی چوب دید / چشمِ غیبی افعی و آشوب دید
3935) چشمِ سَر با چشمِ سِر در جنگ بود / غالب آمد چشمِ سِر ، حجت نمود
3936) چشم موسی دستِ خود را دست دید / پیش چشمِ غیب نوری بُد پدید
3937) این سخن پایان ندارد در کمال / پیشِ هر محروم باشد چون خیال
3938) چون حقیقت پیشِ او فَرج و گلوست / کم بیان کُن پیشِ او اَسرارِ دوست
3939) پیشِ ما فَرج و گلو باشد خیال / لاجَرَم هر دَم نماید جان جمال
3940) هر که را فَرج و گلو آیین و خوست / اَن لَکُم دینُ ولی دین بهرِ اوست
3941) با چنان انکار کوته کُن سُخُن / احمدا کم گوی با گَبرِ کُهُن
شرح و تفسیر حجت منکران آخرت و بیان ضعف آن حجت
حُجّتش اینست گوید هر دمی / گر بُدی چیزی دگر ، هم دیدمی
منکر رستاخیز ، دلیلش در انکار اینست که اگر جهانی بجز جهان محسوسات بود حتماََ آن را می دیدم . [ این بخش در نقدِ ظاهربینانی است که می گویند چون قیامت و رستاخیز ، محسوس نیست و به حواسِ ما درنمی آید پس وجود ندارد . ]
گر نبیند کودکی احوالِ عقل / عاقلی هرگز کند از عقل نقل ؟
برای مثال ، اگر طفلی حالات عقل را درنیابد . آیا شخص خردمند (با این بهانه) دست از عقل برمی دارد ؟
ور نبیند عاقلی احوالِ عشق / کم نگردد ماهِ نیکو فالِ عشق
همینطور اگر اهلِ عقل و نظر به احوال عشق واقف نشوند . از جمال فرخندۀ عشق چیزی کاسته نگردد .
حُسنِ یوسف دیدۀ اِخوان ندید / از دلِ یعقوب کی شد ناپدید ؟
مثال دیگر ، اگر چشم برادرانِ حضرت یوسف (ع) ، حمال او (یوسف) را ندید . کی آن جمال از چشم یعقوب پنهان شد ؟ یعنی برادران یوسف (ع) ، جمال و کمال او را برنتافتند در حالی که یعقوب ، شیفتۀ او بود .
منظور بیت : اگر جمعی به آخرت ایمان و اعتقادی نداشته باشند . دلیل نمی شود که اهل ایمان نیز به آخرت باور نداشته باشند .
مر عصا را چشمِ موسی چوب دید / چشمِ غیبی افعی و آشوب دید
مثال دیگر ، وقتی موسی (ع) با چشم حسّی به عصایش نگاه می کرد . آنرا تنها یک تکۀ چوب می دید . ولی چشم غیب بین حضرت حق آن را افعی می دید و هنگامه ساز . [ چنانکه در آیه 17 تا 23 سورۀ طه وقتی که حق تعالی به موسی فرمود چه در دست داری ؟ موسی گفت : عصایی که با آن برای گوسفندانم برگ درختان را می تکانم . حضرت جق بدو فرمود : عصایت را بر زمین بیفکن . وقتی افکند . به ماری بزرگ مبدّل شد . پس ایمان و ایقان به آخرت نیز نیازمند چشم غیب بین است . ]
چشمِ سَر با چشمِ سِر در جنگ بود / غالب آمد چشمِ سِر ، حجت نمود
چشم ظاهربین با چشم باطن بین در ستیز شد . و بالاخره چشم باطن بین چیره آمد و دلیل آورد که آن عصا در باطن اژدهاست و در ظاهر عصا .
چشم موسی دستِ خود را دست دید / پیش چشمِ غیب نوری بُد پدید
مثال دیگر ، چشم موسی (ع) دستِ خود را دست دید . ولی چشم غیب بین حضرت حق آنرا به صورت نور دید . [ اشاره است به معجزه ید بیضاء که در سوره های اعراف ، آیه 108 و طه ، آیه 22 و شعراء ، آیه 33 و نمل ، آیه 12 و قصص ، آیه 32 ، بدان تصریح شده است . در کتاب تورات نیز آمده است . « و خداوند دیگر بار وی را گفت : دستِ خود را در گریبان خود بگذار . چون دست به گریبان خود برد و آن را بیرون آورد . اینک دستِ او مثلِ برف مبروص شد . ( سِقر خروج ، باب چهارم ، آیه ششم ) ]
این سخن پایان ندارد در کمال / پیشِ هر محروم باشد چون خیال
این سخنان اسرار آمیز را نمی توان به پایان برد . حقایق و اسرار الهی در نظر محرومانِ از حق همچون خیال و اوهام بی اساس جلوه می کند .
چون حقیقت پیشِ او فَرج و گلوست / کم بیان کُن پیشِ او اَسرارِ دوست
از آنرو که حقیقت در نظر او شهوت و خوردن است . پس اسرار حضرت معشوق را در حضور چنین کسی بیان مکن .
پیشِ ما فَرج و گلو باشد خیال / لاجَرَم هر دَم نماید جان جمال
در نظر ما شهوت و خوردن خیالی بیش نیست . از اینرو جان هر لحظه جمال خود را به ما نشان می دهد .
هر که را فَرج و گلو آیین و خوست / اَن لَکُم دینُ ولی دین بهرِ
هر کس که خُو و خصلتش ، شهوت رانی و شکمبارگی باشد . آیه لَکُم دینِکُم مربوط به اوست . [ مصراع دوم اشاره است به آیه 6 سورۀ کافرون « دین شما برای خودتان باشد و دین من برای من » ]
با چنان انکار کوته کُن سُخُن / احمدا کم گوی با گَبرِ کُهُن
ای اجمد (ص) ، با منکران سخن را کوتاه کن و با کافر پُر سابقه سخن مگو .
دکلمه حجت منکران آخرت و بیان ضعف آن حجت
خلاصه زندگینامه مولانا جلال الدین محمد بلخی
سرزمین ایران از دیرباز مهد تفکرات عرفانی بوده است . از این رو در طی قرون و اعصار ، نام آورانی بی شمار در عرصه عرفان و تصوف در دامن خود پرورش داده است . یکی از این بزرگان نام آور ، حضرت مولانا جلال الدین محمد بلخی است که به ملای روم و مولوی رومی آوازه یافته است . او در ششم ربیع الاول سال 604 هجری قمری در بلخ زاده شد . پدر او محمدحسین خطیبی است که به بهاءالدین ولد معروف شده است و نیز او را با لقب سلطان العلما یاد کرده اند . بهاء ولد از اکابر صوفیه و اعاظم عرفا بود و خرقه او به احمد غزالی می پیوست و در علم عرفان و …
متن کامل زندگینامه مولانا جلال الدین بلخی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
خلاصه معرفی کتاب مثنوی معنوی مولوی
مثنوی معنوی کتابی تعلیمی و درسی در زمینه عرفان ، اصول تصوف ، اخلاق ، معارف و …است . مولانا بیشتر به خاطر همین کتاب شریف معروف شده است . مثنوی معنوی دریای ژرفی است که می توان در آن غواصی کرد و به انواع گوهرهای معنوی دست یافت با آنکه تا آن زمان کتابهای ارزشمند و گرانقدری نظیر منطق الطیر عطار نیشابوری و حدیقت الحقیقت سنائی و گلشن راز شبستری از مهمترین و عمیق ترین کتب عرفانی و صوفیانه به شمار می رفتند ولی با ظهور مثنوی معنوی مولانا و جامعیت و ظرافت و نکته های باریک و …
متن کامل معرفی جامع کتاب مثنوی معنوی مولوی را در مرکز تخصصی شعر و عرفان مطالعه نمایید.
منابع و مراجع :
- شرح جامع مثنوی معنوی – دفتر پنجم – تالیف کریم زمانی – انتشارات اطلاعات